بیژن الهی

[ÄBČDE FGHÏ]

بیژن الهی شاعر و مترجم بود که شعراش اکثرا در قالب موج نو سروده شده البته در ترجمه هاش ممکنه از قالب های دیگه ام استفاده کرده باشه . اژ شخصیت های پر رمز و راز بود که وصیت کرد روی سنگ قبرش چیزی حک نشه .
————————————————
بی مغز،در عوض تو در تو .
مغز،اما،چیست
جز روابط تویه ها ؟
گشودن دوایر بی مرکز
آشفتن رابطه هاست ....

و مدّ بینایی

تشریح پیاز (مجموعه دیدن )

 

[ÄBČDE FGHÏ]

هر سفر در عقلْ عاشقی زد دست،
جز پریشانی، دل چه طرْفی بست؟
تا به خود جنبید ، خمَ به خم بشکست؛
در به در،حیران،حلقه زد ک«او هست؟»


حلاج الاسرار(ترجمه)

 

[Sara.kh]

تن‌ها یک بار
می‌توانست
در آغوشش کشند،
و می‌دانست - آن‌گاه -
چون بهمنی فرو می‌ریزد
و می‌خواست
به آغوش من پناه آرد

نامش برف بود
تنش برفی
قلبش از برف
و تپشش
صدای چکیدن برف
بر بام‌های کاهگلی...
و من او را
چون شاخه‌ای که به زیر بهمن شکسته باشد
دوست می‌داشتم

 

[ÄBČDE FGHÏ]

به سلمی (دختر بیژن الهی)
...
مرا دفن سراشیبها کنید که تنها
نمی از بارانها به من رسد اما
سیلابه‌اش از سر گذر کند

مثل عمری که داشتم .
نوروز۵۱. (دیدن)

امروز سالگرد فوت بیژن الهی بود .