• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

زهرا - 17106

  • شروع کننده موضوع
  • #1

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,516
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
رمان | علمی | شعر | داستان کوتاه

_________________________________________________​

1. ناطور دشت | ج.د سالینجر | ترجمه‎ی احمد کریمی | نشر مینا.
2. هاجر در انتظار | سعید عاکـف | نشر ملک‎اعظم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,516
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
ناطور دشت.

images


ناطور دشت [nb]نام ناطوردشت ترجمه تحت اللفظی Catcher in the Rye است. ناطور به معنی حافظ و نگهدارِ باغ و دشت می باشد.[/nb] | جروم دیوید سالینجـر | ترجمه‎ی احمد کریمی | نشرمینا.

خلاصه داستان :

داستان درمورد پسری ۱۷ساله به نام هولدن کالفیلده. پسر بی‎ادبی که به خاطر نمره‎های ضعیفش از دبیرستان پنسـی اخراج میشه. قراره که مدیر مدرسه نامه‎ای به پدر و مادر هولدن بنویسه و موضوع اخراج هولدن رو به اونها اطلاع بده اما هولدن ترجیح میده قبل از رسیدن نامه، خودش پدر و مادرش رو در جریان قرار بده. از پنسی خارج میشه و بقیه‎ی داستان حول سه روز از زندگی هولدن میچرخه ؛ از زمان خروجش از پنسی تا رسیدنش به خونه. هولدن این روزها رو در مسافرخونه‎ها و بارهای نیویورک به سر میبره و طی اون اتفاقات نه‌چندان غیرمنتظره‎ای براش رقم میخوره ...

از دید من :

داستان روتین و یکنواخته ؛ به این معنی که درطول داستان نباید زیاد منتظر اتفاق خاصی باشید اما منظورم این نیست که داستانه خسته و کننده و حوصله سربری هست؛ به هیچ وجه. شخصیت‎های داستان فوق‎العاده خلق شدن؛ در رأس‌شون هولدن. شخصاً دیالوگ‎های هولدن رو خیلی دوست داشتم ؛ جاهایی که رو حرفش تاکید میکرد ، جاهایی که درمورد یه مسئله‌ی کوچیک اونقدر حساسیت به خرج میداد و ول‌کن قضیه نبود و حتی بی‎ادبی‎هایی که میکرد :D داستان رو جذاب و دوست‎داشتنی کرده بود. جداً دوست داشتنی. 8->

از دید دیگران :

این کتاب جزو پرفروشترین کتابهای تاریخ ادبیات دنیا میباشد.
هولدن کالفیلد شخصیت اصلی ناطور دشت در نظرسنجی مجله کتاب (Book Magazine) عنوان دومین شخصیت ادبی جهان را به دست آورد.
به نقل از قفسه‎ی ارغوان :
کتابیه به شدت دوست‌داشتنی. از اینایی که می‌شه باهاش زندگی کرد حتی. 8-> شدیدا توصیه می‌شه.
به نقل از قفسه‎ی ZedZi :
وقتی آدم اسم کتاب رُ بدون این که داستانش رُ بدونه چی هست می شنوه یه تصوری داره که داستان توی دشت اتفاق می افته ولی این طور نیست؛ آرزوی مضحکی هست که داره.کسایی که دنبال یه شاهکار ادبی هستند. دنبال این کتاب نیاند. این یه کتاب دوست داشتنی و روون هست که آدم با شخصیت اصلیش ارتباط نزدیکی برقرار می کنه چون خیلی قوی روی این شخصیت کار شده. ولی به نظرم توی هر سنی نمیشه از این کتاب آدم خوشش بیاد. شخصیت هولدن فراموش نشدنی هست.


توصیه :
تعداد صفحاتش ۳۶۱تاـس و ۲۶فصله. [البته کتابی که ترجمه ی احمد کریمی هست رو میگم.] بنابراین رمان خیلی طولانی‎ای نیست. :-" بخونین‎ش ؛؛) نخونین نصف عمرتون بر فناست. :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,516
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
هاجر در انتظار.

images.jpg


هاجر در انتظار | سعید عاکـف | نشر ملک‎اعظم.

خلاصه داستان :

کتاب هاجر در انتظار ( این بی‎بی بزرگوار ) روایتی از زندگی شهید عباس کریمی هست از زبان همسرش؛ خانوم زهـرا منصف. داستان از زمان آشنایی و ازدواج‎شون شروع میشه و به شهادت حاج عباس ختم.
کتاب با مقدمه‎ای درمورد حضرت ابراهیم و هاجر شروع میشه :
...
جبرئیل به هاجر گفت: ابراهیم شما را به کی گذاشت ؟
هاجر گفت: من نیز به او گفتم وقتی که خواست برگردد که ما را به کی می‌گذاری، ای ابراهیم ؟ گفت به خداوند عالمیان.
جبرئیل گفت: شما را به کسی گذاشته است که البته کفایت مهمات شما می‎کند..

از دید من :

نثر کتاب روان و پرکشش‎ه [کتاب‎های سعید عاکف رو خوندین ؛ دیگه؟] و اصلاً خسته‎کننده نیست. باور بعضی از کارهایی که خانوم منصف به خاطر عشقی که به همسرش داشته انجام داده و سختی‎هایی که تو این راه تحمل کرده [حداقل برای من] سخته ! به هرحال تو این زمونه خیلی‌خیلی کم‌اند خانوم‎هایی با این همه فداکاری و از خود گذشتگی، واقعاً باید به این خانوم تبریک گفت ؛؛)
می‎دونین، کتابایی از این دست؛ که درمورد زندگی یه شهید نوشته میشن شاید برای بعضی‎ها اصلاً جذاب نباشن! چون پیش خودشون میگن آخر داستان معلومه دیگه ..شهادت!
ولی اگه جزو افرادی با این طرز تفکر هستین این کتابو از دست ندین! منم همینطوری بودم ولی انقدر توی داستان غرق شدم که آخرش باورم نمیشد حاج عباس قصه شهید شده و گریم گرفت حتی. :د درست مثل وقتی که " پرواز تا بی‌نهایت " رو می‎خوندم 8->

توصیه :

کتاب " هاجر در انتظار " تا سال نود [که من خریدمش] ۵۷۲۰۰نسخه تیراژ داشته که قابل توجه هستش. کل کتاب شصت‌ودو صفحه‌س و قطر کمی داره.
اگه به ادبیّات جنگ علاقه‎مندین این کتاب به شدت توصیه میشه. ؛)
 
بالا