سرود ملی فرزانگان

[علیـــــــــــــــ]

قصه‌ی تکرار بشنویم :

فایل موسیقی متن.


به نقل از وب سرود ملی فرزانگان :

قصه ی تکرار (سرود سال ۸۷ - ۸۶)​

["۰۰:۰۵] چون من همه سرگردان بر گرد جهان
هر کس ، هر سو ، هر جا ، بی‌نام و نشان
رویامان کاویدن هر راز نهان
نقشی شاید / بر دار زمان
در بستر سرگشته ی دریای درون
در حسرت کوبیدن دیوار سکون
آشفته و حیران به تماشای جهان
در دام زمان / در بند کنون

["۰۰:۳۸] ناگه پیشِ رو / درگاه عبور
موجی در خروش / ز آتش‌های دور
["۰۰:۴۵] بنِگر تو بر آن حلقه‌های روشن
بنِشان ز آن اخگرها جامه بر تن
بنهیم همه پا در رهْ دل‌ها دریا
گذریم همه ظلمت‌ها مانده بر جا

["۰۰:۵۸] نور ، شور ، اعجاز حضور / تن ، در ، پیکار غرور
این ، جا ، آیینی دگر / بر ، خیز ، ظلمت در شکن

["۱:۱۲] شعله به شعله بدمد زنده و بالنده شود
موجِ دگر از پس هر موج برآید
مشعل پاینده ی ما زمزمه ی زنده ی ما
بر دل بی روزن شب ، هور نشاند

["۱:۵۶] بار دگر ، شوق دگر در پس دیوار
حک شده بر کوبه ی در ، قصه ی تکرار ...

["۲:۱۲] چون ما همه سرگردان بر گرد جهان
هر کس ، هر سو ، هر جا ، بی‌نام و نشان
رویاشان کاویدن این راز نهان
نقشی دیگر
بنشان ...


متاسفانه soundcloud بعضی از سرودها رو به دلیل کپی رایت نمیذاره آپلود کنم که اینا رو برای دانلود میذارم فقط.

 

[علیـــــــــــــــ]

تا اوج بنشویم*_^

فایل موسیقی متن


به نقل از وب سرود ملی فرزانگان :

تا اوج (سرود سال ۹۱ - ۹۰)​

["۰۰:۱۹] خاموشی جهان و
راهی تا بی‌کران و
حسی در این زمان
در دیده‌ها نهان

["۰۰:۲۶] تکرار روزگار
پل‌ها را می‌شکست
فکر راهی که برای
بازگشت همیشه هست

["۰۰:۳۳] اما باید ، این تکرار ، پایانی یابد ...

["۰۰:۴۲] موج‌های انتظار ، مبهوت و بی‌قرار
کشف نشانه‌ای میان ِ این همه دیوار

["۰۰:۵۰] رازی در این سکوت
افکار بی‌شمار
انتخابی به وسعت ِ
صفحه ی روزگار

["۱:۰۰] آغاز ...
شوق پرواز ...
اندیشه ی راز ...
سدها پیش رویش
اما راه پیداست

["۱:۱۵] تنهایی ِ در راه
فرصت‌های کوتاه
تسلیم نمی‌شود او
به راه تردید و اشتباه

["۱:۳۷] نزدیک می‌شود ، هر لحظه ، هر هنگام
دشواری یابد ، هر گامش ، با هر گام
دل‌گرم از نور ِآن دور می شود ، آرام

["۲:۰۹] نگاهی
خیره به نور
وجودش همه شور ...
حسی می‌گوید
نزدیک است آن دور ...

["۲:۲۴] ایمان دارد ... / کوتاه است / راه ...
تا ... اوج !

اینم کپی رایت خورد تو soundcloud . و از این به بعد همه اونایی که تو ساندکلاود گذاشتم هم آپلود میکنم تا شاید بخواید دانلودشون کنید.
ولی لطفا هر وقت میتونستین از ساوندکلاد یا اسپاتیفای گوش کنیدشون که بیشتر دیده بشند و حمایت کرده باشیم از سرودهای حلقه.

 

[علیـــــــــــــــ]

رویای آخر بشنویم *_^

از ساندکلاود بشنویم.
فایل موسیقیِ متن

به نقل از وب سرود ملی فرزانگان :

رویای آخر (سرود سال ۹۲ - ۹۱)​

["۰۰:۱۲] خواب ... آرام ...
["۰۰:۱۸] ابرهای تیره سرشار از ، اوهام ...

["۰۰:۳۰] رویای آخر ...
["۰۰:۳۶] چون نغمه ، جاری‌ست ...
["۰۰:۴۲] گاهی تند ، گاه آرام ... ["۰۰:۴۹] شعله گیریم !

["۰۰:۵۱] طعم ِ، شور و آواز ، جریان دارد / باور بر حضور خود می‌کند اصرار
و می‌گوید ، تو هم بازآ / به رویایی که دائم می‌کردیم انکار
چه بی‌گدار ، روز دیرین / در پرواز است به سوی روزی در فردا
["۱:۱۰] باید سَروی ، برویانیم / در سرهامان یادگاری از آن‌جا
امید ما ، بیمار است و / نغمه ناامیدی را می‌کند درمان
این بادبادک ، بالا رود / اگر دمی رها شود در آســمان
["۱:۲۸] می‌کشاند ، به آن‌جا که / سرزمین خاطره می‌شود پیدا
غرق گمان ، بوی ساحل / بر مشام قایقت می‌خورد ؛ برپا !

["۱:۴۱] بانگ مشرق آرد پیغام ... می‌خروشد و می‌شکاند صلابت شب ناکام ...
["۱:۵۲] کنار زَن آن را / رنگ بپاش بر دیوارت
تا با تاب امیدت ، رَوی تا آسمان
رویای آخر ، در همان‌جا بیدار است
["۲:۰۱] ندا می‌دهد که ، برخیز و ما ... ["۲:۰۴] برمی‌خیزیم !

 

[علیـــــــــــــــ]

میراث بشنویم *_^


فایل موسیقیِ متن
به نقل از وب سرود ملی فرزانگان :

میراث (سرود سال ۹۳ - ۹۲)​

["۰۰:۱۴] سیمرغی خاموش ... در نگاه اوست ...

["۰۰:۲۹] گام‌های لرزان / نگاه بی‌جان
["۰۰:۳۲] خسته ی کابوس / دل‌زده ی رویا
["۰۰:۳۶] دورْسوی نوری / می‌سوزد اما
["۰۰:۳۹] بی‌راهی راه‌ها / هیاهوی بادها

["۰۰:۵۰] می‌افتد / می‌خیزد / می‌افتد / برمی‌خیزد
سنگینی ، پایش را می‌آزارد ...
["۱:۰۴] می‌کاهد ، جانش را ، اندوهی طاقت‌فرسا
در یادش ، شعله‌ای جان می‌گیرد ...
["۱:۱۹] می‌روید ، در چـَشمش ، نور ِ اعجازی دیگر
تسکینی ، بر زجر ِ ، آن سکون ویران‌گر
می‌یابد ، دست‌آویز رهایی از درد
["۱:۴۰] میراث ِ ، دیرینش ، آخرین پر سیمرغ
نگاه و ، گامش را سرگردان می‌دارد
["۱:۵۴] گر آن را ، سوزاند ، امـّیدی نمی‌ماند
نهانش ، می‌دارد تا فردایی دیگر ...

["۲:۱۱] فردایی دیگر ... تکرار دیروز ...
سیمرغی خاموش ... در نگاه اوست ...

 

[علیـــــــــــــــ]

هم‌اکنون نبض

موسیقی
حرکت :

نبض (سرود سال ۹۴ - ۹۳)​

["۰۰:۱۲] نبض قدم ، در خاک راه
["۰۰:۲۳] بانگ نفس ، در ساز باد
["۰۰:۳۵] زنجیره‌ای ، بی‌انتها

["۰۰:۴۹] در هر کران ، ["۰۰:۵۱] تکرار ِ ما ...
["۰۰:۵۴] با هم اما هر کس تنها ...

["۰۰:۵۹] دردی خاموش ، ضرب پاها
اصرار ِ زخم بر تن ِ خاک ...

["۱:۱۱] نشان ما ، گم کرده رنگ
گردی دگر برنشیند ...

["۱:۲۳] ترسی نهان ... گامی دگر ...

["۱:۳۶] روزن نور ، در رگ‌هامان
فریاد زند : خود را دریاب !

["۱:۴۷] فریادش / روحم را / از خلسه / در تکرار / می‌رهاند و می‌خوانم آوای خود را ...
["۱:۵۹] شـــایـــد ... ["۲:۰۴] تردید از ترس ِ تغییر در راهش باشد که می‌ماند ! ["۲:۰۷]

 

[علیـــــــــــــــ]

و شاید پَرَن

به نقل از سرودحلقه‌ی فرزانگان :
پَرَن ۹۴-۹۵

[۰:۰۶]آفاق، پشت سر
آسمان، در نظر
روشنای صبح پیش روی او
ابر تار در گذر

[۰:۱۸]صد ستاره روییده
هفت نور گرم تابیده
در سکوت سرد گردون
نام پرن پیچیده.

[۰:۳۱]رویایی روشن در دستش پرن
اعجاز فریاد بی سخن

ستاره های این تبار [۰:۵۵]
هرکجای این دیار
در میان این موج خاطرات،
دیروز آید به یاد

[۱:۰۷]که گامی محکم بر می دارد
نور از هرگامش می بارد
جانش در ظلمت می سوزد
شهری نو را می افروزد

[۱:۲۰]هر قدر از شب می پیماید
بر سوسویش می افزاید
با تورش می چیند ماه را
از حوض آبی فردا

[۱:۵۰.۵]هفت ستاره جاودان
[۱:۵۶]می درخشد در میان این کهکشان


[۲:۰۳]تا ابد در این دیار
[۲:۰۸]نمی گیرد رنگی از غروب قلبمان

[۲:۱۸]این است نیروی شگفت ِ دستانی که به هم پیوسته است.

 

[علیـــــــــــــــ]

پِژواکِ فرزانگان


به نقل از سرودحلقه‌ی فرزانگان :
پِژواک 95-96 :
[۰۰:۰۴_۰۰:۳۲]چرخشی در زمان، خوابی بی‌پایان
این جهان، در خاموشی تا بیکران، صدایی می‌پیچد
راوی زمان، می‌خواند
افسون حیات، می‌داند
راز سرنوشت،جاودان
قصه‌گوی خوابشان، می‌سراید ：

[۰۰:۳۳_۰۱:۰۲] همراه و هم‌پیمان
سوی فرداها
آرام آرام، سوزی از درون
جان می‌گیرد، اما نمی‌بینند، مرگ صد ستاره را

[۰۱:۰۷_ ۰۱:۴۰] آتشی، ناگهان، شعله می‌کشد
آرزو،در هم شکند
اضطراب، در دلهایشان می‌جوشد، لحظه‌ی فریاد
برمی‌خیزد از،
آشوبِ، خوابی بی‌امان
پیش رو، دنیایی دگر
بی‌قرار، هر سو می‌دود
سرگردان
برجا می‌ماند

[۰۲:۱۴_۰۲:۴۷] التهاب، آشکار
گامی می‌نهد، در غبار
آن سو خفتگان
انتخاب
پیوسته راه بیداری
درد هوشیاری
یا تکرار خواب
در پسش
کابوسی دگر
گذارد پا در ره نور
شعری نو دارد فریادش
می‌پیچد
پژواکش هر جا

 

[علیـــــــــــــــ]

برای ری‌را سرود سال 96 و اوهام سال 97 واقعا وویس خوبی پیدا نکردم و چیزی که دارم کیفتیش ضعیفه و اسکیپش میکنم.

پس بریم که چکاو بشنویم :"


چکاو 98-99:
چون سیمای شفق، پدیدار آمد در بند نظر
فروغ رویش درحال گذر؛ ندایی از غروب آخر بشود فریادش

آن دم، تاریکی، راهش را می‌یابد، تا کم کم جان گیرد از نور بیداران، فانوسی در نگاه عابران

دردی که برآید، کابوسی از راهی که در آنند، سرابی از گنجی که نهان است، می‌خواند در گوششان مرثیه‌ی این رویا
باری ‌که آسمان، می‌گذارد بر شانه‌هایشان، به‌تنهایی نتوان برکشید راز اطلس، که باشد پیوندی در میان غبار

وهم پندار، کابوس راه، پژواک گنگ، ژرفای شب، می‌شکنند مُهر پیوند

تاریکی عمیقی برآید، ببلعد ذرات نور باور

چون تنها گردند و نگاهی گردانند، ببینند در پی قدمگاه آنان، نهادند گام دگران

باز شعله افکند، در وجودشان اندیشه‌ی نو
خواهند که بسوزند در برهم، بتابانند پرتویی برجا فرای این راه
راهی که برسد به نهایت روشنگری‌اش، به فلقی جاودان انجامد؛ که برخیزند خفتگان و شوند سرود پگاه

 

[roxanaxl]

برای ری‌را سرود سال 96 و اوهام سال 97 واقعا وویس خوبی پیدا نکردم و چیزی که دارم کیفتیش ضعیفه و اسکیپش میکنم.

پس بریم که چکاو بشنویم :"


چکاو 98-99:
چون سیمای شفق، پدیدار آمد در بند نظر
فروغ رویش درحال گذر؛ ندایی از غروب آخر بشود فریادش

آن دم، تاریکی، راهش را می‌یابد، تا کم کم جان گیرد از نور بیداران، فانوسی در نگاه عابران

دردی که برآید، کابوسی از راهی که در آنند، سرابی از گنجی که نهان است، می‌خواند در گوششان مرثیه‌ی این رویا
باری ‌که آسمان، می‌گذارد بر شانه‌هایشان، به‌تنهایی نتوان برکشید راز اطلس، که باشد پیوندی در میان غبار

وهم پندار، کابوس راه، پژواک گنگ، ژرفای شب، می‌شکنند مُهر پیوند

تاریکی عمیقی برآید، ببلعد ذرات نور باور

چون تنها گردند و نگاهی گردانند، ببینند در پی قدمگاه آنان، نهادند گام دگران

باز شعله افکند، در وجودشان اندیشه‌ی نو
خواهند که بسوزند در برهم، بتابانند پرتویی برجا فرای این راه
راهی که برسد به نهایت روشنگری‌اش، به فلقی جاودان انجامد؛ که برخیزند خفتگان و شوند سرود پگاه

وای چقدر قشنگنن
چرا دیگه سرود جدید نداریم؟..

 

[mani..]

وای چقدر قشنگنن
چرا دیگه سرود جدید نداریم؟..

سرود جدید داریم، الان کتاسفانه فایلاشون دستم نیست.
بعد کنکور احتمال زیاد اپلودشون میکنم.

 

[roxanaxl]

خیلیی ممنون ، تو کنکورت موفق باشییی

سرود جدید داریم، الان کتاسفانه فایلاشون دستم نیست.
بعد کنکور احتمال زیاد اپلودشون میکنم.

 

[fs5]

میگم این سرودا کلا واسه چه مدرسه این مثلا همینایی که متنشونو گذاشتین یعنی سال آخریای کدوم مدرسه گفتن اینارو

 

[ɐudɐrgnilɐ⋊.∀]

با اینا زیاد خاطره داشتیم...
تو جزوه های آبجیم فرزانگان ۸۸ دیده بودم...
البته پسرا جنگی ان سرود استالین میخونن

 

[hypnos]

میگم این سرودا کلا واسه چه مدرسه این مثلا همینایی که متنشونو گذاشتین یعنی سال آخریای کدوم مدرسه گفتن اینارو

هر سال بچه‌های یازدهم فرزانگان۱ تهران، خودشون شعر می‌گن و بعضا خودشون هم آهنگش رو می‌سازن، این سرود می‌شه سرود اون سال که دبیرستان‌های سمپاد توی حلقه‌هاشون می‌خونن

 

[melina03]

هر سال بچه‌های یازدهم فرزانگان۱ تهران، خودشون شعر می‌گن و بعضا خودشون هم آهنگش رو می‌سازن، این سرود می‌شه سرود اون سال که دبیرستان‌های سمپاد توی حلقه‌هاشون می‌خونن

توی مشهد کلا همچین چیزی وجود نداره
نه حلقه داریم ن سرود... هعی

 

[Mahsa_j]

توی مشهد کلا همچین چیزی وجود نداره
نه حلقه داریم ن سرود... هعی

نه عزیزم وسط آزمونمون یهویی سرود ماااا بچه های سمپااادیییم تمرین میکنن

 

[melina03]

نه عزیزم وسط آزمونمون یهویی سرود ماااا بچه های سمپااادیییم تمرین میکنن

ا راس میگی اونا...
حواسم نبود اصلا مدرسه نیستم!

 

[Flora]

وقتشه از سرود ملی سال ۱۴۰۲_۱۴۰۳ فرزانگان ۱ هم رونمایی شه:)

باران
می‌زند بر آشیان و خشت خیس آرزوهامان
سایه‌ی طوفان غم افتاده بر بالین فردامان
آدمک ها خسته از آشوب ها ایستاده‌اند آرام
اما ناکام
آرام
شاپرک ها بار غم بر دوش
در اسارت با بالی مخدوش
تا به آواز شقایق‌های شیدا می سپارد گوش
خسته و مدهوش
شبها
رهروی سرگشته‌ از نفرین شب، حیران و آشفته
هر جهت در جستجوی حرف‌های مانده ناگفته
وانگهی آشوب بیدار و جهانی که کنون خفته

زمستان سرد شدیم
حبس دراین رنج شدیم

پروانه ها گشتند، ما
شعله‌ی این شمع شدیم

درپس طوفان گمان
هم نفس فهم شدیم

غرق هیاهو اما
مرهم این درد شدیم

میخوانیم تا...
فانوس ما روزی شود غوغای ستارگان
تقدیر ما سودای سرور و سور آسمان
این کلام برآید از قلب قلم، معجزه‌ی جاودان

هر نفس است سازی میان طوفان فارغان
فریاد بیداری رسد بر تن و بر جانمان
این صدا برآید از حلقه‌ی دست، معجزه‌ی جاودان

رویا
می‌کشد نقش امید و رد پای آرزوهارا
مینوازد ساز یکرنگی و هم عهدی دلهارا
تا طلوعی نو براندازد نقاب تار شب ها
را
فردا
پرتو نوری به روی لاله‌های سرخ می‌تابد
ردپایی از شقایق های سرگشته به جا ماند
ماه هم میراث جاویدان مارا پاس
می‌دارد

فانوس ما روزی شود غوغای ستارگان
تقدیر ما سودای سرور و سور آسمان
این کلام برآید از قلب قلم، معجزه‌ی جاودان

هر نفس است سازی میان طوفان فارغان
فریاد بیداری رسد بر تن و بر جانمان
این صدا برآید از حلقه‌ی دست، معجزه‌ی جاودان

 

[fs5]

توی مشهد کلا همچین چیزی وجود نداره
نه حلقه داریم ن سرود... هعی

آخیی دلم سوخت براتونن
ولی حداقل خداروشکر کنین دردسرای مارو ندارین ما دوتا مدرسه کنارهمیم یعنی کاملا دیوار به دیواریم و وسط امتحان ترم ریاضی یا وسط پایش یهو مدرسه بغلیا به سرشون میزنه حلقه بزنن ... کم مونده بود به جای جواب معادله متن قصه تکرار بنویسم تو برگم ...

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

توی مشهد کلا همچین چیزی وجود نداره
نه حلقه داریم ن سرود... هعی

هیچی فرزانگان یک تهران نمیشه