نتایج جستجو

پاسخ : جای زخم ... 1.توی 3دبستان داشتیم مسابقه دو میدانی میدادیم(کاملا در جو! حالا چی توی حیاط مدرسه!) یکــــــــــی از دوســــتان پاشو گذاشت جلو پام با زانو رفتم روی آجری که نصفش شکسته بود.یعنی قشنگ پام رفت روی نصفه آجر و ... بخیه نخورد ولی بعد4سال هنوزم روی پامه. ;D 2.2دبستان بودم در کلاسمون...

پاسخ : سوتی‌ها این سوتیه مال همین الانه!!: رفتم توی بالکن دیدم دختره همسایه پایینی توی بالکنه هر چی میگم نگار نگار که نمیفهمه! یه سنگ ریزه برداشتم زدم توی سرش که فقط متوجه بشه برگرده بالا سرشو نگاه کنه. بعد که برگشت دیدم مامانشه شال اونو سرش کرده!! من: :-[ :-[ :-[ :-" ااااا...شرمنده! مامانش...

پاسخ : کتک خوردن از یه بچه واییییی هرکی داداش یا خواهر داره حتما اینو تجربه کرده دیگه! منم یه داداش کوچیک تر از خودم دارم دقیقا این شخصیتیه: >) تنها جایی که میشه توی خونه ما 1لحظه دراز کشید اتاق من روی تخت اونم وقتی در اتاق بسته باشه! یه بار دستمو یجوری چنگ کشید که بعد عید به بچه های مدرسه نشون...

پاسخ : روز تولد من خاطره خیلی ویزه ای از تولدم ندارم.ولی یادمه تولد5سالگیم از کیک به اون بزرگی حتی 1قسمتشم نخوردم.کلا منو یادشون شده بود! آخره جشن به مامی گفتم:مامان؟ چرا به من کیک ندادین؟ :-/ مامانمم گفت:ااا...!ببخشید یادمون شده بود ازت! ;D ومن: :-< :(( و اینکه هنوز حسرت همون کیکه رو میخورم...

پاسخ : کلاس‌های فوق برنامه و تابستانی مدرسه ماهم گذاشته: کلاس آشپزی!!! سفره آرایی! روانشناسی! ریاضی فیزیک شیمی زیست وزمین آزمایشگاه هنر و... بیکارارو میبینین؟؟؟

پاسخ : سوتی‌ها این سوتیه مال همین الانه! :)) ;D کل زمان مسابقه کشتی المپیک فکرمیکردم لباس آبیه حمیدسوریانه قرمزه امیددلاور!! :-" آخرش گفتم اااه باختیم. :(( بعد دیدم همه پرچم ایران رو دستشون گرفتن دور سالن میچرخن! بعد پسرخالم میگه چرا فوش میدی؟بردیم دیگه.من: :-[ :-" ;D :)) پسرخالم: :)) :)) :))...

پاسخ : کتابخونه‌ی مرکزتون خدایی خوبه.

پاسخ : کتاب‌های مدارس سمپاد و جزوه‌نویسی بچه ها هرکی یه روش یادگیری داره بعضی با نوشتن یاد میگیرن بعضی با خوندن. جزوه نوشتن بد نیست ولی باید مختصر ومفید باشه.معلم دینی ما میاد 1جمله رو به 10 صورت ممکن میگه!! بعد آخرش میگه انقدر که سر وصدا میکنین وقت کم آوردیم! :o

پاسخ : شهریه‌ی مدارس سمپاد نه ما که سال پیش 400 تومن بود شهریه. البته اسمش شهریه نبود به اسم اردو و... بود.ولی کلاسای فوق العاده100 تومن شد.ما حاضریم شهریه بیشتر بگین ولی امکانات روببرن بالا.نکه میان تابلو میخرن میذارن اون برای ما امکانات میشه آخه؟؟ :-w

پاسخ : بررسی مسئولان و دبیران سمپاد خانم جلائیان مدیر راهنمایی فرزانگان1 مشهد. به نظرم خصوصیاتی که یه مدیرباید داشته باشه رو ندارن: 1.بد دهن تشریف دارن و خفه شین وگمشو ودهنتو ببند و زر نزن ودختره ی فاسد نقل ونبات هست براشون.همیشه دمه دستشونه.نصار(درسته؟!) ما که نکردن ولی کلا شنیدم. 2.خیلی...

پاسخ : سمپاد = بی دین بودن! خب من قبول دارم بیشتر(دقت کنین نظرم درباره مدرسه ای که خودممیرمه پس لطفا اشتباه برداشت نکنین)بچه های سمپاد خیلی پیرو دین و... نیستن ولی با استفاده از هوششون بازم خیلی رتبه های عالی داریم توی مسائل دینی مثل مسابقات حفظ وقرائت و... ولی وقتی نماززنگ سومه زنگ چهارم...

پاسخ : چرا زیاد درس میخونیم؟ چرا خرخونیم؟ اینا همه برمیگرده به حسادت بقیه! ;D فرض کنین1 یا2سال متوالی دارین درس میخونین از آخر قبول نمیشین :(( خب یکی از راه هایی که میتونین خودتون رو سبک کنین اینکه سمپاد رو یه چیزه بی ارزش نشون بدین.خب کسی که میخواد این کارو بکنه میگه اه اه سمپاد چیه؟؟ خرخونن...

پاسخ : فرصت دوباره

پاسخ : سمپادی‌ها و دروس حفظی آخه یکی نیس به اینا بفهمونه بعد از این همه سال که کتابای دینی رو مثل آمپول تزریق کردین توی مخ دانش آموزا الان هر کدومشون اصلا چیزی یادشون مونده؟؟ الان کی سنت و اخلاق پیامبر و... رو اجرا میکنه که ما دومیش باشیم؟؟؟ بجای اینا بیان مشکلاتی که الان توی جامعه هستش رو حل...

پاسخ : غرور ِ سمپادی بودن به نظرمن بستگی داره چه نوع غروری باشه.غرور به جا خوبه ولی غروری که همیشه بخوای توی سربقیه بزنی من سمپادیم :-&... یکی از دلیل هایی که بقیه به ما میگن مغرور برمیگرده به حسادتشون! اصلا بعضیا کلا با سمپاد لج افتادن اگه یکی مغرور باشه سمپادی نباشه بهش میگن تو مغروری ولی...

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم هنوزم از کارتون تام و جری از اون قسمتی که توی ساحل هستن خییلی خوشم میاد! :-[ اعتراف میکنم باعث قهر2تا از دوستام شدم! اعتراف میکنم هنوزم نمره یکی از دیکته های اول دبستانمو به مامانم نشون ندادم! :-" :-[

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم کسی که زیر میز معلم اول راهنمایی کرم ویکس مالید من بودم!(معلمه حساسیت داشت بهش!! :)) ;D :-") اعتراف میکنم کوچیک بودم بهترین سرگرمیم برام دست کردن توی کیسه برنج بود! اعتراف میکنم از یکی 1ساله کینه دارم! اعتراف میکنم بستنی های داداشمو همیشه من میخوردم وهمیشه هم به...

پاسخ : شعرای بچگیمون من که کلا از کوچیکی از شعر واینا اصلا خوشم نمیومد ولی چنتایی یادمه. لی لی حوضک! یه توپ دارم قلقلیه! عمو زنجیر باف! آقا پلیسه! بزی نشست تو ایوونش نامه نوشت به مادرش من بزی تو هستم! نازنازیه تو هستم دیشب رفتم به جنگل شیرو کلافه کردم با این 2شاخه تیزم شکمشو پاره کردم الان که...

پاسخ : تقلب خب چند تا از راه هایی که خودمون استفاده کردیمو میگم: 1.اگرمدرستون اجازه میده به بهانه خیس بودن شلوار فرم مدرستون شلوار رنگ روشن بپوشین که بعد خیلی شیک هرچی دلتون میخواد روش بنویسین! 2.یکی از تمیز ترین راه های تقلب نوشتن تقلب روی برگه وچسبوندن به لایه زیری مانتوئه! 3.خب خودتونم...

پاسخ : بازرسی شما توسط مسئولین ، چگونه و چرا ؟ خجالت نمیکشین کسایی که از آزادی مدرستون حرف میزنین؟؟؟؟ خب نمیگین شاید 4نفر دلشون آب بشه؟! :(( نمیگین شاید چند نفر مطالب شما رو بخونن و از فرط حسادت روانی بشن؟؟!! من از وقتی خاطرات آب بازی بچه ها رو خوندم افسردگی گرفتم :(( :(( :-L بذارین قوانین...