پاسخ : گند هاي دوران كودكي
دلم قرص بود مامانم رئيس بيمارستان بود روم زياد شد زدم دوبار شيشه بيمارستانو شيكوندم با دوستامون كه بخنديم نگهبانه كه اومد در بريم زديمو در رفتيم خدا رحم كرد تلفاتي نداد
تهران نبودا البته
يه جا هم بود پشته بيمارستانه رفتيم ديديم يه ابه زردي مياد از يه لوله بيرون...