پاسخ : فريدون مشيري ...
بهت
میگذرم از میان رهگذران ، مات
می گرم در نگاه رهگذران ، کور
اینهمه اندوه در وجودم و من لال
اینهمه غوغاست در کنارم و من دور!
دیگر در قلب من ، نه عشق نه احساس
دیگر ، در جان من ، نه شور نه فریاد
دشتم ، اما در او نه ناله ی مجنون!
کوهم ، اما در او نه تیشه ی فرهاد!
هیچ...