نتایج جستجو

باید دوباره حافظه را زیر و رو کنم با یک بهانه اسم تو را جستجو کنم عقلی که گفت قصه ی ما سر رسیده را با این دل نشسته به خون روبرو کنم این قلب پاره پاره همان یادگار توست دست و دلم نرفت که آن را رفو کنم سال هزار و سیصد و آغوش گرم توست هر عصر جمعه پیرهنم را که بو کنم با تو برای آخر این...

من واقعیت توی عمرم برای خودم دو تا تولد گرفتم اونم ۴ و ۵ سالگی واقعیت خیلی چیزی یادم نیست ولی خب خوش گذشت داداشم ولی تولد ۷ ۸ سالیش خب من بزرگ تر بودم یادم بود کادو ها رو اصلا الان یادم نیست جز یک مورد اونم واقعا هر چی فکر میکنم نمیشه تولد از ساعت ۵ به بعد به صرف شام بود ایشون ساعت ۳ اومد...

اخه تا جایی که فکر کنم باب شده این هست عروسی ها اکثرا تبدیل شده به محل فیلم برداری یک فیلمی که بعد ها هیچکس نگاه نمیکنه؛ یعنی در اصل فکر نکنم توی سالیان اخیر که این همه عروسی رو با بچه ها برگزار کردن نوشتن این شاید باعث بشه شما قید کل اون خانواده رو بزنید چون بالاخره یسری از خانواده ها هستن اون...

بازم اینجا ملت دو دسته میشن یسریا میگن عروسی یچیزیه که وقت داره اگر به موقع انجامش ندی هیچ وقت دیگه مزه اولش رو نداره و بهترین شب اون زوج هست دوباره یسری دیگه میگن که با این وضعیت اقتصاد بخوای حداقل ۱ میلیارد تومن هزینه کنی در حالی که خونه نداری، ماشینت از این رقم ارزون تره یذره خیلی افراطیه...

جهت بالا اومدن تاپیک

یک پست داخل اینستاگرام دیدم کامنت هاش دو قطبی های زیادی داشت میخواستم ببینم گارد شما توی این قضیه کدوم وریه زوجی رفته بودن کادو های عروسیشون رو بفروشن که خرج زندگی کنن بیشترین مبلغ ۹ تا سکه پارسیان ۵۰ سوت بوده که رو هم شده ۸ میلیون تومن کامنت ها ۲ دسته بود دسته اول میگفتن این بی احترامی...