پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف میکنم اون در سطل آشغالی که مث فریزبی افتاد توی راهنمایی فرزانگان کرمان توش هم پر خاکستر بود اون رو من انداخته بودم..!!!
آهان اون خاکستر ها هم که مشت مشت میومدن هم من بودم و دوستان...!!!
تا اینجام از اون بنده خدایی که تخم مرغ انداخت هم معذرت خواهی بکنم، من نزاشتم بخوره...