نتایج جستجو

  1. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم از ماشین اصلا سر در نمیارم :-" به جز سمند وپیکانو دویست وشش والبته ژیان ;D اسم بقیه ی ماشینارو تشخیص نمیدم :-" اسم پراید و پژو رو هم قاطی میکنم :-" پراید بزرگ بود یا کوچیکه ؟ :-? :-"
  2. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! میخوام باز اعتراف کنم.. بچه که بودیم یه مهمونی داشتیم طبقه ی بالا واسه همین یه عالمه پشتی آورده بودیم بالا بد مهمونی قرار شد پشتیارو منو خواهرمو داییم ببریم پایین :-" مام بچه بودیم و تنبل :-" سه تایی سوار پشتیه میشدیم از پله ها لیز میخوردیم پایین :-" :)) سر این کار سه چارتا...
  3. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم هر موقع بابام کار دارم یه جور دیگه صداش میکنم :-" مثلا باباجونم ;;) و.... البته بابای من زرنگ تر از این حرفاس :( خام این حرفا نمیشه :-" حرفای منم هدر میره هی :-" :(
  4. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها توی شهر غریب گم شده بودیم بد بابام میخواس آدرس بپرسه دید یه زن داره رد میشه گف سلام مادر این خیابون پاسداران کجاس؟ خانومه برگش چشمتون روز بد نبینه یه دختر20ساله بود :-" دخترم کلی خودشو کنترل کرد فش نداد :-" بابام همیشه این مادرو خواهرو قاطی میکنه :-"
  5. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم یه پسر عمو دارم که وقتی بچه بود میخواس دزد شه :-" بد هرچیم بش میگی کار بدیه میگه باحاله خب :-" الان ینی آبروشو بردم :-" ^#^
  6. بهترین شعرهایی که تا به حال خوندی!

    پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی! میشه یه شعر دیگه ی قشنگم بنویسم؟ :-/ خیلی قشنگ بود آخه ;;) از شبنم عشق خاک آدم گل شد صد فتنه و شور در جهان حاصل شد سر نشتر عشق بر رگ روح زدند یک قطره چکید...
  7. تصاویر پرمفهوم

    پاسخ : تصاویر پرمفهوم
  8. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یادمه اول راهنمایی که بودیم یه خانم جلسه ای اورده بودن مدرسمون :-" نزدیکای عاشورا بود :-" بد خانم گف:کل یوما عاشورا کل ارضا :-/ بچه ها حالا بقیشو شما بگید :-w منم تا حالا این جملرو نشنیده بودم :-" دیدم همه ساکتن :-$ بد من داد زدم:تاسوعا ;;) تاسوعا ;;) بد کل سالن زدن زیر خنده :-"...
  9. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! من اعتراف میکنم هر کدوم از وسیله هامو گم میکنم ناخود آگاه میرم تو یخچال دنبالشون ممیگردم :-" نمیدونم یچخچال چه جذابه ای داره که دنبال جورابامم گاهی وقتا تو اون میگردم :-" کلامن و یخچال :x
  10. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! من اعتراف میکنم هرجا اسم کاشونو میبینم ذوق مرگ میشم :-" :x مثلا همبن امروز تو درس تپه های برهانی :-" یا تو شر سهراب :-" یا حتی پایین اسمم تو سمپادیا :-" اصفهانیا نزنیدا X_X :-$ ولی به امید استان کاشان 8-^ :-"
  11. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یادم پارسال دوست بابام زنگ زده بود خونمون من برداشتم :-" میگه:سلام عطیه خوبی؟ :-"(اسم خواهرمه) منم دیگه عادت کرده بودم به عطیه گفتناش گفتم آره :-" خوب امتحانات کی تموم میشه عطیه خانم؟ ;;) منم که نمیدونستم گفتم:نمیدونم خب :-" خب حالا فردا چه امتحانی داری؟ ;;) من بازم نمیدونستم...
  12. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! من اعتراف میکنم تا راهنمایی هیچ گره ای جز کور بلد نبودم :-" بد یه بار یکی از دوستام منو به خاطر این مسخره کرد [-( منم عصبانی شدم X-( سر کلاس که داش درس گوش میکرد رفتم زیر میز :-" بنده این کفششو به اون یکی بستم :-" باتمام وجودم کورترین گره ایو که تونستم زدم :-" بد معلممون صداش...
  13. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! من اعتراف میکنم بچه که بودم خیلی چندشم میشد که مردای سیبیلو بوسم کنن :-& واسه همین همیشه یه دسمال مچاله دستم میگرفتمو مبگفتم سرماخوردم :-"
  14. افتادن اولین دندان!

    پاسخ : افتادن اولین دندان ! من یادمه یه شب صب پا شدم دیدم یه چیزی تو دهنمه :-" دندونم بود =D> خوب شدم قورتش نداده بودم :-" (مطمئن نیستم خاطره ی اولیش باشه ها :-") بعد یادم میاد اون موقه ها تو آمادگی هممون مسابقه گذاشته بودیم ببینیم کی زودتر دندونش میوفته :-" من کلی سعی کردم بکنمش ولی کارسارز...
  15. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه شب واسه المپیاد مدرسه ی پسرونه کلاس داشتیم بعد زنگ زدم به بابام میگم میای دنبالم؟ بابا:حالا کجایی؟ :-w من:احسانم :-" بابا:کجا؟ :o من:احسان :-" بابا:آهان همون فرزانگان پسرونرو میگی؟ :-" من:فرزانگان :o پسرونه :o تازه آخرشم نیومد نامرد :-w
  16. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! من میخوام به یه چیزی اعتراف کنم که فقط کافیه به گوش مادربزرگم برسه :-ss بچه که بودیم منو داییم داشتیم تو هال اونا فوتبال بازی میکردیم :-" بعد من یه شوت هوایی زدم :-" خورد لوسترشون شکس =D> بعد مامان بزرگم بدو بدو اومد این شکلی X-( شایدم این شکلی ~X( من ترسیدم گفتم دایی شکس...
  17. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! من اعتراف میکنم تو بچگیم فک میکردم ما تو کشور کاشون زندگی میکنیم :-" :-حس بیش از حد شهر پرستیو ارق شهری
  18. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! من اعتراف میکنم بلد نیستم هنوز سوت بزنم :-" شوهر خالم خیلی سعی کرد یادم بده ولی فایده نداشت :-" خالی کردن عقده: :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-" :-"
  19. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! منم اعتراف میکنم معنی بعضی از فوحشایی رو که میدم نمیدونم :-" الان نمیتونم مثال بزنم میترسم از معنیایی که ممکنن برن :-" اعتراف میکنم املا اول دبستان اکصرن 14یا16میشدم /m\ اصنم الان ناراحت نیستم :-" آدم بایداز بچگیش لذت ببره :-"
  20. جای زخم...

    پاسخ : جای زخم ... من راهنمایی که بودم یه بار با دوستم دعوام شد :-" بد روی دستم ینی دقیقن روی رگم زخم شد X_X بان پیچیش که کردیم دستم شد تریپ اینایی که خودکشی کردن :)) همون سال رفته بودیم کربلا وض خیلی بدبود همه یه جوری بم نگا میکردن :-" تازه درگوشی به بچه هاشونم یه چیزایی میگفتن :-" منم بد زخم...
Back
بالا