پاسخ : اعترافگاه !
اقا من اعتراف میکنم ک پریشب که رفته بودیم شمال ، و ساعت 10 شب بود ویلا و سوییت و اینا گیرمون نمیومد ، من رفتم نشستم پشت فرمون تا بابام بیاد ، (همه مونم اعصابمون ریخته بود به هم!) بعد بابا با عجله اومد منم پریدم ک برم بیرون عقب بشینم پام محکم خورد به فرمون! :(
نمیدونم چش شد که...