پاسخ : سوتیها
تو کتابخونه بودم از دور نگاه کردم دیدم حمزه با لباس صورتی اون عقب نشسته رفتم که یه چیزی بهش بگم
به اون نزدیک که رسیدم دیدم داره یه کاغذی رو می خونه که روش نوشته بود :«سیاست های جمعیتی یا یه چیزی تو این مایه ها :-"» منم گفتم حمزه این چرت و پرتا چیه دیگه داری می خونی بعد سرشو از رو...