نتایج جستجو

پاسخ : سمپادیای میاندوآبی! ببخشيداااا ولي فكري كه به ذهن يه اول دبيرستاني ميرسه همون كارنكردن معلماس قرار نيس كه فلسفه بافي كنيم اصلا به نظر من ما هيچ مشكلي نداريم :-L تنها تو نيستي اينا با منم را نميان هرچي بگم مسخره ميشم :-L X-( × پست متوالی ترکیب شد .

پاسخ : تا حالا تو مدرسه آب بازي كردي....؟ اره بابا تو مدرسه قبلي واسه ما ناهارم ميدادن سه شنبه ها كباب داشتيم با دوغ وقتي كه دوغو تموم ميكرديم ميرفتيم پرابش ميكرديمو رو هم ميريختيم بعضيا همون دوغو ميريختن يه بار اشتباهي دوستم عوض من ابو پاشيد رو مدير همونجا پا به فرار گذاشتيم ولي پيدامون كردنو...

پاسخ : خطای دید http://upload.tehran98.com/img1/hb3t0iqtdnc4m7i3lm2n.jpg

پاسخ : سمپادیای میاندوآبی! منم با نظر شادي موافقم ما مشكل بگيم كي حل ميكنه [-( ولي واسه اينكه نظري داده باشم ميگم به نظر من معلما زيادروي بچه ها كارنميكنن وفقط ميخوان كتابارو تموم كنن من كه قبلا تو تبريز بودم نزديك امتحانات معلما اونقدر نمونه سوال مياوردن و تمرين ميكردن اما اينجا كه ميگيم نمونه...

پاسخ : تصاویر علوم و تکنولوژی های نوین ماشيني كه با نور خورشيد كار ميكنه..........http://upload.tehran98.com/img1/ncacr8jh3dqvixy26crw.jpg http://upload.tehran98.com/img1/l55sym5b8d79fe0ep4yz.jpg

پاسخ : سمپادیای میاندوآبی! ببخشيد دا خواستم جو عوض شه ديگه از اين پستا نمذارم و اينكه من اينجا تازم سخت نگيريد لطفا :(

پاسخ : سمپادی های ترک زبان ياشاسين تركلار من عجيب تو فارسي صحبت كردن لهجه دارم راستي امتحانات شماهم از ارديبهشت شرو ميشه؟ :-?

پاسخ : سمپادیای میاندوآبی! اتفاقا خيلي معروفم عجيبه كه نشناختي هم كلاسي كوثر ح وفاميل شادي هستم

پاسخ : باحال بودن ینی چی؟ به نظر من باحال كسي نيس كه لباساي شيك بپوشه باحال كسيه كه واسه خندوندن ديگرون بكوشه ودر برابر تلخي ديگرون شيريني خودشو به چشم بياره

پاسخ : خاطرات نوروز 92 تو 12 فروردين خواستيم دوازده بدر كنيم رفتيم باغمون اونجا كه نشسته بودم ديدم دختر عموم يه دختر 5ساله داره جيغ ميكشه رفتم دنبال صدا كه ديدم دخترعموم تو دسشوييه و يه گوسفندم توش مثلا رفته بودم نجاتش بدم يه لگد به گوسفند بيچاره اومدم تا دخترعموم از دسشويي فرار كنه بد ديدم...

پاسخ : عبرت بگیریم دوسال پيش كه هنوز توتيزهوشان قبول نشده بودم تونمونه درس ميخوندم اونجا هم دوستاي روستايي زيادي داشتم كه تو خوابگاه مي موندن يه روز به خاطر اونا موندم تو خوابگاه اونجا يه دوست داشتم كه قدش كوتاهو لاغر بود خواستيم يكم خوشي ايجاد كنيم اونو به ملافه پيچيديمو تو سالن كول كرده...