پاسخ : سوتیها
اونروز مامانم سر ِ ناهار بم گف برم قاشق بیارم کم اورده بوده، منم در همون لحظه داشتم به طیبه میزنگیدم.
بد اینا یه کم دیر برداشتن، تو همون فاصله از مامانم میپرسم(با صدا بلند) :
-چـــــــن تـــــا قـاشــق مـامـان؟
-بفرمایید؟ (باباش بود :-" )
-چن تا قاشق( :-" ).... طیبه هس؟
- نه...