پاسخ : اعترافگاه !
سلام من دوباره اومدم :D ( این - این - این - این - این و این بخشای قبلی خاطراتم هستن میتونین بخونین ;)) )
1- وقتی بچه بودیم، با خواهرم عمو پورنگ میدیدیم :D :-" بعد یه روز شهادت یا یه چیزی شبیه به اون بود، عمو پورنگ
نذاشت. یه برنامه دیگه بود. بعد یه چیزی زیر تلویزیون نوشته...