پاسخ : سوتیها
میخواستم بزنگم اداره بابام قبلش به داداشم گفتم خودت بزنگ ازمن سوالای سخت میپرسه هنگ میکنم زشته...
خلاصه من زنگیدم اقاهه برداشت گفتم ببخشید اقای حسینی هستن؟؟ گفت کدوم قسمت؟
من= :o دوباره یادم رفت بابام کدوم قسمت کار میکنه و زدم زی خنده اقاهه هی میگفت چی شده و من میخندیدم و تلفونو...