اون کیه که باز قفلی زده رو یه سرود فرزانگان؟؟ قطعا علی.
سرود سال ۰۲-۰۳
فانوس بشنویم.
باران
میزند بر آشیان و خشت خیس آرزوهامان
سایهی طوفان غم افتاده بر بالین فردامان
آدمک ها خسته از آشوب ها ایستادهاند آرام
اما ناکام
آرام
شاپرک ها بار غم بر دوش
در اسارت با بالی مخدوش
تا به آواز شقایقهای...
سلام و روزبخیر.
چه تاپیکِ جذاب و شگفت انگیزناکی هست اینجا. امیدوارم که روندتون ادامه دار باشه.
حالا که حرفِ سهراب شد من و چند تن از بچه های دیگه فک کنم برای پادکست عیدانه سال 1400 یا 1401 یه ترک(قسمتی از صدای پای آب) آماده و منتشر کردیم که تو پیوست براتون میذارم. امیدوارم خوشتون بیاد.
با تشکر...
یه روز بارونی بود. نم نم بارونِ بیست و سومِ دی سالِ نود و هفت هیچ وقت از یادم نمیره. زیر بارون قدم میزدم و پیاده و نم نمک رهسپارِ کافه لاله زار شدم؛ که با نگین(دوستش) هماهنگ کرده بودم که بیاد اونجا همو ببینند مثلا... اون روز امتحان داشت و من تا ساعتِ حوالی ده که امتحانش تموم شه کلی وقت داشتم...