• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کاری که نفر قبلیت گفته انجام دادی؟

  • شروع کننده موضوع Interww
  • تاریخ شروع
یه لحظه...
از "قصد"

+قِسط چیز دیگری‌ست...
خود گوشی تصحیح کرده..😑😐
برای کرم ریزی یا انتقام :)

آره :) گرچه غیبت کار بدیه :‌دی
تا حالا دلت خواسته با کسی دعوا کنی؟ :)
اره خیلی...

تا حالا شده کتابی رو فنری کنی پشیمون شی..؟
 
آره
تا حالا شده پیش خونواده سوتی بدی؟
اره.. ولی معروفم به سوتی جم کن.. سوتی خودمو و بقیه ارو جم میکنم خیلی تمیز.. با تضمین🤣

تا حالا شده فرشو با قابلمه داغ بسوزونی؟
 
اره.. ولی معروفم به سوتی جم کن.. سوتی خودمو و بقیه ارو جم میکنم خیلی تمیز.. با تضمین🤣

تا حالا شده فرشو با قابلمه داغ بسوزونی؟
نه :) ولی یه قسمتی از فرشو با کبریت سوزوندم «حالا ماجرا داره»
تا حالا یه کاری که دوست داری انجام بدی رو هی به تعویق انداختی؟ «یه کاری هست که من از اول تابستون دارم هی امروز فردا می کنم برا انجامش :‌/»
 
نه :) ولی یه قسمتی از فرشو با کبریت سوزوندم «حالا ماجرا داره»
تا حالا یه کاری که دوست داری انجام بدی رو هی به تعویق انداختی؟ «یه کاری هست که من از اول تابستون دارم هی امروز فردا می کنم برا انجامش :‌/»
نه.. تا جایی ک یادم میاد..

تا حالا شده حواست نباشه با ی اوضاع خرابی بری بیرون.. مثلا با دمپایی یا چمیدونم شلوار خونگی..
 
نه.. تا جایی ک یادم میاد..

تا حالا شده حواست نباشه با ی اوضاع خرابی بری بیرون.. مثلا با دمپایی یا چمیدونم شلوار خونگی..
آره، کلاس دوم بودم، اون موقع ها چون بعد از ظهرا با دمپایی تو حیاط دوچرخه سواری می کردم دمپایی پوشیدن یجور دیفالت شده بود تو مغزم، بعد یه روز صبح که عجله داشتم برای مدرسه همینطوری دمپایی پوشیدم پریدم تو سرویس، زنگ دوم نگاه کردم دیدم ااا دمپایی پوشیدم بجای کفش، بعد زنگ تفریح که شد رفتم تو دفتر، گفتم ببخشید خانوم، میشه شماره ی مادرمو بگیرید؟ گفت آره عزیزم چرا؟ گفتم چون کفشامو جا گذاشتم xDDDDDDD
تا حالا سعی کردی خودتو بچپونی تو یه گروه؟ «مثلا من لحظه آخر با کلی چک و چونه زدن با کاپیتان تیم، خودمو چپوندم تو تیم فوتبال کلاس :‌/ »
 
آره، کلاس دوم بودم، اون موقع ها چون بعد از ظهرا با دمپایی تو حیاط دوچرخه سواری می کردم دمپایی پوشیدن یجور دیفالت شده بود تو مغزم، بعد یه روز صبح که عجله داشتم برای مدرسه همینطوری دمپایی پوشیدم پریدم تو سرویس، زنگ دوم نگاه کردم دیدم ااا دمپایی پوشیدم بجای کفش، بعد زنگ تفریح که شد رفتم تو دفتر، گفتم ببخشید خانوم، میشه شماره ی مادرمو بگیرید؟ گفت آره عزیزم چرا؟ گفتم چون کفشامو جا گذاشتم xDDDDDDD
تا حالا سعی کردی خودتو بچپونی تو یه گروه؟ «مثلا من لحظه آخر با کلی چک و چونه زدن با کاپیتان تیم، خودمو چپوندم تو تیم فوتبال کلاس :‌/ »
نه...

تا حالا شده ی چیزیو ی جایی قایم کنی بعد یکی بره سمتش به هزاران بدبختی از منطقه خطر دورش کنی؟
 
اره زیاد

تاحالا یهویی سفر رفتی؟
آره در حدی که مامانم از سر کار زنگ زد گفت دارم میام خونه( مثلا ساعت ۱۲ بود) بابات بلیط گرفته ساعت ۳ بریم ترکیه😂
تا حالا شده نتونی خندت رو کنترل کنی؟
 
Back
بالا