مشاعره واژه‌نما

عشق
از آتش عشق در جهان گرمی ها
وز شیر جفاش در وفا نرمی ها
وفا

عهد و پيمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من كه قسم های تو باور كردم
"شهريار"
 
وفا
با ما ز وفا کردن دم کش که نزیباید
خرما برود یثرب زیره برود کرمان
وفا
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را

الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را

قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد

سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را
 
وفا
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را

الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را

قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد

سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را
عشق

آه از عشق که یک مرتبه تصیمیم گرفت
یوسف از چاه در آورد به زندان ببرد
 
پاییز

عاشـق نشـدی وگرنه می فـهمیدی
پاییز بهاری‌ست که عاشق شده است
عاشق

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است
زلف من از عصر همان روز بلند است
 
عاشق

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است
زلف من از عصر همان روز بلند است
گیسو
هر چه شد آن پیچک گیسو به هم تابیده‌تر
مشکل این عاشق سرگشته شد پیچیده‌تر
 
گیسو
هر چه شد آن پیچک گیسو به هم تابیده‌تر
مشکل این عاشق سرگشته شد پیچیده‌تر
سرگشته

پدرانم همه سرگشته ی حیرت بودند
من اگر راه به جایی ببرم ناخلفم
 
هوا
هوای صحبت کسی به سینه ام نشسته کو
نفس اگر کشد هوا، ز عطر او جوان شود
جوان

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
 
جوان

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
ناز
با تو ام ناز بسی بیشتر از خلق جهان
لیلیان کاسه مجنون بشکانند شدید
 
Back
بالا