نو بهار!

نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز تو درگل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

سال 1388 هم در حال پايان يافتن است،و سال جديد دو باره دارد به خانه هايمان قدم ميگذارد.البته اين بار رخت بهار بر تن نکرده،احتمالا لباس تابستان را از لباس بهار بيشتر دوست دارد.به هر حال من سال خوشي را آرزومندم.
با پايان يافتن اين سال هم خوب است که خيلي چيزها را فراموش نکنيم.
چه خوب است يادمان باشد که سالها ميگذرند و تمام ميشوند.
يادمان باشد اين نيز بگذرد
يادمان باشد که هرگز زحماتمان را به خاطر اشتباهات کوچک زير پاهايمان له نکنيم.
يادمان باشد از امروز خطايي نکنيم.
يادمان باشد که هرگز آرزوهايمان را فراموش نکنيم.
و يادمان باشد که زندگي هنوز ادامه دارد و زندگي آزاد است.

آرزو ميکنم در پايان اين سال بدي از ميانمان برود.آرزو مينکم در انتهای این سال خانه تکاني دل هم کرده باشيم.
آرزو ميکنم امسال ديگر هنگام خواندن يا مقلب القلوب اشک حسرت روي ديدگانمان جاري نشود؛و من آرزو ميکنم سالي پر از موفقيت را،سالي پر از مهرباني و دوستي را.و آرزو میکنم در سال جدید حال آسمان خوب شود و برایمان هم شعر برف بخواند،هم دوبیتی باران.
سال 1389 مبارک!

13 نظر

اضافه کردن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *