جایگشت (اتهام، توانایی، تقصیر)

اتهام، تقصیر؛ ناتوانی
– خوب!
– سعید تو اصلا نمی فهمی چی می گم! مثل همیشه..

تقصیر، اتهام؛ توانایی
-پسر تقلب نکن!
– با منی؟
– آره!
– آقا بببخشیدا! شما تو تربیت معلم درس خوندید؟
– بله، چطور..؟
– من چند از این مراکز تربیت معلم رفتم، نمیشه پیشنهاد بدید دیوارهاشو از این رنگ های قابل شستشو بزنن؟
– چرا؟
– از بس معلما روش تقلب نوشتن!

توانایی، اتهام؛ تقصیر
موسی هم چوپان بود..
اول چوپان بود، بعد پیامبر شد،
حقیقت این است که استعداد پیامبری و هدایت داشت،
هدایت عوام..

اتهام، توانایی؛ تقصیر
امام حسین، تنها ماند؛
عوام او را خواستند برای سروری،
او هم طلب عشق مردم را لبیک گفت،
ای کاش ای مردم می گذاشتند به شهر مقصد برسد،
سپس در عشق، خیانت می کردند،
حلقه ی مفقوده ی خیانت کجاست؟
شهوت؟ نفرت؟ ترس؟
نمی دانم، اما به نظرم الان امام حسین در شهر مقصدش است..

پیوست:
1- با عرض معذرت از دوستانی که اصل ضرب بلدن(!) دوحالت از تیتر باقی ماند، چرا که من نتوانستم قسمت mature contents وردپرس رو پیدا کنم..
2- اگر کامنت می دهید، کامنت های شما با دقت بررسی می شوند.. سعی کنید بی ربط به متن، کامنت ندهید..

تگ ها:
4 نظر

اضافه کردن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *