• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اشعار طنز

Tahmine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
423
امتیاز
1,280
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين1
شهر
اصفهان
دانشگاه
صنعتي اصفهان
رشته دانشگاه
مكانيك
پاسخ : اشعار طنز

قشنگ بود
واقعا چرا آدما كه پير ميشن همه حتي خودشونم فكر ميكنن زندگي براشون تموم شده؟
 

sayyed

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
653
امتیاز
297
نام مرکز سمپاد
شهيد قدوسي قم
شهر
قم
مدال المپیاد
کمی شیمی
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : اشعار طنز

به نقل از TFire :
قشنگ بود
واقعا چرا آدما كه پير ميشن همه حتي خودشونم فكر ميكنن زندگي براشون تموم شده؟

چون واقعا زندگی شون تمومه!
 

Tahmine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
423
امتیاز
1,280
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين1
شهر
اصفهان
دانشگاه
صنعتي اصفهان
رشته دانشگاه
مكانيك
پاسخ : اشعار طنز

به نقل از sayyed :
چون واقعا زندگی شون تمومه!
شمام داري همين فكرو ميكني! به نظر من آدم بايد تا آخرين لحظه‌ي از زندگيش لذت ببره حتي يه آدم 150 ساله
 

sayyed

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
653
امتیاز
297
نام مرکز سمپاد
شهيد قدوسي قم
شهر
قم
مدال المپیاد
کمی شیمی
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : اشعار طنز

به نقل از TFire :
شمام داري همين فكرو ميكني! به نظر من آدم بايد تا آخرين لحظه‌ي از زندگيش لذت ببره حتي يه آدم 150 ساله
معلومه تا لحظه ی آخر باید از زندگی لذت برد! اما باید دونست که وقت اندک است...
 

sayyed

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
653
امتیاز
297
نام مرکز سمپاد
شهيد قدوسي قم
شهر
قم
مدال المپیاد
کمی شیمی
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : اشعار طنز

(اولش بگم که این شعر از جناب استاد زرویی نصر آباد است و پانویس ها هم از قول ایشان!)
ظهر است ساقيا !!

آنك كلاغ را
با گوشهاي خويش
در هاي هاي خنده «شعبان » نظاره كن
شعبان سخن نگفت
بلكه هوار زد:
« آي تاكسي، بايست ! »
تاكسي نگه نداشت،
تاكسي فرشته بود كه با اگزوزي خراب
مي رفت لا كتاب !
اكنون زنش رباب
در ايستگاه نشسته ست
غمناك و بي قرار
« مي گويد آن رباب كه مردم ز انتظار
تاكسي ! بزن كنار ! »«1»
شعبان سخن نگفت
بلكه هوار زد !
- تاكسي بمان مرو
در خنده هاي سرخ چغندر، حباب را
با سايه هاي روشن شبدر كباب كن !
پندار كوزه را
از صبح تا به حال
در بوسه گاه تلخ اقاقي خراب كن !
« ظهر است ساقيا قدحي پر شراب كن »«2»
***
شعبان لغز مخوان
تاكسي كه مثل قاطر «مشدي برات » نيست
اينجا دهات نيست
يك اسكناس صدتومني چاره ساز توست !
***
شعبان سخن نگفت
شعبان صدي كشيد و تكان داد در هوا
در كمتر از تجلي اندوه سنگ پا !
يك « تا... كسي » رسيد همان لحظه با شتاب
شعبان بدون همهمه در آن نشست و رفت
البته با رباب !

***
پاورقي:
«1»- ابيات داخل گيومه متعلق است به اينجانب و مولوي!
«2»- مصراع مال من است با مختصر تغييري توسط حافظ! معمولا شاعراني كه از صبح تا ظهر منتظر تاكسي يا اتوبوس يا ميني بوس مانده باشند، از اين نوع اشعار، زياد مي سرايند!
 
  • لایک
امتیازات: f.m

AMIR7.2

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
171
امتیاز
123
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
رفسنجان
رشته دانشگاه
من...ناسا...عمرا...
پاسخ : اشعار طنز

داشت عباسقلی خان پسری
پسر بی ادب و خیره سری

رو به او گفت که آقا پسرم
تو ز اخبار جهان بی خبری


هوشمندست اگر دانشجو
در تو از هوش نباشد اثری

کوشش و زحمت بسیار چرا؟!
تو معافی پسر از پیشه وری!

می چکد شر و شر ز دستانت
هر طرف لکه های بی هنری

گنج عالم ز دست خواهی داد
حرف بابا اگر ز یاد بری

باید اینجا به قافیه نگری
چونکه برگشت سریع برگردی

گرم تکذیب حرف خود باشی
مرد باشی به راه نامردی!

در بسیج ریا خودت بنگر
که مرفه، چقدر بی دردی!

با جهاد دروغ و بی شرمی
ای مجاهد، مدیرکل گردی :D
 

sim sim

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
206
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
دانشگاه
انشالله شریف
پاسخ : اشعار طنز



همسرم می گفت بد جوری هراسانم همش
در پی آ یینه بین و فال و فنجانم همش

حال و روزم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست
هیچ می پرسی چرا در پای قلیانم همش؟

صبح، بی بی گل برایم یک خبر آورده بود
ازهمین رو با تاسف ، کلّه جنبانم همش

عاقبت تصویب شد قانون تجدید فراش
دارم احساس بدی، غمگین و نالانم همش

مثل سیر و سرکه می جوشد دلم ، دلواپسم
چونکه با اسم هوو می لرزد این جانم همش

همسر خوبی نبودم ، می پذیرم کاملا
خاطرت آسوده باشد فکر جبرانم همش

مُرد دیگر آن زن خود خواه لوس بی ادب
بعد از این یک خانم خوش خلق و مامانم همش

بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از این
در پی کفش و لباس و کیف ارزانم همش

هرچه می خواهی برایت می پزم عالی جناب
قرمه سبزی یافسنجان ؟تحت فرمانم همش

جای کافی شاپ و استخر و سونا و سینما
بیشتر پیش شما در خانه می مانم همش

جیغ هایم ، نعره هایم ،اخم هایم را ببخش
یک مریضی بود و فعلا تحت درمانم همش


نیستی آش دهن سوزی ولی با این همه
بی شما حس می کنم در سطر پایانم همش

گفتم ای یارم، نگارم، همسرم اصلا نترس
کاسبی ها راکد و در اوج بحرانم همش

بنده فکر پاس چک هامم نه تجدید فراش
هیچ می پرسی چرا سر در گریبانم همش

ازدواج این روزها آن هم مجدد، ساده نیست

تازه از آن بار اول هم پشیمانم همش
 
  • لایک
امتیازات: namak

sim sim

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
206
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
دانشگاه
انشالله شریف
پاسخ : اشعار طنز

شوق دیدار




بی تو On line شبی باز از آن Room گذشتم
همه تن چشم شدم . دنبال ID ی تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم
شدم آن



User دیوانه که بودم


وسط صفحه Room , Desktop یاد تو درخشید
Ding صد پنجره پیچید
شکلکی زرد بخندید
یادم آمد که شبی با هم از آن Chat بگذشتیم



Room گشودیم و در آن PM دلخواسته گشتیم
لحظه ای بی خط و پیغام نشستیم
تو و Yahoo و Ding و دنگ
همه دلداده به یک Talk بد آهنگ



Windows و Hard و Mother Board
همگی دست برآورده به Keyboard
تو همه راز جهان ریخته در طرز سلامت
من بدنبال تو و معنی درك کلامت



یادم آمد که به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این Room نظر کن
Chat آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به Email ی نگران است



باش فردا که PM ات با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این Log Out , Room کن
باز گفتم حذر از Chat ندانم
ترک Chat کردن هرگز نتوانم نتوانم



روز اول که Email ام به تمنای تو پر زد
مثل Spam تو Inbox تو نشستم
تو Delet کردی ولی من نرمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو یک Hacker و من User مستم



تا به دام تو درافتم همه Room ها رو گشتم و گشتم
تو مرا Hack بنمودی . نرمیدم . نگسستم
Room ی از پایه فرو ریخت
Hacker ی Ignor تلخی زد و بگریخت



Hard بر مهر تو خندید
PC از عشق تو هنگید
رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگرهم
نگرفتی دگر از User آزرده خبر هم



نکنی دیگر از آن Room گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن Room گذشتم
 

namak

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
592
امتیاز
353
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : اشعار طنز

راست گفته طرف :-<
زندگي به اين راحتيا نيست
ادم بتونه خودشو جمع كنه خيليه بعد بره سراغه زن :-<
 

sim sim

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
206
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
دانشگاه
انشالله شریف
پاسخ : اشعار طنز

به نقل از namak :
راست گفته طرف :-<
زندگي به اين راحتيا نيست
ادم بتونه خودشو جمع كنه خيليه بعد بره سراغه زن :-<
بعله !!
چقدر زیبا نمای ذهنی خودتونو رو درباره ی زن گفتین !
به به استاد به به ! ناز نفست ! (; :))
 

sim sim

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
206
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
دانشگاه
انشالله شریف
پاسخ : اشعار طنز

فيلم هندي

دوش آن دوست من "رضا سی دی"

آمد ، آورد یکی " دی وی دی"



فیلم هندی پر از آن کرده به زور

تا سحر گرم تماشا و سرور



صبح آنروز که میرفتم من

پی متراژ خیابان وطن



در یکی کوچه بدیدم مردی

کیف از دخترکی زد ، جلدی



یاد آن فیلم بیفتادم من

که چه میکرد "باچان" با دشمن



خر و جوگیر و ز "فردین بازی"

سر راهش شده بودم قاضی



سر آن کیف گلاویزشدم

صحنه اکشن یک فیلم شدم



آخر از او دوتا چاقو خوردم

گرچه از دست و ز بازو خوردم





دزد بی معرفت آخر بگریخت

رشته الفت ما را بگسیخت



دخترک چون که بیامد طرفم

به خیالم که طرف شد تو کفم



چون دوان آمد و بر من برسید

سر فحش از لب و لوچش بکشید



به من او گفت نداری عرضه

مثل یک دختر بی جربزه



تن زخمی و دلی بشکسته

شدم از زندگی کردن خسته



در دوسالی که جومنگ میدیدم

دیگه جوگیر نشدم ، ترسیدم



با جومنگ بازی و فردین بودن

کس نگوید که تویی در دل من



من هم آموختم از این نامردم

فکر خود باش نه کیف مردم






نمیدونم شاعرش کیه
 

d3c0der2

مهمان
پاسخ : اشعار طنز

با مزه بود :) :) :) :) :)
ميزارم كه شما هم بخونيد :D ( داره اوضاع ايرانو توصيف ميكنه ، واقعا شكر :D :D )

شعر از سعید بیابانکی

شکر ایزد فن آوری داریم
صنعت ذره پروری داریم
از کرامات تیم ملی مان
افتخارات کشوری داریم
با " نود" حال می کنیم فقط
بس که ایراد داوری داریم
وزنه برداری است ورزش ما
چون فقط نان بربری داریم
می توانیم صادرات کنیم
بس که جوک های آذری داریم
برف و باران نیامده به درک
ما که باران کوثری داریم !
گشت ارشاد اگر افاقه نکرد
صد و ده تا کلانتری داریم
خواهران از چه زود می رنجید
ما که قصد برادری داریم
ما برای ثبات اصل حجاب
خط تولید روسری داریم
چاقی اصلا اهمیت دارد
ما که ژل های لاغری داریم؟
ما در ایام سال هفده بار
آزمون سراسری داریم
این طرف روزنامه های زیاد
آن طرف دادگستری داریم
جای شعر درست و درمان هم
تا بخواهی دری وری داریم !
چند تا شعبه بانک و دانشگاه
بین مریخ و مشتری داریم
به حقوق بشر نیازی هست
ما که اصل برابری داریم ؟
حرف هامان طلاست سی سال است
قصد احداث زرگری داریم
اجنبی هیچکاک اگر دارد
ما جواد شمقدری داریم
خنده اصلا به ما نیامده است
بس که مداح و منبری داریم
تا بدانند با بهانه ی طنز
از همه قصد دلبری داریم
هم کمال تشکر از دولت
هم وزیر ترابری داریم !


×عنوان اصلاح شد: هسپرايد×
 

نادیا

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
دانشگاه
harvard medical university یاharvard law universitylهستم.
رشته دانشگاه
ive been thinking about law or psychiatry so far
پاسخ : اشعار طنز

خیلی با حال بود بود.مخصوصن این تیکش:

برف و باران نیامده به درک
ما که باران کوثری داریم !

!!!!
 

d3c0der2

مهمان
پاسخ : اشعار طنز

تصميم گرفتم تو اين تاپيك شعراي باحال قرار بدم ، دوستان هر كس اشعار اجتماعي گيرش اومد بزاره تو اين تاپيك ( بامزه باشه لطفا :D (; :) )
از مديران هر كس گذرش گرفت به اين جا ،‌لطفا عنوان تاپيك رو عوض كنيد و بزاريد : نمكدون ! ( خودم خواستم ويرايش كنم ، ولي غير فعاله ! )

اينم يه شعر جالب ديگه :
عباس احمدی با الهام از دو کاج محبت، شعر زیبایی سروده که حال و هوای امروزی تری داره.

در كنار حریم یك اتوبان
توی تهران دو كاج روئیدند
مردم البته از گرفتاری
كاج‌ها را به كُل نمی‌دیدند

روزی از روزهای پاییزی
كم تعریض آمد از بالا
راه افتاد شخص پیمانكار
شب كه بودند خلق در لالا!

یكی از كاج‌ها به ایشان گفت:
لطف خود را به بنده شامل كن
چند تا سَرو آنطرف تر هست
ما دو را جون مادرت ول كن!

گفت با طعنه مجری پرو‍ژه
كاج بی ریشه از تو بیزارم
از منابعْ طبیعی استان
بنده شخصا مجوزم دارم

سرو چون این شنید گفت: این كاج
به سبیل باباش خندیده‌ست
بنده فامیل حاجی‌ام، ضمنا
ریشه هایم پُر مونوكسید است!

مجری طرح دید اینطوری
كار تعریض جاده ممكن نیست
گشت عازم مهندس ناظر
تا ببیند كه عیب كار از چیست

شهریاران شبانه با سرعت
راه تكرار بر خطر بستند
سرو و كاج و چنار را یكجا
با لودِر تكه تكه بشكستن
 

.:. zahra .:.

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
15
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
پاسخ : اشعار طنز

سلام سمپادی های عزیز.
شعر جالبی بود ممنون .
اینم یه شعر اجتماعی:
چرا كشور ما شده زيردست
چرا رشته ملك از هم گسست
چرا هر كه آيد ز بيگانگان
پي قتل ايران ببندد ميان
چرا جان ايرانيان شد عزيز
چرا بر ندارد كسي تيغ تيز
برانيد دشمن ز ايران زمين
كه دنيا بود حلقه، ايران نگين
چو از خاتمي اين نگين كم شود
همه ديده‌ها پر ز شبنم شود

ببخشید بامزه نبود.
 

mamalmln

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
414
امتیاز
149
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی شهر ری
شهر
تهران
مدال المپیاد
فیزیک
پاسخ : اشعار طنز

چون که ما مملکت خود داریم
آن چرا بر سر خود نا ذاریم؟؟!!
بابا جون,وضع بده بیا اصلاحش کن.چرا شعر های الکی می گی؟مرد می طلبد این مبارزه. :-? :-? :-?
 

d3c0der2

مهمان
پاسخ : اشعار طنز

دارا جهان ندارد سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد

کارون زچشمه خشکید البرز لب فروبست
حتی دل دماوند آتش فشان ندارد

دیو سیاه دربند آسان رهید وبگریخت
رستم در این هیاهو گرز گران ندارد

روز وداع خورشید زاینده رودخشکید
زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد

بر نام پارس دریا نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما تیر و کمان ندارد

دریای مازنی ها بر کام دیگران شد
نادر زخاک برخیز میهن جوان ندارد

دارا کجای کاری دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند دارا جهان ندارد

آییم به داد خواهی فریادمان بلند است
اما چه سود که اینجا نوشیروان ندارد

سرخ وسپید وسبزست این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس شیر ژیان ندارد

کو آن حکیم توسی شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد

هرگز نخواب کوروش ای مهرآریایی
بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد
 

.:. zahra .:.

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
15
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
پاسخ : اشعار طنز

:((
 

d3c0der2

مهمان
پاسخ : اشعار طنز

مناظره استاد و دانشجو :D

گفتم غمم فزون است، گفتا ز من چه آيد
گفتم كه نمره ام ده، گفتا ز من نيايد

گفتم كه نمره دادن بسيار سهل آيد
گفتا ز ما اساتيد اين كار كمتر آيد

گفتم كرم نماييد من را كنيد شما شاد
گفتا كه خوش خيالي كي وقت آن بيايد

گفتم كه نمره هفت بدبخت عالمم كرد
گفتا اگر براي آن هم زيادت آيد

گفتم خوشا دهي كه دست شما دهد آن
گفتا تو كوشش كن كو وقت آن بر آيد

گفتم دل رحيمت كي قصد رحم دارد

گفتا نگوي با كس تا وقت آن بر آيد

گفتم زمان تحصيل ديدي كه چون سرآيد

گفتا خموش جانم ازدست من چه آيد
 

.:. zahra .:.

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
15
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
پاسخ : اشعار طنز

چقدر قشنگ بود :))
اینم یه شعر در باب گفتم غم تو دارم:

نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس / دیدم به خواب حافظ توی صف اتوبوس

گفتم: سلام حافظ گفتا علیک جانم / گفتم: کجا روی؟ گفت والله خود ندانم

گفتم: بگیر فالی گفتا نمانده حالی / گفتم: چگونه ای؟ گفت در بند بی خیالی

گفتم: که تازه تازه شعر وغزل چه داری؟ / گفتا: که میسرایم شعر سپید باری

گفتم: ز دولت عشق گفتا که: کودتا شد / گفتم: رقیب گفتا: او نیز کله پا شد

گفتم: کجاست لیلی؟ مشغول دلربایی؟ / گفتا: شده ستاره در فیلم سینمایی

گفتم: بگو زخالش، آن خال آتش افروز؟ / گفتا: عمل نموده، دیروز یا پریروز

گفتم: بگو زمویش گفتا که مش نموده / گفتم: بگو ز یارش گفتا ولش نموده

گفتم: چرا؟ چگونه؟ عاقل شده است مجنون؟ / گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیون

گفتم: کجاست جمشید؟ جام جهان نمایش؟ / گفتا: خرید قسطی تلویزیون به جایش

گفتم: بگو زساقی، حالا شده چه کاره؟ / گفتا: شدست منشی در دفتر اداره

گفتم: بگو ز زاهد آن رهنمای منزل / گفتا: که دست خود را بردار از سر دل

گفتم: ز ساربان گو با کاروان غم ها / گفتا: آژانس دارد با تور دور دنیا

گفتم: بگو ز محمل یا از کجاوه یادی / گفتا: پژو، دوو، بنز یا گلف نوک مدادی

گفتم که: قاصدت کو آن باد صبح شرقی / گفتا: که جای خود را، داده به فاکس برقی

گفتم: بیا ز هدهد جوییم راه چاره / گفتا: به جای هدهد، دیش است و ماهواره

گفتم: سلام ما را باد صبا کجا برد؟ / گفتا: به پست داده آورد یا نیاورد؟

گفتم: بگو ز مشک آهوی دشت زنگی / گفتا که: ادکلن شد در شیشه های رنگی

گفتم: سراغ داری میخانهای حسابی / گفت: آنچه بود از دم گشته چلو کبابی

گفتم: بیا دو تایی لب تر کنیم پنهان / گفتا: نمیهراسی از چوب پاسبانان

گفتم: شراب نابی تو دست و پا نداری؟ / گفتا: که جاش دارم وافور با نگاری

گفتم: بلند بوده موی تو آن زمان ها / گفتا: به حبس بودم از ته زدند آنها

گفتم: شما و زندان؟ حافظ مارو گرفتی؟ / گفتا: ندیده بودم هالو به این خرفتی!!!

ببخشید اخرش بی ادب شد
 
بالا