• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

پاسخ : سوتی‌ها

ما یه معلم جغرافیا داریم ک علاقه ی وافری ب نشون دادن عکسا و فیلمای سفرای مختلفش داره.

بعد داشت یه عکسی رو نشون میداد ک توی یه کامیون پرِ گوسفند بود،بعد این عکس از تهِ کلاس واضح نبود ک گوسفندن

دوستم: عِه خانوم پس شما کدومشونید؟ ;;)

معلممون: ^-^ :-w

ما: :-" :))

دوستم بعدِ چند ثانیه: X_X
 
پاسخ : سوتی‌ها



دوستم بلند سر کلاس داد زد فرق مگا بایت با بگا بایت چیه?? هیچی دیگه کل کلاس رفت رو هوا
اسن ی وزی

.............................................

رفته بودیم پیتزا بگیریم یارو اومده بود سفارش بده گفت ببخشید یه پیتزا قورچ و گاشت بزرگ.....!!!!!
دیگه طرف از شدت خنده بیخیال پیتزا شد رفت بیرون!!!!!!!!!! =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما یه استادی داریم که سالیان زیادی آمریکا زندگی کرده و خلاصه زیاد کلا تو باغ نیست بنده خدا ... :-" :))

بعد یه تمرین چرتی رو گفته بود برین پیدا کنین جوابش رو ، بعد اومد رو کرد به آقایون پرسید انجام دادین ؟ بچه ها همه شروع کردن به اعتراض کردن و با اینکه به جواب هایی رسیده بودن نسبت به سوال معترض بودن ...
بعد رو کرد اونور پرسید ، خانم مهندس ها شما در آوردین ؟ کسی جوابی نداد ...
باز پرسید خانم مهندس فلانی شما در آوردی ؟ گفت : " بله ... "
باز از بعدی ! خانم مهندس شما هم در آوردی ؟ " بله استاد "
بعد گفت آقایون نگاه کنین خانم مهندس ها رو ! اونور همه باهم درآوردن !! :))
یکی از بچه ها گفت استاد زشته نگاه کنیم که خب ... X_X :-"
باز این خیلی جدی گفت زشت چیه ! خب شما هم باید در بیارین دیگه ... :))

و کل کلاس در حال خندیدین و این بنده خدا همچنان نفهمید حتی قضیه چیه و به چی میخندن ... #-o :D

بعدم در ادامه باز خیلی جدی گفت ، برین یه خورده بیشتر با خانم مهندس ها کانسالتینگ کنین تا در بیارین ... :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند هفته پیش من یه جلسه ادبیات رو غیبت کردم بعد یادم رفت جزوه دوستم رو بگیرم بخونم
تو مدرسه ما یه قانونی هست که میگه هرکس که یه جلسه رو غیبت کرد جلسه بعد اولین نفریه که ازش درس پرسیده میشه
منم که کلا خیلی تو ادبیات شاخم
دبیرمون که صدام کرد گفتم یا علی و رفتم که تخیلی جواب بدم
درسمون هم یه شعر از شاهنامه بود یه بیت بهم داد و گفت آرایه هاشو پیدا کن
بیتش این بود : تو پور گو پیلتن رستمی
منم گفتم: خب...اینجا گو مخفف گاوه
اینو که گفتم کلاس منفجر شد دبیرمون هم میخندید
بعد که خنده ش تموم شد به من گفت: به نظر خودت چرا تهمینه باید شوهر خودشو به گاو تشبیه کنه؟
منم گفتم: خب شاد منظورش این بوده که مثه گاو زورش زیاده...
دبیرمون هم جواب داد : محض اطلاعت میگم گو ینی پهلوان ... وقت کردی یه نگاه به چیزایی که گفتم و نوشتین بنداز
منم سوت زدم
 
پاسخ : سوتی‌ها

حدودا یه هفته ای میشه این اشتهای من چندین برابر شده و بسیار مشکل آفرین!!
با خانواده رفتیم رستوران بعد تو یکی از بشقابا ماهی بود و منم که چشارو بستم تند تند میخورم یهو متوجه شدم چیزی که خوردم شبیه استخونه با عرض معذرت من اینا رو برگردوندم تو بشقاب و بیخیالش شدم بازم شروع به خوردن یه چیزه دیگه کردم. یکم بعد که مامانم به ماهی نگا کرد گفت پس سره ماهی کو؟؟ یه لحظه دقت کردم دیدم چشش تو بشقاب من!! :-& :)) :D
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز زنگ چهارم تک زنگ مشاوره و ریاضی داشتیم.........تک زنگ اول مشاوره بود منم حوصلم سریده بود برا همین اجازه گرفتیم با 2تا از دوستام ک مثلا بریم اب بخوریم رفتیم یه ده مین تو حیاط چرخیدیم بعد تو راه پله ها بودیم ک بریم کلاس ک شیرین گفت من 26تا سوالمو ننوشتم منم ک از همه عقبتر بودم گفتم کدوم سوالا؟؟؟؟؟؟؟ اونم ک فک کنم نشنیده بود ج نداد منم دنبالش راه افتادمو گفتم:شیرین.........عشقم........عزیزم...........هی تو..........ادم...........یارو.........یابو..........کچل........ و همین طوری داشتم ادامه میدادم ک به در کلاس رسیدیم برگشتم برم تو کلاس ک دیدم دبیر ریاضی تمام این مدت پشت سرم بوده!!!!!!!!............ابرو برام نموند
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تومدرسه ما زیارت عاشورا بود ومداح دعوت کرده بودن تو مدرسه...برادرمداح نصف زیارت و خوند ورفت سر حرفای بین زیارت بهش چی میگین؟
بذار....فکرکنم میگن مداحی حالا اسم دقیقش یادم نیست....
اقا خلاصه داشت میگفت که خواهرای گلم اگر کسی تواین مجلس گریه کنه تو اون دنیا این اشکادستشو میگیره حتی حتی اگر به اندازه یه

.
.
.
پر
.
.
.
.
مگس باشه....
من:چی چی شد چیه مگس؟!!!:O
دوستام: (:| :| :O :O
مداح: ^#^ ^-^
ما سمت مداح: :-$ ;;) :) :D :)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب خونه خالم بودیم ، بعد دخترخاله 4 ساله ام آمد جلوم با عروسکاش نمایش اجرا کنه، گویا قبلا با باباش انجام داده بود داشت مکالمه ها رو تکرار می کرد:
-سلام
-سلام
-اسمت چیه؟
-بابا حمید
-اه، اگه اسمت بابا حمیده پس آدم نیستی ( اصلش: اگر اسمت بابا حمیده ، آدمی ، عروسک نیستی!)
:-"
[nb]البته این باید میرفت تو گزیده مکالمات[/nb]
------
سر زنگ آمار، رفتم تمرینا رو حل کنم ،طول کشید، دوستم عینکشو نیاورده بود، آمده بود جلو نشسته بود.بعد یک مدت برگشت عقب نگاه کرد: اه ، بچه ها. الهام کو؟ :-?
کلاس :)) نمیدونستیم تا این حد بیناییـت مشکل داره. :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوسم در حال خوندن متنی از کتاب ادبیات که ناگهان فرمودند "اِرنشــناسد ز آدمی...."

ناگهــان دبیر مربوطه فرمودند اَر اَر و کلاسی که مانند بمب ترکیده بود و بس :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز مداحی بود بعد یه تیکش میگفت(سلام بر شعر محتشم)بعد عده ی کثیری از بچه ها من جمله خودم فکر کردیم داره میگم سلام بر شمر غول تشم :-" یه تناقصش تو ذهنم ایجاد شدا کفتم آخه شمر که اصلا عوضی و بیشعور و... بوده چه دلیلی داره سلام بدیم بهش دوما سلام دادیم دیگه چرا فوشش میدیم میگیم شمر غول تشم ;;)
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه های کلاس زبان اسمش فرمانیه اس
بعد ایشون اون روز غائب بود...معلمه گفت کی غائبه
من:زعفرانیه




چه کار کنم خو دو تاش اسم خیابونای تهرووونه
(کمبود اسمایلی)
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی بد جور من:
تو شهر ما هیئتا از پنجم ششم محرم میان تو خیابونا بعد سوم محرم من صدای هیئتا رو میشنیدم!
به هر کسی هم میرسیدم بهش میگفتم به نظرت چرا زودتر شروع کردن
خب رفتیم تو خیابون سوتی من اشکار شد!
نگو این صدای نوحه خونا و هیئتشون رو که ضبط کردن گذاشتن!
 
پاسخ : سوتی‌ها

وایییییی چقد بده...
کفش پاشنه بلند بپوشی
جلو پسر همسایه بخوری زمین...
ادم اب میشه میره زمین
و بعد پاشی بگی...
بزگ شدم مامان
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما تو مدرسه داشتیم این « دوسِت دارم ، دوست دارم هنوز عشقِ منی » ـو میخوندیم ، یه جور خارشِ مغزی بود در واقع .

بعد چیز ، از سرویس که پیاده شدم درِ خونرو باز کردم تو پارکینگ « بلند بلند» دارم اینو میخونم ؛ دستامم باز مرده بودم چشامم بسته بودم ؛ خلاصه تو رویا ـو اینا بودم ،

بعد یهو وقتی داشتم میگفتم «هنووز عشقِ منی..» خوردم به این آقایِ 80 ساله ی همسایه . :)))) . اصن انقد هول شدم همینجوری داش منو نگا میکرد منم عینِ دیوونه ها گفتم « امم خواهش میکنم ..» بعد دوییدم رفتم .:)) .

هیچی دیگه . اصن تا دو روز خجالت میکشیدم خودمو تو آینه نیگا کنم حتی . X_x :)))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه ها کنفرانس جغرافی می داد که پرسید:
کوه چیه؟
من:زمین مرتفعی که بیشتر از 2 متر ارتفاع داره.
یکی از بچه ها آروم بهم گفت:
یعنی بسکتبالیست ها کوه اند؟
من:.....(بلند)نه بیشتر از 20 متر...
معلم:یعنی الان همه ی ما کوه نوردیم؟؟؟(بهش بَر خورده بود چون تابستونی کوه آرارات رو فتح کرده بود.)
من:.........
 
پاسخ : سوتی‌ها

- سیّده اتفاقاً همشهری خودته منتها اصفهانیه
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودیم نمایشگاه کتاب بعد من کاپشنم یه جوری وصل کرده بودم به کیف رودوشم
داشتیم راه میرفتیم تو سالنش یه دفه پسره گفت:خانم کاپشنتون افتاد
من:عه ببخشید
اون: :-??
من: :-" :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

سرکلاس زیست بودیم... داشتم از معلم سوال میکردم... همون لحظه برام پیام اومد ... همزمان گوشی رو هم درآوردم اسُ خوندم..... بعدش دوستم میپرسه مگه چی بود ؟؟؟

منم حواسم پرت سوالم بود گفتم: نوشته بود با ارسال <<قرعه>> برنده سیمکارت لمسی شوید[nb]منظورم گوشی لمسی و سیمکارت بود ;;)[/nb]

دوستم :O :O
من :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی من در توضیح اینکه چرا چهارشنبه تعطیله
چهارشنبه پنجشنبه تاشورا و عاسوراست ;;)
 
Back
بالا