• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس ادبیات در حال خوندن درس گاو ! ;;)

مشدی حَسَن وقتی آمد توی خانه رو به زنش گفت :" به آب گاو دادی ؟ "

من دیگه حرفی ندارم. :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

واسـه عـیدغـدیر مجـری بودم

ببعـد از بقـیه مـدارس و اینـا + رئیـس آموزش پـرورش و اینـا هم اومـده بـودن

من:: خـب لطـفـا دف بـزنید تـا دوستـمون بـراتون دسـت بزنـه

(میخـواستم بگـم دسـت بـزنید تـا یـارو دف بـزنه)

کـل مـدرسه:: :)) :)) :D :D =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو کلاس زنگ تفریح دو تا از بچه ها دنبال هم می دویدند که قد بلند دنبال قد کوچک می دوید .
قد بلند می گفت : قدا قدا . قو قو لی قو قو
قد کوتاه هم فرار می کرد می گفت : قد قد قدا قد قد قدا
بچه نمی دونی چه وضعی بود . اگر عمقی توجه کنی متوجه سوتی بزرگشون می شی :)) :)) :)) :)) :))
بخون .
 
پاسخ : سوتی‌ها

چراغ اتاقم خاموش بود اتاق تاریک بود ، اومدم روشن کنم حواسم نبود رفتم تو پذیرایی چراغ اونجا رو روشن کردم :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

ترم یک یه استاد ریاضی داشتیم این بنده خدا زن بود...

یه جلسه این داش درس میداد از اونجایی که استادای دانشگاه همه علاقه وافری به درس دادن از رو پاور پوینت دارن تصویرو انداخته بود رو پرده داشت درس میداد.... و از اونجایی که این پرده ها حالت فنری دارن یهو پرده هه یکم رفت بالا....
بعد یکی از بچه بلند شد با صدای بلند گفت:
استاااااد؟بکشید پایین!!! :-" ینی یه وضعی بودا...

یکی دیگهمیخاس درستش کنه گفت استاد پردتون رفته بالا بکشیدش پایین... :| :| :| :| :| :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

تا الان فک میکردم تیم کوک اسم یه تیم اصلی شرکت اپله
ولی نارنجی متوجهم کرد تیم کوک اسم یه نفره
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو نمایشگاه کتاب با دوستم و مامانش بودیم

بعد گفتیم بریم کتابا رو بذاریم تو ماشین

مامان دوستم پرسید میدونین ماشین کجاست؟

منم یک لحظه حس اون دختر کوچولویه تو کلاه قرمزی بهم دست داد بلند گفتم بعععععععععلهههه :-" :))

هیچی دیگه :-"

همه ملت سمتم برگشتن با دهنای باز نگام کردن :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

هیچی دیگه فک کنم شما هم اشتباه گرفتن کبد و جگر واستون پیش اومده!

اومدم از دوستم زیست بپرسم گفت در کبد چنین اتفاقی می افته یه ساعت باش بحث کردم که تو کتاب گفته جگر تو گفتی کبد ! (دیگه سوتیه!)

میگن از یه سوارخ دو بار نیش نمیخوری دروغه !​

بار دوم رفتیم ازمایشگاه زیست ماکت اندام های بدن هست نشونم داد گفت : این هم جگره! و من : نه بابا این کبده ! :D :D
 
پاسخ : سوتی‌ها

اسم خودمو رو موبایل خالم عوض کردم گذاشتم 200090 بعدش به خالم پیام دادم
"مشترک گرامی همراه اول با عرض تبریک شما برنده ی جایزه ی 25 میلیون تومانی ما شده اید لطفا کد پستی 10 رقمی خود را به همین شماره ارسال کنید و یا *بقیه متن موجود نیست*"
بعدش خالم برداشته اسم فرستنده رو دیده میگه فردوسی پور پیام داده باز کرده میگه انگار همراه اوله خونده از ذوقش پیامو به همه نشون داده کدشو فرستاده
... 10 بار فرستاد هربار گفتم اشتباهه اخر سر میگه اخه وقتی پیام من ناقص میاد فارسی نمینویسه عربی مینویسه..
بعد بهم زنگ زد گوشیم صدا کرد فهمید منم
ولی کلی حال کردم
 
پاسخ : سوتی‌ها

طرف تو بانگش نوشته" ب سلامتی اونایی ک لب مرز شهید شدن" :|
بابا اون بنده ها خداها زیر خاک سلامتی میخوان مگه :-" :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار یه معلمی بود ، گفته بود این جلسه فلان کتابو نیارید راتون نمیدم سرِ کلاس؛
منم کتابرو آورده بودما ، بعد یهو غیب شد انگار .:اُ
بعد گفتم الان اینو بگم باور نمیکنه که ، رفتم خیلی مظلومانه گفتم دیروز دادم مامانم سیمی کنه ـو اینا ، اونم باور کرد . دقیقا همون موقه یکی گف:
"ریحانه ، مرسی ، بیا بگیر کتابتو." {ورداشته بود از رو میزم} X_X X_X

× یعنی معلّمه میخواس منو بزنه . خیلی بد بود . X_X :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم با بچه ها سرـه اهنگُ اینا بحث میکردیم
بعد یکی از یچه خاس بگه مثن من خیلی بلدم
اون : من اصن اهنگایه یاس ـو دوس ندارم
من: چرا؟
اون: چون دختر ک نباید رپ بخونه ک ;;)
من : یاس پسره :|

دیگه واقعن نمیدونم چی بگم.
 
پاسخ : سوتی‌ها

تبلیغ تلویزیووووووون:
هیچ چی مث بیک;بیک نمیشه
یعنی دقیقا این: :-/
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی پر خسارت !!!

مورد داشتیم
طرف پارتیشن بندی کرده
واسه روت 10 گیگ فضا گذاشته
سی پنل و مای اس کیو ال و همه چی رو هم تو روت نصب کرده (واسه 100 تا سایت)
جالب اینجاست که یکی از سایت ها فقط دیتابیسش 15 گیگ بوده
به دلیل این سوتی بزرگ و تاریخی 100 تا مشتری پریدن و گند زدن به آبرو و اعتبار اون شرکت :-w :-w
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی های رایج من موقع کنکور:
مامانم اومده از خواب بیدارم کنه:
مامانم:زهرا 5 ه (ینی ساعت 5 ه نمیخای بلند شی؟)
من:ینی گزینه ی 1؟ولی من حلش کردم گزینه 3 میشد ها!(ظاهرا بنده خواب تستی رو میدیدم که گزینه ی 1 ش 5 بوده!)
مامانم اول :-/ بعدش :))
داداشم: :D :D :D :D =)) =)) =))
خودم بعد از جا افتادن مطلب :-" :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

روی پیراهن یکی از دوستان لغت پر معنای Freedom نوشته شده بود. دوست گرام، خنگ، چلمنگ، بی سواد و گشاد بنده با دیدن این لغت روی پیرهن طرف، خنده ای ابلهانه سر داد و گفت: « پففففففف یارو رو باش! مثلا خواسته اسمش رو رو پیرهنش بنویسه گند زد رفت! » گفتم: اسمش؟ گفت: « آره دیگه خواست بنویسه فریدون نوشت فریدوم! هیشکی هم نبود راهنماییش کنه» :|

+ اسمایلی رو با « اسماعیلی» خیلی اشتباه میگیرم! :D
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز رفتم یه مغازه میخواستم لباس ورزشی بخرم !!

مغازه هم شلوغ بود منم داشتم همینجور لباسا رو نگاه میکردم که یه دفه فروشنده پرسید بفرمایید :|

منم هل شدم گفتم این کت شلوار ورزشیتون چنده !! ;;) :-"

هیچی دیگه آب شدیم رفتیم زیر زمین !! X_X
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز صبح تو کلاس بودیم بعد این همسایه روبروییمون خروس داره چند بار قوقولی قوقو کرد بعد یکدفعه یکی از بچه ها خیلی جدی گفت :

اه چقدر این خروسه شیهه میکشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه! :))

ماها: =)) =)) =))

خودش: :-[
 
پاسخ : سوتی‌ها

کلاسمون رفته طبقه بالای کلاس قبلی....این کلاسه ویدیو پرژکتور نداره.....
من بعد از یه هفته که تو این کلاسیم میگم:ااااااااا ...بچه ها ویدیو پرژکتورمون نیس!!!!
بچه ها: :))
من: :-/...با شما هستماااااااا...نماینده کو ویدیو پرژکتور؟نمیدونی؟
بچه ها: =))
من:ای وای ببخشید اشتباه شد ...ما یه هفته اس کلاسمون عوض شده... :D



نمیدونم من چجوری سمپاد قبول شدم: :-/
 
Back
بالا