• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کار کردن بانوان خارج از منزل؟!

  • شروع کننده موضوع wdr
  • تاریخ شروع

آیا موافقید خانومتون خارج از خونه کار کنه؟

  • بله، میتونه فول تایم کار کنه

    رای‌ها: 77 61.1%
  • بله، اما پارت تایم کار کنه

    رای‌ها: 32 25.4%
  • بله، 3 روز در هفته پارت تایم

    رای‌ها: 5 4.0%
  • بله، ولی توی خونه کار کنه، مثلا بره پروژه یا ترجمه یا کارهایی که میشه تو منزل انجام داد رو بگیره

    رای‌ها: 5 4.0%
  • نه، بهتره بشینه خونه و به شوهر و بچه هاش برسه

    رای‌ها: 7 5.6%

  • رای‌دهندگان
    126

boodika

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
904
امتیاز
6,071
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ناکجا
سال فارغ التحصیلی
1398
البته محض اطلاعات شما شرطش عدالت هست... و عدالت معنی مساوات نداره هیچوقت!
حتی از امام صادق هم سوال میکنن(سرچ کنی حدیثش میاد) که نظرت درباره این ایه چی هست و میگه منظور مساوات نیستش اصلا!
توی قران همون ایه ای که sadlove گفت که عدالت باید رعایت بشه ایه بعدیش اینه که شما هیچ وقت نمیتونید عدالت رو برقرار کنید!

و البته از اون ایه الان اگه اینطور باشه هزارتا تفسیر هست که نه خدا گفته عدالت نه مساوات و یک عالمه تفسیر هست بنظرم یک بحث اجتماعی رو سمت یک بحث فقهی نبرید بهتره
 
  • شروع کننده موضوع
  • #42

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
ی چیز صادقانه بگم .
ب عنوان دو تا بچه فرهنگی .
خودتون ی نگاه ب اطراف بندازین متوجه میشین .
شخصن اطرافم دارم میبینم .
بچه هایی ک از خانواده هایی ک مادرشون تحصیل کرده ان کلن ب جاهای بهتری میرسن از لحاظ درسی .
شما ک کسی جلوتو نگرفته . برو ی زن بگیر دیپلمه ک هیچوقت درسش براش اولویت نبوده بشینه تو خونه کار کنه و فرزندتو تربیت کنه . اما چیزی ب فرزندت یاد میده ک خودش از زندگی یاد گرفته ! هیچوقت مثلن فرزندای ی خانواده فرهنگی دیدی ک بی سواد بمونن ؟ یا خانواده پزشک دیدی ک فرزنداش بی سواد باشن ؟ اما زیاد دیدم اطرافم ک مادرشون بی سواد بوده و فرزنداش هم بی سواد بار اومدن و اهل کار نیستن .

از یک طرف این نکته رو بگم ک استثنا همیشه هست . ینی یکی دو مورد مادر بی سوادی دیدم ک همه بچه هاش پزشک شدن دختر و پسرش و اون زن خودش شرایط درس خوندن نداشته.. ینی ب همه تعمیم نمیدم ی وقت کسی بهش بر نخوره .

اون چیز دوم هم که میخواستم بگم درباره ی رابطه سواد والدین با فرزندان هست ... اول اینکه من خودم امیرکبیر بودم و اونجا خیلی بچه ها پدر و مادر خیلی معمولی داشتن. در حد دیپلم و اینا (50% بچه ها شایدم بیشتر).
بعدشم اینکه، اتفاقا حداقل تجربه ی شخصی من میگه، پدر و مادر هرچی با سوادتر و خفن تر باشن، نتیجه اش حضور کمتر تو خونه و رسیدگی کمتر به بچه ها هست! مثلا پدر منم مهندس بود و شغل خیلی مهمیم داشت. اما هفته ای 1-2 شب میتونست بیاد خونه! همش تو شهرهای مختلف بود!

اینو گفتم که بگم صرف با سواد بودن پدر و مادر اصلا ملاک موفقیت بچه نیس! یه دوست هم داشتم بابا ننش دکتر بودن. و کلا نبودن! و اخرشم معتاد شد بیچاره!
 
آخرین ویرایش:

Tilda

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
326
امتیاز
6,137
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۳
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1400
حقشه !
تامام
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,832
امتیاز
25,977
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
میگم دیدگاه ها واقعی نیستن و بیاین بحث کنیم برای همین چیزاس
آیا شما مردی دیدین که هر روز ظرف بشوره تو خونه؟ من دیدم!! پدر خودم(البته بعد بازنشستگیش!)
اما اونم نهایت کاری که میکنه همین ظرف شستنه! و معمولا هم 1 ماه میشوره یه ماه خسته میشه! ماه بعد دوباره میشوره!خخخ
مردها اصولا اهل کار خونه نیستن!
بعد شما میگین باهم رسیدن خونه اشپزی کنن؟
مردی که از سر کار میاد خونه رو باید با لیفتراک بلند کنی از روی مبل! همین که بهت نگه واسم چایی بیار، واسم اب بیار، شامو بیار همینجا بخورم باید جشن بگیری!!
من ب نظرم شما خیلی ی جوری داری ب زندگی نگاه میکنی
من مامان بابام جفتشون شاغلن بودن و هستن
خب این همه ادم هستن که شغلشونه میتونن بیان تو کار خونه ب همسرتون کمک کنن چیز عجیب و بدیم نیست
بعد اینکه من تقسیم کارو بین مامان بابای خودم ندیدم ولی خالم ک پزشکه و شوه خالمو دیدم شیفتاشونو هماهنگ میکنن ی روزایی شوهر خالم غذا درست میکنه ی تایمی خالم دوتا بچه دارن ب جفتشون میرسن مرتب پیگیر درس و باشگاه و کلاسشونن حتی درسشونو باهم کار میکنن کار خونه وقتی شوهر خالم خونس با اونه وقتی خالم خونس با خالم اینم ک میگید کار انجام نمیدن و همین ک ب خیال خودتون لطف میکنید مثلا از همسرتون چایی نمیخواید از زیاده خواهی شماس وقتی وارد ی زندگی مشترک میشید "مسئولید " ب شخص مقابلتون خستگیاش و خیلی چیزا احترام بزارید حالا کارخونه انجام بدید یه خرده دستو پاتون کج نمیشه ک ...
بیاید من چهارتا مرد موفق ک همشونم کارخونه انجامم یدن همین الان بهتون نشون بدم ...همشونم سالمن
ببخشید زندگی مشترک رو میشه تعریف کنید ببینیم چیه اصن از نظر شما؟؟؟
 
آخرین ویرایش:
  • شروع کننده موضوع
  • #45

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
من ب نظرم شما خیلی ی جوری داری ب زندگی نگاه میکنی
من مامان بابام جفتشون شاغلن بودن و هستن
خب این همه ادم هستن که شغلشونه میتونن بیان تو کار خونه ب همسرتون کمک کنن چیز عجیب و بدیم نیست
بعد اینکه من تقسیم کارو بین مامان بابای خودم ندیدم ولی خالم ک پزشکه و شوه خالمو دیدم شیفتاشونو هماهنگ میکنن ی روزایی شوهر خالم غذا درست میکنه ی تایمی خالم دوتا بچه دارن ب جفتشون میرسن مرتب پیگیر درس و باشگاه و کلاسشونن حتی درسشونو باهم کار میکنن کار خونه وقتی شوهر خالم خونس با اونه وقتی خالم خونس با خالم اینم ک میگید کار انجام نمیدن و همین ک ب خیال خودتون لطف میکنید مثلا از همسرتون چایی نمیخواید از زیاده خواهی شماس وقتی وارد ی زندگی مشترک میشید "مسئولید " ب شخص مقابلتون خستگیاش و خیلی چیزا احترام بزارید حالا کارخونه انجام بدید یه خرده دستو پاتون کج نمیشه ک ...
بیاید من چهارتا مرد موفق ک همشونم کارخونه انجامم یدن همین الان بهتون نشون بدم ...همشونم سالمن
ببخشید زندگی مشترک رو میشه تعریف کنید ببینیم چیه اصن از نظر شما؟؟؟

جالبه
من چه وقتی به اون یکی دوستمون که میگفت مادرش معلمه وقتی گفتم خودت با پزشکی میتونی؟ پیچید و گفت پزشکی داستانش فرق داره
چه اونیکی دوستمون که میگفت پدرم به خونه میرسه تا مادرم درس بخونه، پرسیدم پدرتون از اول اینطوری بوده یا به نظرت این شرایط موقت برای درس مادرته؟ اونم دیگه ج نداد
شماهم که میگید پدر مادر خودم اینطوری نبودن، ولی خالم رو میبینم

میخوام این نتیجه رو بگیرم که انگار همه دارن یا از بیرون خانوادشون حرف میزنن، یا از یه شرایط مقطعی کوتاه، و یا اینده ای که فقط تصورشون هست و واقعیتش نیومده تا ببینیم در عمل چطور پیش خواهد رفت

الانم که این نوشته های شمارو میخونم، هرطور میخوام تصور کنم که چطوری ممکنه، میبینم نمیشه. شاید چون تهران شرایظش خاصه و خیلی بزرگ و خیلی پر ترافیکه من چنین تصوری دارم و تو شهرستانها و شهرای کوچیک طرف در 10 دقیقه با ماشین میتونه کل شهر رو دور بزنه و بره بچه شو از مدرسه ببره خونه و خودش حتی ناهارش رو بره خونه بخوره و برگرده سر کار. ولی حداقل این شرایط و حتی خیلی کمترش در تهران به هیچ وجه صادق نیست! اینجا من وقتی بخاطر طرح ترافیک صبح ساعت 6 با ماشین میرم، میبینم زن هایی رو که تو اون تاریکی و توی اون سرما شال و کلاه کردن دارن میرن سر کار(مادر خودمم همین بود فقط ماشین داش). و از اون بدتر میبینم بعضیاشون بچه کوچیک هم دستشونه دارن میبرنش. حالا یا بندازنش توی مهدکودک و یا بندازن خونه مادرشون!
از اونطرف وقتی بعدظهر ها میخوام برگردم، ساعت 4 رو که رد میکنه، میخوای یه مترو سوار بشی(البته من با ماشین میرم میام)، میبینی که 10 بار قطار میاد و میره و بازم نمیتونی سوار بشی از شلوغی. و یا میبینم ملت 2 کیلومتر صف کشیدن برای تاکسی و ون. از اونطرف خیابونها هم شروع میکنه به قفل شدن و یه مسیر که 20 دقیقه صبح اومدی، برگشتنی 3 ساعت توی راهی! (البته صبح هم اگر 6.5 به بعد بیای حداقل 2 ساعت تو راهی).

حالا چطور ممکنه یه زن شاغل که تازه 5 بعدظهر ساعت کارش تموم میشه، و تا جمع کنه بره برسه به ایسگاه اتوبوس و مترو، ساعت 5.5 شده و تا بتونه سوار شه و برسه خونه حداقل 7 شده ساعت، میتونه بره بچه شو ببره کلاسهای مختلف و بشینه به درسهاشون برسه و باهاشون بازی کنه و پارک ببره و .......

بعدشم ببین من اصلا حرفم غذا و درس تمرین کردن و حتی بازی کردنم نیست.اینارو میشه بهترین پرستار بچه رو گرفت که همشو انجام بده(جالبه همه ما چقدر پولداریم!). حضور مادر برای یک بچه به نظرم خودش یه چیز لازم و ضروریه که از غذا درست کردن و بازی کردن و مدرسه بردن و این چیزا خیلی مهمتره! و در آینده نتیجه اش علاوه بر بچه، به خود والدین هم برمیگرده! ادم بعضی بچه هارو میبینه تا اخر عمر دور پدر و مادرشون میگردن، بعضی بچه ها هم هستن میذارن خونه ی سالمندان و سال به سال سر نمیزنن!

همه چیز موفقیت ظاهری(پول و موقعیت اجتماعی) نیست. تازه وقتی به اینها میرسی میبینی چقدر تنهایی... حتی بقول یکی در دل جمع! و چقدر دلت یک چیزهای دیگری میخواد که شاید هیچوقت دیگه دست یافتنی برات نباشن.
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
1,340
امتیاز
42,850
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
@wdr خیلی بچع ایندت بنظرت نیاز ب مادر خانه دار داره مشکلی نیست.چیزی ک زیاده دخترایی که بزور ی مدرکی گرفتن و دنبال شوهرن که خرج زندگیشو بده.
ولی از یسری ادم که بقول سمپاد تیزهوشان و نخبگان وگلچین شدگان کشور هستند=) توقع نداشته باش قبول کنن که یه زن زاده شده تایکی دیگع بِزاد بزرگ کنع هر شب به شوهرش سرویس بده و صبونه ناهار شام درست کنه و بمیره.
با هدف خلقت و این چرت و پرتای مذهبی کاری ندارم که زن برای چه افریده شده و اینا ورندارین حدیث و آیه بیارین برای حرفتون.
نود درصد دخترای اینجا حداقلش خیلیایی که از صحباتاشون مشهوده اصلا دلشون نمیخواد ی بچه یا ی مرد غریبه به نام و مقام مسخره شوعَر مانع پیشرفتشون شه.
بعدشم هرچقد تو بگی زن کار کنه نمیتونه بچشو مدیریت کنه چرت و پرته!شاید والدین من بیکارم بودن نمی اومدن مدرسه بپرسن وضع تحصیلی من چیه.من و امثال من دور و ورمون دیدیم که زن شخصیت داره و کاملا مستقل ازون موجود(شوعَر)میتونه باشه.ما هم که بچه هموناییم هرقدر عین بقیه صب تا شب مامانمون موهامونو نوازش نکردع باشع و داستان واسمون نگفته باشه ولی شخصیتمون و درکمون از استقلال ورای سنمونه.(منظورم نوجوونایی همسن خودمه)

در آخر اگه یکی دلش میخواد تو خونه بچه بزرگ کنه و خانه دار باشه که کاملا سلیقه ایه و نباید خرده ای بش گرفت میتونه با مردی عین شما ازدواج کنه که انتظارشون از ی همسر اینع که بپزه- تمیزکنه -سرویس جنسی بده-بچه بزرگ کنه.اگرم یکی میخواد شخصیتش وابسته به همون موجود نباشه و بجای اینکه با فامیلی شوهرش صداش کنن با شغل شوهرش صداش کنن خودش یکی باشه برای خودش نه یه وابسته که تمام مدت باید اویزون شوهرش باشه بازم نباید دخالتی کرد تو کارش.
حالا شما تا فردا بیا از عقده های کودکیت بگو.
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,832
امتیاز
25,977
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
جالبه
من چه وقتی به اون یکی دوستمون که میگفت مادرش معلمه وقتی گفتم خودت با پزشکی میتونی؟ پیچید و گفت پزشکی داستانش فرق داره
چه اونیکی دوستمون که میگفت پدرم به خونه میرسه تا مادرم درس بخونه، پرسیدم پدرتون از اول اینطوری بوده یا به نظرت این شرایط موقت برای درس مادرته؟ اونم دیگه ج نداد
شماهم که میگید پدر مادر خودم اینطوری نبودن، ولی خالم رو میبینم

میخوام این نتیجه رو بگیرم که انگار همه دارن یا از بیرون خانوادشون حرف میزنن، یا از یه شرایط مقطعی کوتاه، و یا اینده ای که فقط تصورشون هست و واقعیتش نیومده تا ببینیم در عمل چطور پیش خواهد رفت

الانم که این نوشته های شمارو میخونم، هرطور میخوام تصور کنم که چطوری ممکنه، میبینم نمیشه. شاید چون تهران شرایظش خاصه و خیلی بزرگ و خیلی پر ترافیکه من چنین تصوری دارم و تو شهرستانها و شهرای کوچیک طرف در 10 دقیقه با ماشین میتونه کل شهر رو دور بزنه و بره بچه شو از مدرسه ببره خونه و خودش حتی ناهارش رو بره خونه بخوره و برگرده سر کار. ولی حداقل این شرایط و حتی خیلی کمترش در تهران به هیچ وجه صادق نیست! اینجا من وقتی بخاطر طرح ترافیک صبح ساعت 6 با ماشین میرم، میبینم زن هایی رو که تو اون تاریکی و توی اون سرما شال و کلاه کردن دارن میرن سر کار(مادر خودمم همین بود فقط ماشین داش). و از اون بدتر میبینم بعضیاشون بچه کوچیک هم دستشونه دارن میبرنش. حالا یا بندازنش توی مهدکودک و یا بندازن خونه مادرشون!(یاد خاطراتم میفتم...خخخ).
از اونطرف وقتی بعدظهر ها میخوام برگردم، ساعت 4 رو که رد میکنه، میخوای یه مترو سوار بشی(البته من با ماشین میرم میام)، میبینی که 10 بار قطار میاد و میره و بازم نمیتونی سوار بشی از شلوغی. و یا میبینم ملت 2 کیلومتر صف کشیدن برای تاکسی و ون. از اونطرف خیابونها هم شروع میکنه به قفل شدن و یه مسیر که 20 دقیقه صبح اومدی، برگشتنی 3 ساعت توی راهی! (البته صبح هم اگر 6.5 به بعد بیای حداقل 2 ساعت تو راهی).

حالا چطور ممکنه یه زن شاغل که تازه 5 بعدظهر ساعت کارش تموم میشه، و تا جمع کنه بره برسه به ایسگاه اتوبوس و مترو، ساعت 5.5 شده و تا بتونه سوار شه و برسه خونه حداقل 7 شده ساعت، میتونه بره بچه شو ببره کلاسهای مختلف و بشینه به درسهاشون برسه و باهاشون بازی کنه و پارک ببره و .......

بعدشم ببین من اصلا حرفم غذا و درس تمرین کردن و حتی بازی کردنم نیست. من یه عمر همشو تنهایی انجام دادم و هروقت اراده کردم توی همش بهترین بودن. ولی، چیزی که من همیشه دوس داشتم داشته باشم و هیچوقت نداشتم، حضور مادرم بود. این چیزی بود که همیشه ارزو یا حسرت یا حتی عقده شو داشتم!

عین اینکه دیدی با یه نفر کلا 6 ماه یکبار ملاقات داری، بعد بهت میگه من دارم از این شهر میرم 1000 کیلومتر اونطرف تر. بعد حس دلتنگی میکنی؟ با اینکه منطقا میگی هیچ فرقی تو دیدار و ملاقات ما نداره، اما انگار اون فاصله رو حس میکنی! من همه ی حرفم این جنبه ی روانی قضیه است. حضور مادر برای یک بچه 100 برابر مثالی که از فاصله زدم، حیاتی و نیاز هست و مادری که حضور نداره در منزل، شما بگو بهترین پرستار بچه ی دنیارو هم استخدام کنه، به اندازه 1 دقیقه حضور اضافی خودش در منزل نمیشه! حرف من اینه...
تهران زندگی میکنن:)
 

moonelin

مهتاب
ارسال‌ها
264
امتیاز
8,629
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
من هم تهران زندگی میکنم و مامانم تو ایران خودرو کار میکنن که نه تنها از محل کار مادر شما قریب به یقین دورتره ، بلکه ساعت کاری‌شون هم بیشتره . ولی دچار هیچکدوم از مشکلات شما نشدم . کاملا به مدیریت و هماهنگی پدر و مادر بستگی داره ، شما صرفا قوانین خونه خودتون رو زندگی کردید و تصور میکنید هر خونه ای که مادر شاغل باشه درگیر موارد مشابه میشه . البته فرزند هم باید درک کنه که با به دنیا اومدن سند شش دانگ مادر به نامش نمیشه! مادر حق داره زندگی کنه ، کار کنه ، از دانشی که براش زحمت کشیده استفاده کنه و به سمت رویاها و ایده آل‌هاش قدم برداره .
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,769
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
در مورد نظرم همین قدر بگم ک من تو عقدنامه امضا میگیرم فرد مقابل در هیچ زمانی حق مخالفت با کار و تحصیل شخص من رو ندارد.
پایان;;)
 

Hotaru

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
234
امتیاز
2,231
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4d
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
زیست‌شناسیِ دریا
به قطع اجازه‌ی هر شخص دست خودشه. [ابدا به وظایف(!) زن(!) و مرد(!) تو ادیان مختلف کار ندارم.]
هر کس با توجه به شرایطی که خودش در اون قرار گرفته، تصمیم می‌گیره و عمل می‌کنه.
این مسئله واقعا به نظرم به شخص بستگی داره و موافقت یا عدم موافقت بقیه در این موقعیت مهم نیست و بهشون هم ربطی نداره.
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,370
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
هر دو باید به طور مساوی مسئولیت کارهای خونه و کار بیرون از خونه رو به عهده بگیرن. فک نکنم کسی حق داشته باشه به خانومش بگه تو نمی تونی بیرون از خونه کار کنی-_- هر کدوم یه آدم مستقل ن
مسئله اینه ما نفهمیدیم مفهوم زندگی مشترک رو -_-
 
  • شروع کننده موضوع
  • #52

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
کاش میشد یه جشنواره بذاریم و هرکس با این موضوع یه فیلم کوتاه درست کنه... مثلا یه هفته زندگی یه زوج رو به تصویر بکشه تا ملموس تر ببینیم چطور پیش میره... کسایی که تو اینطور کارها فعالیت دارن یا میتونن این پیشنهاد رو به جایی برسونن که موضوع جشنواره ای چیزی بشه، به نظرم شاید جالبتر و خیلی ملموس تر باشه

(تو سایتم میشد یه مسابقه داستان نویسی-فیلمنامه نویسی کوتاه راه انداخت با همین مضمون(و شاید بعدا با سایر مضامین) ولی نمیدونم چقدر بگیره و چقدر شرکت کننده داشته باشه)

خیلی وقتها ما توی دهنمون فکر میکنیم حساب همه چیو کردیم و همه چیز اوکی هست، ولی وقتی رو کاغذ میاریم و یا تو عمل تست میکنیم میبینیم ای بابا چند جاش داره میلنگه
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,769
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
به قطع اجازه‌ی هر شخص دست خودشه. [ابدا به وظایف(!) زن(!) و مرد(!) تو ادیان مختلف کار ندارم.]
هر کس با توجه به شرایطی که خودش در اون قرار گرفته، تصمیم می‌گیره و عمل می‌کنه.
این مسئله واقعا به نظرم به شخص بستگی داره و موافقت یا عدم موافقت بقیه در این موقعیت مهم نیست و بهشون هم ربطی نداره.
به طور عقلی، منطقی حق با شماست!
به طور ایرانی نه متاسفانه :|
لذا کار از محکم کاری عیب نمیکنه!
 

mitokondry

مرغابی شیطون
ارسال‌ها
403
امتیاز
5,966
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
دامغان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه ایران
رشته دانشگاه
داروسازی
میشه واقعا؟
اگر پستم رو کامل خونده باشین من سعی کردم یه نمونه ی واقعی از خودم مثال بزنم. ولی ایا زنی که از صبح تا حداقل 5-6 بعدظهر بیرون خونه باید باشه، میرسه سر بچه هاش باشه؟ یا باید بیاد خونه فکر شام باشه و بعدشم زود بخوابه که فردا زود بیدار شه؟

چرا نتونه؟خیلی از خانوما هستن که همین جورین نمونش مامان من
ولی خب روی مادر فشار زیاد میشه اما نشد نداره
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,769
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
میشه واقعا؟
اگر پستم رو کامل خونده باشین من سعی کردم یه نمونه ی واقعی از خودم مثال بزنم. ولی ایا زنی که از صبح تا حداقل 5-6 بعدظهر بیرون خونه باید باشه، میرسه سر بچه هاش باشه؟ یا باید بیاد خونه فکر شام باشه و بعدشم زود بخوابه که فردا زود بیدار شه؟
مامان من چند سالیه بازنشسته شده و خودش همیشه میگه نمیدونم چطوری من هم ب شما میرسیدم هم میرفتم سرکار هم همیشه همه چیز تمیز و سرجاش بود.
نتیجه: کار نشد نداره، اگه آدمش دست و پا دار باشه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #56

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
چرا نتونه؟خیلی از خانوما هستن که همین جورین نمونش مامان من
ولی خب روی مادر فشار زیاد میشه اما نشد نداره

مامان من چند سالیه بازنشسته شده و خودش همیشه میگه نمیدونم چطوری من هم ب شما میرسیدم هم میرفتم سرکار هم همیشه همه چیز تمیز و سرجاش بود.
نتیجه: کار نشد نداره، اگه آدمش دست و پا دار باشه

من تو یکی دیگه از پستامم گفتم. خوبه مثلا یه هفته به مامانتون بگید کلا اشپزی نکنه و بسپاره به شما. ببینید با همین مدرسه ی پارت تایم که میرید و فقط یه غذا پختن بر عهده تونه، میتونید کنار بیاید. حالا چه برسه به کل کارای خونه و رسیدگی به شوهر و بچه.

بعدشم، این فقط یه وجه ماجراس. توی یه پست دیگم هم گفتم، اصلا فرض کنیم ما اینقدر پولداریم که میتونیم بهترین پرستار بچه رو بگیریم واسه بچه مون. اما ایا پرستار، مادر میشه واسه بچه؟ از نظر من چیزی که واسه بچه مهمه حضور مادرشه. نه غذا و درس و بازی(اینا همش 30% هم نمیشه).

بچه با پرستارم بزرگ میشه ها. شاید خیلیم درسخون و شاگرد اول و مهندس و دکترم بشه. ولی تهش احتمالا مادر پدرشو میبره میذاره بهترین اسایشگاه، به پاس پرستاری که گرفتن واسش. درواقع جبران خوبی هاشون رو داره میکنه.

بعدشم من که هرطور حساب میکنم میبینم خود من به شخصه، 6 صبح میرم شرکت، ساعت 5 میخوام برگردم، خیلی تیز و فرز بیام، میشه 7. من ماشین دارم، و راهمم زیاد نیس. حالا طرف ماشین نداشته باشه توی اون شلوغی، راهشم دورتر باشه، حداقل 1 ساعتم این بهش اضافه میکنه(خود من بی ماشین 1 ساعت اضافه میکنه به زمانم). بعد من ساعت 8 بیام خونه، از اونطرف فردا 6 باید بزنم بیرون. یعنی 12 دیگه باید بخوابم. این 4 ساعتو مثلا چی کار کنم با بچم؟ خیلی هنر کنم یه شام بپزم واسش بعدشم بگم بقیشو فردا ناهارت گرم کن بخور!

فهم من اینقدره از واقعیت. ولی گویا شماها توی تجربه ها، بچه رو میبرید و میارید از کلاس و به کارهاتونم میرسید و هزارتا کار دیگه هم میکنید و همه راضین و خوشحال... منم که کره مریخ زندگی میکنم. فلذا دیگه بحث رو ادامه ندادم وقتی دیدم همه ی دیدگاها اینطوریه. حالا در اینده شاید سنتون بیشتر بشه و برید سر کار و شرایط رو واقعی تر ببینید نظرتون عوض بشه.
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,885
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
خب اینجاست که به نظرم زن ها به دو دسته ی عمده تقسیم میشن
عده ای که براشون پیشرفت در شغل شون مهمه
عده ای که براشون مهمه که بچه شون رو اولویت زندگی شون قرار بدن و به خانواده شون بیشتر از کارشون اهمیت میدن

البته بعضی هامون در این گمانیم که میشه به هر دو رسید ولی باید توجه کنیم
که بله میشه رسید ولی به چه قیمتی؟
آیا به اسیر شدنش می ارزه؟
بدو بدو سر کار بعد بچه و غذاش و...
ولی اگه یه طرف قضیه رو بگیره شاد تر نیست؟
مثلا یه زن بیشتر به کارش برسه و به اوج موفقیت شغلی برسه
یه زن هم به بچه و زندگی خانوادگی

هر دو تاشون به آرزو هاشون میرسن و درست ترین نوع خدمت رو ارائه میدن

یه مسئله مطرحه
اگه یه زن بخواد به اوج موفقیت شغلی برسه و همیشه در تکاپو باشه
اما دلش بچه و زندگی مامانی طوری داشته باشه...این زن تکلیفش چیه؟
اینم یه مسئله س...

شاید باید خودشو قانع کنه که نمیتونم به هر دو تاش خوب برسم
شاید هم باید ایده آل گرایی ش رو کنار بذاره...
 
  • لایک
امتیازات: wdr

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,885
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
کسی که فقط براش پیشرفت در شغل مهمه و مسئولیتی رو در قبال بچه و خانواده اش قبول نمی کند اصلا نباید بچه دار بشه و یا خانواده تشکیل بده. اون زن اجازه ی پیشرفت داره ولی باید حواسش به این هم باشه که در قبال خانواده و بچه اش هم مسئولیت داره
چرا فکر میکنی "باید" ؟
 
  • لایک
امتیازات: nabla
  • شروع کننده موضوع
  • #59

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
شاید هم باید ایده آل گرایی ش رو کنار بذاره...

دقیقا جوابش همینه
ادم فقط توی یه کار میتونه بهترین باشه بنظرم
زن هم باید تصمیم بگیره میخواد توی کدومش بهترین باشه؟
دانشمند یا هر کاره ی دیگه ای شدن؟
یا یک مامان فوق العاده شدن؟

اون اولویته رو بچسبه و بهترین خودش در اون بشه ... بعد هرچی تایم اضافه اورد به بعدی (ها) بپردازه
بقول قدیمی ها : یک ده اباد به از صد شهر ویران
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,379
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
جالبه چطور این تصمیم برای پدرا وجود نداره؟ پدری که پول در میاره خود به خود پدر خوبیه؟ بچه به توجه عاطفی پدر نیاز نداره؟

میشه یکی یه آماری به من نشون بده که بچه‌هایی که پدر و مادرشون نقش‌هایی که از طرف عرف (یا هرچی که باعث شده فکر کنید نقش عادی و درست براشون اینه) بهشون داده شده رو اجرا میکنن خوشحالتر یا موفقتر از بچه هایی بودن که پدر و مادر همه‌ی کارارو تقسیم میکردن؟

اینکه وظیفه والدین به فرزند تا چه حده رو کی تعیین میکنه؟ فرزند که قطعا همیشه تو هر خانواده‌ای باشه یه چیزی هست که ازش ناله کنه و بگه اینو کم دارم. تا چه حد محیا کردن اقتصادی حقشه؟ تا چه حد محبت ورزیدن بهش حقشه؟ پدر و مادر باید ۲۴ ساعت در خدمتش باشن و کلا خودشون بذارن زیر پا تنها الویتشون در زندگی بچشون باشه؟

این سوالارو جواب بدین ممنون میشم. من نظر خودم اینه که ۱- هر خانواده‌ای خودش مسئوله که تصمیم بگیره کارارو چطوری تقسیم کنه و اگه زوجی تصمیم بگیرن عرف رو دنبال کنن و پدر نون آور خونه باشه و مادر در خونه بمونه و به خونه و بچه رسیدگی کنه خیلی هم خوب به کسی هم ربطی نداره خودشون بهتر می‌دونن چی برای خودشون خوبه و اگر زوجی تصمیم بگیرن دقیقا برعکس عمل کنن و پدر خونه بمونه و مادر کار کنه بازم تصمیم خودشونه و خودشون قطعا بهتر می‌دونن.

ولی ۲- اینم نظرم هست که خانواده‌ای که همه‌ی کارارو تقسیم میکنن بهترین حالت رو برای کل اعضای خانواده به وجود میارن. و دقت کنین تقسیم کارها فقط به این حالت نیست که هر دو همه زمان‌ها کار کنن و همیشه در خونه کمک کنن. میتونن در ساعت‌های مختلف کار کنن. میتونن یک مدت یکیشون مشغول کار باشه و یه مدت نفر دیگه. خیلی بستگی به کارشون داره. خیلی بستگی به شرایط داره. خیلی بستگی به خیلی چیزای دیگه داره. ولی این که میگم در نهایت برای همه اعضای خانواده این بهتره اینه که فرزند می‌تونه با هر دو والدین صمیمی بشه و با هر دوشون وقت بگذرونه. هر دو والدین میتونن زندگی خارج از خانواده داشته باشند از طریق کار که به نظرم تاثیر زیادی تو دیدشون به خودشون داره. و هر دو هم میتونن وقت برای بچشون بذارن. اینارو میگم که وقتی ملت میگن تو خانواده همه کارا تقسیم شه همه فکرشون اینه که این کار برای بهتر کردن وضعیت برای زن و مادره ولی اتفاقا برای پدر هم خیلی سودمنده مطمئنا خیلی از مردها خوششون نمیاد فقط به عنوان یک ماشین خودپرداز بهشون نگاه بشه و دوست دارن تو تربیت بچشون تاثیر گذار باشند.

و آخر این حرفا بگم که حرفاتون راجع به این که تو شرایط فعلی ایران(مخصوصا تهران) هردو والد اگه کار کنن وقت برای بچه نمی‌مونه(از طرفی اگه نکنن پول کافی نیست) درسته ولی خب وضعیت الان ایران یک وضعیت جامعه‌ی نرمال نیست که بشه حکم کلی داد با توجه بهش. حتی میتونم بگم تو ایران الان با بهترین شرایط هم خود عمل بچه آوردن جای بحث داره.
 
آخرین ویرایش:
بالا