• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
اگر نبودم
مرا در چیزهایی پیدا کنید
که دوستشان داشتم
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
برین جلو آینه
یه نگاه به خودتون بندازین
یه نگاه به چشماتون
و به خاطر تموم بدی هایی که در حق خودتون کردین معذرت خواهی کنین
به خاطر تموم تحقیر شدنایی که تقصیر خودتون بوده عذرخواهی کنین
خودتون بیشتر از هرکس به عذرخواهی و صد البته جبران نیاز داره
تنهاش نزارین
 

nafaass

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
نیاز دارم مدتی نباشم ؛
سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...
دور باشم و رها
سبُک باشم و آزاد ...
آدم هایی را ببینم ، که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،
مسیرهایی را بروم ، که تا به حال نرفته ام ،
عطرهایی را بزنم ، که تا به حال نزده ام ،
و لباس هایی را بپوشم ، که تا به حال نپوشیده ام ...
در مکان هایی بنشینم ، که هیچ خاطره ای را برایم زنده نمی کنند ،
موسیقی هایی گوش کنم ، که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،
و نوشیدنی هایی بنوشم ، که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...
نه به کسی فکر کنم ،
نه نگرانِ چیزی باشم ،
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم !
من نیاز دارم مدتی در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم ...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌
 

"Mehrab"

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
445
امتیاز
3,720
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
1398
گاهی وقتها دادن شانس دوباره به کسی مثل دادن یه گلوله اضافه ست.
برای اینکه بار اول نتونست تو رو خوب هدف بگیره!
 

..Mehrab..

استــاد بـــزرگ
ارسال‌ها
578
امتیاز
9,695
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 2
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
سعدی
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
سکوت چه بلایی که بر سر آدم ها نمی آورد..
یک دنیا حرف نگفته صف میکشد پشت دیوار لب ها...
چه بغض هایی که دفن میشود در گلو...
حتی هوا هم هوای دلخوری میشود...
سکوت است دیگر..
شاید مملو باشد از حرف هایی که نیمه شب در صفحه ی چت هایتان تایپ شدند اما سرنوشتشان پاک شدن بود...
نه شنیده شدن...
سکوت هوای دلگیری دارد..
بغض سنگینی دارد...
غم سهمگینی دارد...
سکوت جنازه ی احساسی است که به دست خودمان به دار کشیده شده...
 

nafaass

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
گاهی چقدر دلم يك رفيق شش دانگ ميخواهد...
كسي كه به دور از جنسيت همراهت باشد،
مذكر و مونث فرقي ندارد...
فقط كسي باشد كه بفهمد حالت را...
بتواني به دور از حاشيه و ترس از هر چيزي،
تا نا كجا آبادهِ زندگي بروي..
اگر كمي حد دوستي هاي معمولي خود را مي دانستيم؛
كمي دندان به جگر مي گذاشتيم و احساساتمان را بيان نمي كرديم
حال قضيه فرق ميكرد و بهترين هاي زندگيمان را هنوز هم كنار خود داشتيم!
مي توانستيم تا ساليان دراز از ديدن حالشان؛حالمان جان بگيرد
مي توانستيم
به جاي خاطراتِ تلخ ؛
زندگي را پراز خاطراتِ شيرين و دوست داشتني كنيم..
مگر چه ميشود كه پاي عشق را وسط نكشيد؟!
همه چيز كه نبايد به عشق ختم شود...
بعضي دوستي ها بايد ناب بمانند...
خالصِ خالص...

#ياسمن_مهديپور
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,759
امتیاز
40,676
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
اکنون گرفتار غم و محنت و رنجیم
در داغ فرح باخته اندر شش و پنجیم
با ناله و افسوس در این دیر سفنجیم
چون زلف عروسان همه در چین و شکنجیم
هم سوخته کاشانه و هم باخته گنجیم
ماییم که در سوگ و طرب قافیه سنجیم.
جغدیم به ویرانه هزاریم به گلزار...


افسوس که این مزرعه را آب گرفته!
دهقان مصیبت زده را خواب گرفته!
وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته!
چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته!
رخسار هنر گونه مهتاب گرفته!
 
  • لایک
امتیازات: Nabat

nafaass

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
از همان زمان که نامه‌های بلندبالا شد پیامک، پیامک شد استیکر،
از همان زمان که چای کیسه‌ای را به چایی لاهیجان دیردم خودمان ترجیح دادیم،
از وقتی فست‌فود جای ساعتها قل‌قل قرمه‌سبزی روی اجاق‌گازمان را گرفت،
از همان‌موقع که همه‌فصل همه‌میوه‌ای در اختیارمان بود و یک فصل انتظار نکشیدیم تا میوه‌ی نوبرانه‌مان برسد،
همه‌چیز باید دم‌دستمان باشد حتی اگر فصلش نرسیده باشد!
از وقتی هر چیز را سریع خواستیم،
از وقتی هرچیز را آسان به دست آوردیم،
و اگر آسان‌به‌دست‌نیامدنی بود رهایش کردیم،
صبر و انتظار برایمان کسالت‌آور و بی‌معنی شد!
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
من نباشم چه کسی جایِ مرا می‌گیرد؟!
گاهی از تلخیِ این فکر به هم می‌ریزم...
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
در " نقاشی هایم " تنهاییم را پنهان می کنم...
در " نوشته هایم " درد دلم را...
در " دلم " دلتنگی ام را...
در " سکوتم " حرف های نگفته ام را...
در " لبخندم " غصه هایم را...
" دل " من.........
چه خردساااااال است...!!!
ساده می نگرد..!!
ساده می خندد..!!
ساده می پوشد..!!
ساده می گرید..!!
" دل " من.........
از تبار دیوارهای کاهگلی است...!!!
ساده می افتد..!!
ساده می شکند..!!
ساده می میرد..!!
"" خیلی ساده ""
 

nafaass

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
من زندگی کردن را یاد گرفته ام ...
برای یک زندگیِ خوب ، نباید به هیچ چیز و هیچ کس وابسته شد ...
وابستگی فقط درد دارد !
آدمِ وابسته ، جایگاه و ارزش و شخصیتش یادش می رود ...
آدمِ وابسته ، با دستانِ خودش تحقیر می شود ...
وابسته که باشی ؛
محدود می شوی ،
از قطارِ موفقیت جا می مانی ...
زندگی یعنی بپذیری بعضی ها شعار نمی دهند و واقعا بخاطرِ خودت می روند ...
بپذیری بعضی از دست دادن ها به نفعِ توست ...
در این دایره ی سرگردان ، "عشق" به کارِ آدم نمی آید ...
دنبالِ واقعیت ها باش ...
گام هایِ موفقیتت را محکم تر بردار ...
حس می کنم از دور بهتر می شود هوایِ کسی را داشت !
حس می کنم ، بعضی نداشتن ها ؛
با ارزش ترین داشته هایِ آدم است.
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دل دیوونم،از تو
تنها نشونم،از تو
یه عکس یادگاری،که خودتم نداری
شده رفیق شب هام،وقتی که خیلی تنهام
میگیرمش رو به روم،بازم میشی آرزوم
 

nafaass

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
+ چرا از اونجا رفتی؟
- چون هیچوقت احساسِ خوبی نداشتم
+ اما بنظرت این دلیل کافیه؟!
- بعضی وقتا نباید حتما شمشیر به روت کشیده بشه تا زخمی بشی و خیلی چیزارو بفهمی، درونِ بعضی از آدما ندیده پیداست از نگاه کردن، حرف زدن و لبخندهای زورکیشون.
رفتم چون فهمیدم اونجا جایِ من نیست.

#حاتمه_ابراهیم_زاده
 

dorincii

ز هـمـه خـلـق رمـیـده
ارسال‌ها
328
امتیاز
14,229
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
بَلْدَةً مَیْتاً
سال فارغ التحصیلی
1404
محبوب من
ما که توقع نداشتیم این دنیا ما را ناز کند، یا گرم در آغوش بگیرد فقط توقع بود که این‌قدر جگرمان را نسوزاند....
محمد صالح اعلا
 
بالا