• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
708
امتیاز
15,573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
ولی می‌دونی من چی می‌گم؟ می‌گم خودتو تنها نذار... می‌گم اگه همه‌ی دنیا هم جلوت وایسادن تو کنار خودت باش... می‌گم اگه زمین و زمون دست به دست هم دادن حالتو بد کنن تو سعی کن خوب باشی. هرجور که شده! برای خودت یه کادوی کوچیک بگیر. اون غذای مورد علاقت رو درست کن. بشین زیر نور ماه، چشمات رو ببند و آرزو کن. عود روشن کن و برای خودت شعر بخون. برو جلوی آیینه بشین، با خودت بلند بلند حرف بزن و بهش یادآوری کن که از اون فقط یه دونه تو دنیا هست... اصلا با خودت فکر کن امروز آخرین روز زندگیته. بالاخره آدم خودش رو بیشتر از بقیه بلده! من فقط میگم خودتو تنها نذار اون فقط تو رو داره...
 

صابا

کاربر فعال
ارسال‌ها
30
امتیاز
218
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
پيش از صداى خروسان
باور كردم
كه پلک‌هاى تو
كتاب صبح را گشود .


از آفتابى كه نيامده بود
از اشک كه بايد دوباره ريخت
دهانت براى من خنده‌هاى گرمتر داشت .
و خروسان پيش از صداى خود دوباره به خواب شدند
از اين كه پذيرفتند روزها ديگر با ماست
و اين كه تا روز مرگ بخشوده شده‌اند
تا پايانى كه ما نيز با آن خواهيم بود .

باور كردم
سوگند به خواب‌هاى جوان باور كردم
بی‌گناهى پلک‌هاى تو را
بی‌گناهى برگ‌ها را
كه در نور سپيد شدند
سوگند به هرچه سپيدى‌ست

تنها سرو خيانت كرد
كه پذيرفته‌ى همه‌ى فصل‌ها بود .
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
708
امتیاز
15,573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
اگر روزی خواستی گریه کنی
مرا صدا بزن
قول نمی‌دهم بتوانم بخندانمت
ولی می‌توانم با تو بگریم
******************************
اگر روزی برآن شدی که بگریزی
در این که مرا صدا بزنی
هیچ درنگ مکن
قول نمی‌دهم از تو بخواهم که بمانی
ولی می‌توانم با تو بگریزم
*******************************
اگر روزی نمی‌خواستی با کسی سخنی بگویی مرا صدا بزن
تا با هم سکوت کنیم.
*******************************
ولی اگر روزی مرا صدا زدی
و من پاسخت ندادم
به نزد من بشتاب
زیرا قطعاً من به تو نیاز خواهم داشت...
********************************
گفت: ولی شما مدت‌هاست که حرف نزدین، همدیگه رو ندیدید و خیلی‌وقته حتی پیامی هم بهت نداده!
گفتم: مهم نیست! ولی من می‌تونم ساعت‌هایی که کنار هم نیستیم هم خیال بافی کنم و کلی خاطره بسازم من می‌تونم ساعت‌ها تو پیام‌ها و ویس‌های قبلی‌مون حتی زندگی کنم!
 
آخرین ویرایش:

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,773
امتیاز
40,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
بهشت از دست آدم رفت
از اون روزی که گندم خورد
ببین چی میشه اون کس که
یه جو، از حق مردم خورد

کسایی که تو این دنیا
حساب ما رو پیچیدن
یروزی، هر کسی باشن
حساباشونو پس میدن

عبادت از سر وحشت
واسه عاشق عبادت نیست
پرستش راه تسکینه
پرستیدن تجارت نیست

واسه آزادگی مردن
ته دلدادگی میشه
یوقتایی تمام دین
همین آزادگی میشه

کنار سفره خالی
یه دنیا آرزو چیدن
بفهمن آدمی، یک عمر
بهت گندم نشون میدن

بزار بازی کنن بازم...
برامون با همین نقشه
خدا، هرگز کسایی رو
که حق خوردن، نمیبخشه!
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
708
امتیاز
15,573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
بهم گفت ببین الان ناراحتی درک میکنم!
هممون تو زندگیمون یه روزایی رو داشتیم که گفتیم این دیگه آخر خطه..
ولی میبینی؟
هنوز اینجاییم! زنده ایم؛ بعد از اون اتفاق حتما بیرون رفتیم،خندیدیم! شاید یادش بیفتیم و تمام وجودمون درد بگیره ولی ازش گذشتیم! یادت بیار روزایی که فک میکردی این دیگه آخرشه ولی باز بلند شدی؛شکستی ولی بازم خودت دست خودتو گرفتی!الانم من اینجام تا بهت بگم: درسته آدم نمیتونه فراموش کنه ولی یادت باشه که تو چیزایی رو پشت سر گذاشتی که خیلیا نمیتونستن ازش عبور کنن!جوری لبخند زدی و به کسی از حالت نگفتی که خیلیا تو شادی هاشونم اینجوری نخندیدن! خواستم بهت یادآور شم که تو یه روح بزرگ و جنگنده داری رفیق و تا نرسیدی تسلیم سختیای دنیا نشی:)
************************************************************
وقتی کسی رو‌دوست دارید زمانی رو که باهاش میگذورنی بخاطر خوشحال بودن؛بدنت شروع میکنه به ترشح “دوپامین” و مغزت به این حس عادت میکنه و وقتی که دیگه نبینیش یا از دستش بدی بدنت خواهان اون ماده اس به زبون خیلی ساده یه جور حسِ اعتیاده!
 
آخرین ویرایش:

..Mehrab..

استــاد بـــزرگ
ارسال‌ها
578
امتیاز
9,696
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 2
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت
بی مونس و بی رفیق و بی همدم و جفت
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
708
امتیاز
15,573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
سرخ میشوی وقتی می شنوی دوستت دارم
زرد میشوم وقتی می شنوم
دوستش داری
چهارشنبه سوری راه انداخته ایم
سرخی تو از من زردی من از تو!
همیشه من می سوزم و همیشه تو می پری!
********************************************
یادمه یه بار خیلی ناراحت بودم اونقدر که نمیتونم بگم چقدر..
کلی با خودم کلنجار رفتم و به خودم گفتم شاید نمیدونه که من ازش ناراحتم! رفتم براش نوشتم:
«از دستِ من ناراحتی؟»
دوست داشتن زیادم اینجوریه که زیادی بی دفاع ترینی:)
*********************************************
فروغ فرخزاد چه قشنگ گفته :
من از تو میمُردم، اما تو زندگانیِ من بودی!
*********************************************
گاهی لحظه‌های سكوت پُر هياهوترين دقايق زندگی هستند ، مملو از آنچه می‌خواهيم بگوييم ولی نمی‌توانيم ...
 
آخرین ویرایش:

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
708
امتیاز
15,573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
ميشه باشى؟
ميشه وقتى حالم بده و دارم دفترچه تلفنم رو مرور مى كنم تا به يكى زنگ بزنم و فقط دنبالِ يه گوشم اما هيچكس رو پيدا نمى كنم، تو باشى؟
ميشه گاهى فقط يه اس بدى كه حالت خوبه، تا من دلم گرم بشه كه يكى به فكرمه، كه يكى دوسم داره، كه يكى مى دونه من الان تو چه حالى ام...
ميشه؟ ميشه به من اجازه بدى كه گاهى واست شعر بنويسم، كه گاهى تورو مخاطب خودم قرار بدم، كه وقتى مى گم چشمات، چشماى تو منظورم باشه...ميشه؟ ميشه گاهى صدات بزنم و تو بگى جانم؟ اما من جوابى نداشته باشم و فقط خواسته باشم كه صدات زده باشم، ميشه؟ ميشه فقط باشى تا من فكر كنم اونقدرا هم تنها نيستم و دنيام دو نفره اس، تا كمى از حجمِ تنهايى هام كاسته بشه، ميشه؟ ميشه باشى؟
***************************************************
وقتی از کسی ناراحتید برید و بهش بگید..
دلیلشم بگید..
شاید همین از هم دور بودنمون؛همین زود ناراحت شدنمون..
همین پیام ندادن های طولانیمون..
همین بی اعصابیمون نسبت به همه فقط دلیلش اینکه از یکی ناراحتیم که برامون خیلی مهمه..
****************************************************
بهش گفتم امشب بهم پیام بده حتی حوصله ی حرف زدنم ندارم..
گفت:بهم زنگ بزن و سکوت کن من اونقدر به سکوتت گوش میدم که حالت خوب شه...!
 
آخرین ویرایش:

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
شاعر میگه :
هنوزم تو شب هات اگه ماهو داری
من اون ماهو دادم به تو یادگاری

-یه اهنگ از داریوشه
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
708
امتیاز
15,573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
از خودم تشکر میکنم به خاطر همه ی موقعیت هایی که توی این یک سال پشت خودم ایستادم و خودمو باور داشتم!
از خودم ممنونم به خاطر همه ی سختی هایی که توی این یک سال کشیدم و درد و رنج‌هایی که تحمل کردم اما به جای جا زدن دست خودمو گرفتم و قوی تر از قبل ادامه دادم..
از خودم سپاسگزارم که همیشه حامی خودم بودم و هیچوقت خودمو تنها نزاشتم و حتی ساعتایی که سختی کشیدم و اشک ریختم کسی متوجه اش نشد..!
من واقعا از خودم ممنونم چون در جایی که همه گفتن نمیشه و نمیتونی باز تلاش کردم و به خودم باور داشتم!من توی اعماق ذهنم و قلبم باور دارم به چیزایی که میخوام برسم و امیدوارم سال جدید هر روزش پر از معجزه باشه
 

ثنا:/

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
257
امتیاز
1,999
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
wgaf?
سال فارغ التحصیلی
1400
I҉n҉ ҉a҉ ҉g҉a҉l҉a҉x҉y҉ ҉f҉a҉r҉ ҉f҉a҉r҉ ҉a҉w҉a҉y҉.҉.҉.҉
#starwars
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
708
امتیاز
15,573
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
تو آخرین بازمانده‌ی دلخوشی‌های منی، برایم بمان لطفا!
هرچیز که دوست داشته‌ام، مال من نشده و هرکس که دوست داشته‌ام، آدمِ من نبوده، یاد گرفته‌ام چشم‌پوشی کنم، از چیزها و آدم‌ها و دلخوشی‌ها... یاد گرفته‌ام بپذیرم که خیلی چیزها قابل تغییر نیست، خیلی چیزها و آدم‌ها را نمی‌شود داشت و من دست برداشته‌ام از خواستن‌های بیهوده، اما تو فرق داری، تو را نیاز دارم. تو را نیاز دارم برای اینکه خوب باشم، برای اینکه شب‌ها زودتر بخوابم و روزها زودتر بیدار شوم، برای اینکه بیشتر حواسم به خودم باشد، بیشتر تلاش کنم و بیشتر موفق باشم.
عشق، مطمئن‌ترین آرایش دنیاست و من می‌خواهم از همیشه زیباتر باشم.
تو را نیاز دارم ای آخرین بازمانده!
برایم بمان لطفا...
 

dorincii

ز هـمـه خـلـق رمـیـده
ارسال‌ها
328
امتیاز
14,268
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
بَلْدَةً مَیْتاً
سال فارغ التحصیلی
1404
چه خوش است راز گفتن
به حریف نکته سنجی
که سخن نگفته باشی، به سخن رسیده باشد....
(بیدل دهلوی)
 
بالا