• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

حقوق نابرابر زنان وشروط ضمن عقد

آنتیگونه مذکر

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
113
امتیاز
252
نام مرکز سمپاد
میرزاکوچک خان
شهر
رشت
من تا حدی مخالف اینم که بگیم مشکل اصلی قوانین هست
قوانین خودشون از حکومتی اومدن که اکثریت مردم قبولش کردن
اتفاقا همین قوانین کاملا انعطاف پذیرند و همونطور که یکی از دوستان اشاره کرد می شه هر شرط ضمن عقدیو گذاشت
مشکل از فرهنگ و هنجار های جامعه و مردم هست مردمی که بدون حق طلاق راضی به ازدواج می شن مردمی که اگه خانوماش ازدواج نکنن از جامعه طرد می شن مردمی که مهریه رو نگهدارنده ازدواج می دونن و ...
اینا از سطح فکر مردم میاد وگرنه قوانین تغییر کردنین مشکل همینه که مردم این کشور به دلایل زیادی مثل جبر جغرافیایی سطح فکریشون کم رشد کرده
ربطی به اسلامم نداره به نظرم اگه اسلام درست باشه یا غلط از تفکر مردم معلوم می شه بهترین کاری که به نظرم باید کرد همین درست فکر کردن و تلاش برای پیشرفت فکری جامعه و اطلاع رسانی و مبارزه با قوانین غیر انسانیه
 

اُمـــــــیـــــــــد :)

کاربر خیلی حرفه ای
ارسال‌ها
269
امتیاز
1,541
نام مرکز سمپاد
ش.د.غ یکم
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
سه ماه المپ نجوم خوندم
رشته دانشگاه
مهندس کامپیوتر
این رو میشه از تناقض گویی های اسلام دونست. بخشی که بولد کردم یه حدیثه و از طرفی حدیثم داریم:رسول خدا از اصحاب خود پرسید: زن چیست؟ گفتند: عورت. گفت: زن کی به خدا نزدیکتر است؟ ندانستند. فاطمه این را شنید و گفت: زن آنگاه به خدا نزدیکتر است که در قعر خانه‌ باشد. (بحار الأنوار, ج ۴۳, ص۹۲)
در قران هم میگه زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(آل عمران /۱۴). و کلی مورد دیگه....
اینارو میشه تو لینک زیر خوند:
http://www.eslam.nu/2016/07/04/زن-برده-ای-پنهان-اسلام/

منطقی ترین تعریفی که میشه گفت،اینه که منظور قران از ایات خوبش فقط مردا بودن چون الله اونارو ادم میدونه! درست مثل دوره به اصطلاح دموکراسی یونان باستان که ماموران حکومتی دم میزدن "همه انسانها ازادن" ولی تاریخ نشون داد که منظور از "انسان"،فقط مردهای اشرافی بوده نه فقیران،برده ها و زنان!
صرفا خواستم بگم بحارالانوار منبع معتبری نیست .
 

stanly1

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
821
امتیاز
3,045
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب(قبلا)
شهر
شیراز-الان کیف(پایتخت اوکراین)
«ای مردم، همانا ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را به صورت اقوام و قبیله هائی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید. همانا گرامی‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.»
بحث با شما بی نتیجه خواهد بود
تنها میتوانم آیه ای بدون نشانی به شما معرفی کنم چون منبع بنده(قرآن)برای شما چیزی جز چند برگه کاغذ نیست و برای شما حاجتی بر رجوع به آن نیست
تناقض گویی های قران خیلی بیشتر از این حرفان!
از یه طرف این ایه رو میگه و از طرفیم اینکه زنان وسیله مردانن(ایه ای که بالاتر گذاشتم).
ضمنا،قران یگانه منبع اسلام شیعی نیست.
+ اتفاقا این بحث با شماست که بی نتیجست چون حتی دین خودتونم هنوز نمیشناسید و فکر میکنید محمد پیامبر رحمته! احادیث خوب مثل داستان پیوستن محمد به گروه عالمان بجای عابدان رو خیلی راحت باور میکنید ولی کار به عقاید ضد زن و...ش که میرسه،یهو احادیث بی اعتبار میشن!
ایات رحمت(!) رو زود بهشون معتقد میشین ولی کار به "کشتزار زن" و....که میرسه یهو همه چیزو غامض و پیچیده میدونید.
حتی تکلیفتون با منابعتونم روشن نیست و خیلی راحت،دلبخواهی یه جاهاییشو میگیرید و بقیه رو دور میریزید بعد از بحث نتیجه دارم دم میزنید!
صرفا خواستم بگم بحارالانوار منبع معتبری نیست .
ما که هر حدیثی میاریم میشه بی اعتبار،بعد حدیثای خوب خوب میشن منبع رعفت پیامبر!
بحار الانوار بزرگترین کتاب فقه شیعست و علی رغم وجود برخی مخالفتها،هنوزم جایگاه خودشو خیلی خوب حفظ کرده.اسلام در نظر شیعه و سنی،فقط قران نیست بلکه احادیثم هست،و بحارالانوار کتابیه که افراد سرشناس فقه شیعی خیلی بهش اعتبار میدن.

+بطور خلاصه،با حکم "آنچه خوش آید اسلام باشد و آنچه بر منطق نگراید را سندی نیست که اسلام بودنش اثبات شود" ،نمیشه اصل یک عقیده رو سنجید!
چون واضحه که این حکم ابطال ناپذیره و نمیشه مثال نقض براش پیدا کرد چون با دیدن هر عقیده بی پایه،سریع فرد میگه اسلامی نیست.
 
آخرین ویرایش:

اُمـــــــیـــــــــد :)

کاربر خیلی حرفه ای
ارسال‌ها
269
امتیاز
1,541
نام مرکز سمپاد
ش.د.غ یکم
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
سه ماه المپ نجوم خوندم
رشته دانشگاه
مهندس کامپیوتر
[QUOTE="stanly1, post: 1504113, member:
حتی تکلیفتون با منابعتونم روشن نیست و خیلی راحت،دلبخواهی یه جاهاییشو میگیرید و بقیه رو دور میریزید بعد از بحث نتیجه دارم دم میزنید.
ما که هر حدیثی میاریم میشه بی اعتبار،بعد حدیثای خوب خوب میشن منبع رعفت پیامبر!
بحار الانوار بزرگترین کتاب فقه شیعست و علی رغم وجود برخی مخالفتها،هنوزم جایگاه خودشو خیلی خوب حفظ کرده.اسلام در نظر شیعه و سنی،فقط قران نیست بلکه احادیثم هست،و بحارالانوار کتابیه که افراد سرشناس فقه شیعی خیلی بهش اعتبار میدن.

+بطور خلاصه،با حکم "آنچه خوش آید اسلام باشد و آنچه بر منطق نگراید را سندی نیست که اسلام بودنش اثبات شود" ،نمیشه اصل یک عقیده رو سنجید!
چون واضحه که این حکم ابطال ناپذیره و نمیشه مثال نقض براش پیدا کرد چون با دیدن هر عقیده بی پایه،سریع فرد میگه اسلامی نیست.[/QUOTE]

کتب اربعه شیعه ۴ تا هستند . ک ما هم قبولش داریم . شما برو از اصول کافی هر حدیثی خواستی بیار . من قبول دارم . اما بحارالانوار حدیث ها مورد تایید نیست .
من نمی خواستم ب این تندی بهت جواب بدم همشهری .دیدی خودت . من فقط گفتم معتبر نیست . اما خودت خواستی .
حرف های شما مصداق بارز توهین و تکفیر هست . شما دنبال نقد نیستید.کسی ک دنبال نقد باشه این جور در مورد امام زمان حرف نیزه. ن میگه عصر حجری . خوبه من هم بگم بی شرف های غرب زده بی بند و بار لیبرال و بی خدا؟
 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,897
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
کتب اربعه شیعه ۴ تا هستند . ک ما هم قبولش داریم . شما برو از اصول کافی هر حدیثی خواستی بیار . من قبول دارم . اما بحارالانوار حدیث ها مورد تایید نیست .
خب البته من نمیخوام وارد بحث شم ولی یادآور میشم که "همه" حدیث های کتب اربعه معتبر نیستند.
جزو بزرگترین نقد هایی که به کتب اربعه حدث وارده اینه که هر حدیثی که پیدا کردن نوشتن تا اعتبارشون بعدا بررسی شه. مخصوصا کتبی مثل الکافی و بحار الانوار و من لایحضره الفقیه.
و این که مشخص کنیم کدوم حدیثا معتبر هستن مسئله پیچیده ای هست(تواتر و معمول و صحح و غیره) و به این سادگیا نمیشه گفت هر حدیثی هست مقبوله. و حتی دیدگاه هایی هستن که میگم برداشت مطلقی نمیشه از حدث داشت و اعتبارِ یک حدیث هم امری نسبیست.(که من این دیدگاه رو بیشتر قبول دارم)
 

☭ɐudɐrgnilɐ⋊

هرچه هستی بمان و داراباش هرچه داری ببخش و مسکین شو
ارسال‌ها
343
امتیاز
1,772
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی ناحیه 1 (طلایه داران سابق)
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک*
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق قدرت - فیزیک محض
اول اینکه باید بگم درستی نقل حدیث (علم را بجویید حتی اکر در چین باشد!) از طرف پیامبر توسط رجالشناسان اسلام تردید وجود داره!
شاید این حدیث رو از اون جهت بعد از رحلت پیامبر به زبان پیامبر نقل کردند که اهمیت علم رو نشون بدن!
چون اصلا در زمان پیامبر حکومت چین وجود نداشته و اسم حکومت چین سلسله نورث و بعد سوئی و بعد تانگ بود و اصلا اسم اون چین نبود که پیامبر این حرف رو بگه! مگر اینکه نام حکومت رو پیشبینی میکرد!:D
در ضمن گستردگی چین و علم و دانش اون در زمان دودمان سوئی بیشتر بود و بعد دچار تزلزل حکومتی شد!
اونوقت باید پیامبر میگفت(علم را بجویید حتی اگر در قلمرو دودمان سوئی باشد!) که نگفته!

دوم این که خوب اگر خانم یک آقا واقعا بخاطر علم به چین که سهل هست آمریکا و کانادا و انگلستان هم بره تا علم جست و جو کنه نه تنها من بلکه به نظر من هیچ پسری با این اقدام مخالفتی نمیکنه!
آیا دیده شده کسی بره فوق لیسانس و ارشد و دکتری و Phd یا پروفسورای خودش رو از معتبرترین دانشگاه های جهان بگیره یا Apply بشه کدوم شوهر از این اقدام همسرش جلوگیری کنه؟
اونی که خیلی ها نمیرند به 3 دلیل اون هم فقط خود خانم تصمیم میگیره!
1)به دلایل دوری از خونواده
2)مسئله مالی و اقتصادی
کدوم شوهری نمیخواد خانمش دکتری دانشگاه سوربن نداشته باشه؟
خوب خود خانم چنین تصمیمی میگیره که نره! چه ربطی به حقوق خانم ها داره! خیلی آقایون هم دوست دارن برن ولی نمیتونن! حالا بگیم حقوق آقایون خدشه دار شده؟
در مقابل خانم هایی پیدا میشن که توانایی مالی خوبی دارن و به علاوه مرغ اونا یه پا داره و میرن و اتفاقا موفق هم میشن!
مسئله اقتصادی هم تا یه حدی دست شوهر هست ولی بعد از اون از دست شوهر هم خارج هست!
نه این که دوست نداره درآمد داشته باشه بلکه ماکسیم درآمد اون بشه 10 ملیون خوب اون تقصیری نداره! اون زحمتش رو کشیده و بیشتر از اون نتونسته دیگه!
در ضمن معمولا درآمد پسر از اول زندگی معلوم میشه که چی هست!
اون کسی که قبولش کرده خانم هست! میتونست قبول نکنه! مجبور نبود که!
خوب آخرین تصمیم رو بعد از همه در ازدواج خانم هست! میتونه در انتظار موقعیت بهتری بمونه!
پس قبول کنید به جز تعداد محدودی از آقایون (اون هم در قشر جهان سوم و تحصیل نکرده) میگن خانم محدود باید باشه و نره وگر نه اگه خانم توانایی داشته باشه و شوهرش هم مشکل اقتصادی نداشته باشه چرا نذاره خانمش بره تحصیل خارج؟
البته من از زبون همه تصمیم نمیگیرم ولی تفکر من فکر کنم تفکر خیلی از آقایون دیگه هم باشه!
 
آخرین ویرایش:

stanly1

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
821
امتیاز
3,045
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب(قبلا)
شهر
شیراز-الان کیف(پایتخت اوکراین)
کتب اربعه شیعه ۴ تا هستند . ک ما هم قبولش داریم . شما برو از اصول کافی هر حدیثی خواستی بیار . من قبول دارم . اما بحارالانوار حدیث ها مورد تایید نیست .
1- بحارالانوار هنوزم اعتبارشو تاحد خیلی زیادی داره:
برخی نیر تصور نمی‌کنند که این موضوع درست باشد و تاکید می‌کنند که بسیاری از محدثین این کتاب را مرجعی صحیح و قابل اطمینان می‌دانند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/بحارا...8C.D8.AB_.D9.86.D8.A7.D8.B5.D8.AD.DB.8C.D8.AD
2-باشه،اگه اینقد به کتب اربعه علاقه دارید و بهونه گیری نمیشه،اینم از کافی:
۱. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ آمده است؛ پیامبر اکرم فرمود: «لَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ بِالْغُرَفِ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَ الْکِتَابَةَ وَ عَلِّمُوهُنَّ الْمِغْزَلَ وَ سُورَةَ النُّورِ»؛ زنان را در بالاخانه‌‌ها منشانید و به آنان نوشتن یاد ندهید ولی به آنان نخ ریسی و سوره نور بیاموزید.
کلینى، محمد، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج ۵، ص ۵۱۶، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق
http://www.eslam.nu/2016/07/04/زن-برده-ای-پنهان-اسلام/
همین حدیث به اندازه کافی وضع زنان بعد از ازدواج رو توضیح میده!
حرف های شما مصداق بارز توهین و تکفیر هست . شما دنبال نقد نیستید.کسی ک دنبال نقد باشه این جور در مورد امام زمان حرف نیزه. ن میگه عصر حجری . خوبه من هم بگم بی شرف های غرب زده بی بند و بار لیبرال و بی خدا؟
عقیده ای که بگه اف بر شما و انچه میپرستید،حصیر خانه بهتر از زن نازاست(مکارم الاخلاق) و...نباید توقع احترام داشته باشه و سوزوندن کتابش،کمترین کاریه که میشه باهاش کرد!
خب البته من نمیخوام وارد بحث شم ولی یادآور میشم که "همه" حدیث های کتب اربعه معتبر نیستند.
جزو بزرگترین نقد هایی که به کتب اربعه حدث وارده اینه که هر حدیثی که پیدا کردن نوشتن تا اعتبارشون بعدا بررسی شه. مخصوصا کتبی مثل الکافی و بحار الانوار و من لایحضره الفقیه.
و این که مشخص کنیم کدوم حدیثا معتبر هستن مسئله پیچیده ای هست(تواتر و معمول و صحح و غیره) و به این سادگیا نمیشه گفت هر حدیثی هست مقبوله. و حتی دیدگاه هایی هستن که میگم برداشت مطلقی نمیشه از حدث داشت و اعتبارِ یک حدیث هم امری نسبیست.(که من این دیدگاه رو بیشتر قبول دارم)
اولا که کتب اربعه دقیقا به منظور جداسازی احادیث معتبر از نامعتبر نوشته شدن
https://fa.wikipedia.org/wiki/کتب_اربعه

دوما،مگه متن ادبیه که بخوایم بگیم تفسیر مطلق هرمنوتیکی نداره؟ "حدیث" از مهمترین منابع فقه شیعیه و اگه قبولش ندارید،تکلیفتونو مشخص کنید و یجا بگید شیعه نیستید!
 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,897
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
اولا که کتب اربعه دقیقا به منظور جداسازی احادیث معتبر از نامعتبر نوشته شدن
https://fa.wikipedia.org/wiki/کتب_اربعه
نظرتون چیه از این به بعد وقتی لینکی میدید دقت کنید ویکی پدیا فارسی بدون منبع نباشه؟
http://fa.wikishia.net/view/کتب_ارب...A9.D8.AA.D8.A8_.D8.A7.D8.B1.D8.A8.D8.B9.D9.87
بخونید.
 

stanly1

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
821
امتیاز
3,045
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب(قبلا)
شهر
شیراز-الان کیف(پایتخت اوکراین)
نظرتون چیه از این به بعد وقتی لینکی میدید دقت کنید ویکی پدیا فارسی بدون منبع نباشه؟
http://fa.wikishia.net/view/کتب_اربعه#.D8.A7.D8.B9.D8.AA.D8.A8.D8.A7.D8.B1_.DA.A9.D8.AA.D8.A8_.D8.A7.D8.B1.D8.A8.D8.B9.D9.87
بخونید.
1-منبع:
  1. صحاب اجماع، قسمت اول پایگاه حوزه
  2. پرش به بالا↑ پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه
2- جالبه همینجاهم نوشته:
فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفته‌اند، تا اندازه‌ای که شیخ انصاری بعید ندانسته که باور به اعتبار این کتاب‌ها، از از ضروریات مذهب باشد
حتی برای گروه اخرم نوشته:گرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است
این گروه حتی تکلیفشون با خودشونم معلوم نیست!

3-حتی بفرض که همشون معتبر نباشن،اونی که من اوردم کاملا پذیرفته شدست:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa43861
روایت مطرح شده با آن‌که برخی راویانش به صراحت توثیق نشده‌اند، اما در مجموع نزد علمای حدیث و رجال قابل اعتماد است.
در سند این روایت چهار نفر به ترتیب زیر وجود دارند که باید از جهت وثاقت(مورد اطمینان بودن) و عدم وثاقت مورد بررسی قرار گیرند.
1. علی بن ابراهیم بن هاشم ملقب به قمی؛ از دیدگاه علمای رجال، صحیح المذهب و مورد اعتماد و اطمینان در حدیث است.[2]
2. ابراهیم بن هاشم ابو اسحاق ملقب به قمی؛ از شاگردان یونس بن عبدالرحمن از اصحاب امام رضا(ع) بوده، دارای روایات زیادی است و اوّل کسی بوده که روایات کوفیین را به قم نشر داده. البته مدح یا ذم صریحی در مورد او از سوی علمای رجال دیده نشده است.[3]
3. نوفلی؛ اسمش حسین بن یزید است.[4] اصلش کوفی بوده که به ری آمده و آنجا ساکن شده همان‌جا نیز فوت کرده برخی از اهل قم او را متهم به غلوّ کرده‌اند، اما علمای رجال می‌گویند ما روایتی از ایشان ندیدیم که دلالت بر غلو داشته باشد.[5]
4. سکونی؛ اسمش اسماعیل بن ابی زیاد[6] است که به شعیری نیز ملقب است.[7] او اهل کوفه و از اصحاب امام صادق(ع) است که هم خود از اهل سنت بوده و هم از آنان روایت می‌نمود.[8]
در کل با آنکه برخی از راویان این حدیث به صراحت توثیق نشده‌اند، اما از دیدگاه دانش رجال، این روایت از روایاتی است که می‌توان به آن اعتماد کرد.


 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,897
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
منبع:
  1. صحاب اجماع، قسمت اول پایگاه حوزه
  2. پرش به بالا↑ پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه
فکر میکنم با سیستم منبع دهی ویکی پدیا آشنا نیستید. این منابع برای این جمله هستن:
کتب اربعه راجوامع حدیثی(اولیه) نیز می نامند.
و ربطی به حرفی که قبلا شما زدید ندارن.
2- جالبه همینجاهم نوشته:
فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفته‌اند، تا اندازه‌ای که شیخ انصاری بعید ندانسته که باور به اعتبار این کتاب‌ها، از از ضروریات مذهب باشد
حتی برای گروه اخرم نوشته:گرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است
این گروه حتی تکلیفشون با خودشونم معلوم نیست!
شما هدفتون به نتیجه رسیدنه یا صرفا دارید جبهه گیری هاتون رو ابراز میکنید؟ خب مسئله هم دقیقا همینه دیگه! که اختلاف نظر هست!
در مورد بند دوم، منظور همون شرایط تواتر و امثالهم هست که توش اختلاف هست. مغلطست که بگیم چون داخل گروه در یکی از جزییات مکتب فکریِ گروه اختلاف هست، پس گروه مشکل بزرگی دارد و خوب نیست!
3-حتی بفرض که همشون معتبر نباشن،اونی که من اوردم کاملا پذیرفته شدست:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa43861
روایت مطرح شده با آن‌که برخی راویانش به صراحت توثیق نشده‌اند، اما در مجموع نزد علمای حدیث و رجال قابل اعتماد است.
در سند این روایت چهار نفر به ترتیب زیر وجود دارند که باید از جهت وثاقت(مورد اطمینان بودن) و عدم وثاقت مورد بررسی قرار گیرند.
1. علی بن ابراهیم بن هاشم ملقب به قمی؛ از دیدگاه علمای رجال، صحیح المذهب و مورد اعتماد و اطمینان در حدیث است.[2]
2. ابراهیم بن هاشم ابو اسحاق ملقب به قمی؛ از شاگردان یونس بن عبدالرحمن از اصحاب امام رضا(ع) بوده، دارای روایات زیادی است و اوّل کسی بوده که روایات کوفیین را به قم نشر داده. البته مدح یا ذم صریحی در مورد او از سوی علمای رجال دیده نشده است.[3]
3. نوفلی؛ اسمش حسین بن یزید است.[4] اصلش کوفی بوده که به ری آمده و آنجا ساکن شده همان‌جا نیز فوت کرده برخی از اهل قم او را متهم به غلوّ کرده‌اند، اما علمای رجال می‌گویند ما روایتی از ایشان ندیدیم که دلالت بر غلو داشته باشد.[5]
4. سکونی؛ اسمش اسماعیل بن ابی زیاد[6] است که به شعیری نیز ملقب است.[7] او اهل کوفه و از اصحاب امام صادق(ع) است که هم خود از اهل سنت بوده و هم از آنان روایت می‌نمود.[8]
در کل با آنکه برخی از راویان این حدیث به صراحت توثیق نشده‌اند، اما از دیدگاه دانش رجال، این روایت از روایاتی است که می‌توان به آن اعتماد کرد.
واقعا خنده داره! خودتونم میدونید 4 راوی تواتر لازم رو ایجاد نمیکنه!
اصلا معتبر نیست!
 

stanly1

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
821
امتیاز
3,045
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب(قبلا)
شهر
شیراز-الان کیف(پایتخت اوکراین)
واقعا خنده داره! خودتونم میدونید 4 راوی تواتر لازم رو ایجاد نمیکنه!
اصلا معتبر نیست!
حوصله تکرار ندارم:
1-میشه لطفا مدرک فارغ التحصیلیتون از حوزه علمیه رو قرار بدید؟
2- فقط حدیث متواتر مقبول و مورد عمل نیست.

اختلاف کمتر از مقدار مورد نظر شماست.
دقیقا کدوم مغلطه؟! در بررسی نظریات،انسجام درونی از مهمترین شروطه.
 
بالا