- ارسالها
- 248
- امتیاز
- 12,611
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان1
- شهر
- .-.
- سال فارغ التحصیلی
- 1403
تاریکساحل
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها؟
گهی کر روزن چشمم فرو تابد جمال تو
به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند
تاریکساحل
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها؟
مهتابتاریک
گهی کر روزن چشمم فرو تابد جمال تو
به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند
بوسهمهتاب
روی نگار در نظرم جلوه مینمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
توبهبوسه
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم
که دگر بار گناهی نکنم
بوسه دادی و چو لبم برخاست از لب تو
توبه کردم که دگر توبه ی بیجا نکنم
توبهتوبه
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی بازآ
بن بستتوبه
بستیم و شکستیم ، نپایید تفاهم
صد توبه شکسته ام ، بسم نیست…؟
این کو چه که اندر خم آن ، خواجه شعر است
چون کوچه معشوقه بن بست خودم نیست
زندگيبن بست
زندگی کوچه تنگی شده کز اول آن
خوب پیداست که هرچه بروی بن بست است
زندگیزندگي
پرواي پنج روز جهان كي كنم كه عشق
داده نويد زندگي جاودانيم
عشقزندگی
زندگی بی عشق اگر باشد همان جان کندن است
دم به دم جان کن ای دل کار دشواری است نیست؟
حافظعشق
عشقت رسد به فرياد، گر خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی، در چارده روايت
حافظحافظ
ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی
شرح تو غیر ممکن و تفسیر تو محال
دنیاحافظ
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع دنیا واهملها...
دلدنیا
گر عقل پشت حرف دل اما نمیگذاشت
تردید پا به خلوت دنیا نمیگذاشت
دلدل
جوان پارو زنان بر سینه موج
بلم می راند و جانش در بلم بود
صداسر داده غمگین در ره باد
گرفتار دل و بیمار غم بود
# از شعر زیبای کارون، بلم آرام چون قوی سبکبار..، فریدون توللی
حکمدل
درسکوت دادگاه سرنوشت
عشق برما حکم سنگینی نوشت
گفته شد دل داده ها از هم جدا
وای بر این حکم و این قانون زشت
شریعتحکم
رسیده ام به خدایی که اقتباسی نیست
شریعتی که دران حکم ها قیاسی نیست
دریغشریعت
دریغ شرح نگشت و ز شرح میترسم
که تیغ شرع برهنه است در شریعت او
اندوهافسوس
افسوس که افسانه سرایان همه خفتند
اندوه که اندوه گساران همه رفتند
دامناندوه
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
رهگذرا نظر نما بدین نسیم بین رهدامن
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست
حافظ