دوست خیالی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع L.E
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

آیا در دوران کودکی دوست خیالی داشته اید؟


  • رای‌دهندگان
    142

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
کل انجمن روانشناسیو دیدم نبود این تاپیکه ولی اگه بود اینو بردارید!

بگذریم!

بچه بودید دوست خیالی داشتین؟
بگین چه مشخصاتی داشته!
شما رابتطون باهاش چطوری بوده!
اصن چرا بضی بچه ها دوست خیالی داشتن بضیا نه؟ :-?
 
پاسخ : دوست خیالی

من دوست خیالیم یه نفر دیگه نبود، نمیدونم چجوری بگم ;D یعنی من و اون از دید خودم 2 نفر نبودیم، خودم بودم توضیحش پیچیده اس یکم ;D

اسمش، در واقع اسمم، نازنین بود علاقه خاصی داشتم به این اسم :-" باش درد و دل میکردم مثلا وقتی از دست مامان بابام عصبانی بودم درکم میکرد ;D

من بیشتر به خاطر این بود که خیلی تنها بودم، هیچ- واقعا هیچ- همبازی / هم سن و سال خودم نداشتم که با هم حرف بزنیم
بعد که برادرم به دنیا اومد از بین رفت دیگه ;D

اونایی که دوست خیالی نداشتن شاید چون اینقدر سرشون گرم بوده ( خواهر / برادر داشتن مثلا ) که وقتشو نداشتن اصلا
 
پاسخ : دوست خیالی

آره...
موضوع جالبيه... >:D<
منم كه بچه بودم:
تنها بودم... :-<
تنهايه تنهايه تنها... :-s
بعد به جاي يه دوست يه مجموعه يا بهتر بگم يه جامعه ي ذهني داشتم...! ;D
حتي ازدواج كردم... ;D
رفتم جبهه و... ;D ;D
دوران قشنگي بود... :-<
ما يه حياط خلوت داشتيم هر وقت مامان بابام به حرفم گوش نميكردن... ~X(
يه پتو ورمي داشتم و ميرفتم اونجا: ;)
مي رفتم زير پتو:
يكي از دوستام اسمش سعيد بود:
پسر باحال و همچي بامرامي بود...هميشه با اون درد دل ميكردم... >:D<
يه دخترم بود اسمش رويا بود اونم خيلي دوست داشم با اونم درد دل ميكردم... :-ss
يه دخترم داشتم(از همسر خبري نبود متاسفانه!)به اسم ستاره و يه پسر كه اسمشو يادم ني... ;D
خلاصه...
هميشم آخر حرفام گريه ميكردم :(( :((
كاري كه الان آرزوشو دارم... ~X(
ولي خب داداشم كه به دنيا اومد اينا به همون خاطره ها پيوست...ديگه ;D
عجب دوران باحالي بود >:D<
 
پاسخ : دوست خیالی

اقا من 1 ساعت دارم فکر میکنم میبینم دوست خیالی نداشتم ;D
حالا اینو ول کن من که این قدر در سیاره دیگر سیر میکنم چرا دوست نداشم :-/
چرا من دوست خیالی نداشم؟!
حتما من خیلی بچه ی خوبی بودم با همه دوس بودم دوست خیالی نداشتم


بچه ها بیاین دو مورد علل دوست خیالی بحث کنیم
 
پاسخ : دوست خیالی

من یادم نمیاد با چنین موجودی ملاقات کرده باشم ...
این بچه بازیا چیه ؟ :دی [-(

ولی یه پتو داشتم که خیلی دوسش داشتم ، هر شب بغلش می کردم میخوابیدم ، اصلا" بسی فاز میداد ، دنیایی بود ... اسمشم سکرته :دی
 
پاسخ : دوست خیالی

من با خودم حرف میزدم...با وجدانم...من به کسی پا نمیدادم ;D
( البته آروما...ریا کاری اینا اصلا... )
 
پاسخ : دوست خیالی

اینکه دوست خیالی داشته باشی و بشینی باهاش حرف بزنی و گریه کنی و درد و دل و اینا که هندی بازیه! :-w
من بچگیام که دوست نداشتم ولی الان تو خیالاتم خیلی چیزا دارم ;;)یه دوستم دارم که اصن نمیشه در موردش بحرفم :>ولی نه باهاش درد و دل میکنم نه از این مدل کارا! ;D
 
پاسخ : دوست خیالی

من یکی از عروسکامو خیلی دوس داشتم با اون حرف میزدم ;D

حساب میشه؟؟ ;D
 
پاسخ : دوست خیالی

آره منم چندتا دوست خیالی داشتم که باهاشون بازی می کردم و هر دفعه یه اسمی داشتن! خصوصیاتشونم برای هربازی تغییر می کرد، یعنی تغییر می دادم.
منم فکر می کنم به خاطر تنهاییم بود و بعد از به دنیا اومدن (و البته بزرگتر شدن) خواهرم اوناهم رفت
 
  • لایک
امتیازات: zmaa
پاسخ : دوست خیالی

اقا ما یه دوست خیالی داشتیم هر کار بدی می کردیم گردن این مینداختیم B-) اسمش سالاد بود =)) =))هر چی می شد این بدبخت و وسط می انداختم ;D
 
پاسخ : دوست خیالی

به نقل از lollipop :
من یکی از عروسکامو خیلی دوس داشتم با اون حرف میزدم ;D

حساب میشه؟؟ ;D
عروسکو که همه دخترا باهاش صحبت میکردن و میکنن!
کلا تو بچه گی زیاد افراد خیالی داشتم!
حتی منو به دلیل موفقیت هام به تلویزیون هم دعوت میکردن میرفتم!!!!!!!!!!
ولی الان هم چندتا شخصیت دارم تو ذهنم!!
 
پاسخ : دوست خیالی

من بچه بودم اینقد دورم پر بچه بود اصن وقت نمیکردم فک کنم یه کله داشتیم بازی میکردیم!!!!(یه ساختمونه 14طبقه با کلی واحد با 20 تا بچه+من!)

ولی دختر داییم یه دوست خیالی داره اسمش آتناس خیلی چاقه بعد کلی گندس مدرسه میره(دختر داییم 5 سالشه!) بعد هرروز میاد خونشون کلی باهم بازش میکنن! ;D
 
پاسخ : دوست خیالی

دوست خیالی نداشتم ، اما دوستام تو خیالم خیلی کارا میکردن که تو واقعیت نمیکردن ! ;D
هنوزم ذهنم همونقدر خلاقه !!! :-"
 
پاسخ : دوست خیالی

من که بچه بودم دور برم پر دوست و همسن بود کمبودی حس نمیکردم که با دوست خیالی جاشو پر کنم! ;D
ولی الان خدایی خیلی تنهام همه ی دوستاو فامیلام از نیشابور رفتن ...
من موندم بیچاره و تنها باز خوبه باز دوستای مدرسه هستن ولی اونارم تو تابستون خیلی کم میبینم باز از این نظر مدرسه ها خیلی خوبه!
برا همین الان به دوست خیالی رو اوردم از بد بختی! :-< :-<
 
پاسخ : دوست خیالی

خیلی جالبه ;D
منم دوست خیالی میخوام :(( ;D
من یه داداش دوقلو دارم که از همون اول منو ول نمیکرد و تمام دوران کودکی اصلا تنها نبودم ولی الان مثل فاطمه افزون ;D خیلی ذهن خلاقی دارم :-"

یه دفترچه که فعلا اسمش "اینو " :x :-" باهاش خیلی حرف میزنم! :>
 
پاسخ : دوست خیالی

به نقل از لیندا :
عروسکو که همه دخترا باهاش صحبت میکردن و میکنن!
کلا تو بچه گی زیاد افراد خیالی داشتم!
حتی منو به دلیل موفقیت هام به تلویزیون هم دعوت میکردن میرفتم!!!!!!!!!!
ولی الان هم چندتا شخصیت دارم تو ذهنم!!

آخه این فرق داش! 8-^

ولی منم یه دوستی داشتم اسمشم نینا بود.. آخی... 8-^
 
  • لایک
امتیازات: brano
پاسخ : دوست خیالی

من هیجوقت دوست خیالی نداشتم!اما همیشه شخصیت های زیادی تو ذهنم وجود دارن!نمیدونم منظورمو گرفتین یا نه!یه جورایی همه ی اونا خودمم!معروفم به هزار چهره!مثلا این هیام جون یکی از شخصیتای اصلیه که بیشتر کارش نویسندگی و شعر گفتن و ارتباط برقرار کردن با آدمای مختلفه!بعضی از شخصیتام تو اینترنت معروفه!ولی خب هیشکی نمیدونه که اونا منم!فهمیدین چی گفتم؟
 
پاسخ : دوست خیالی

من بگم؟
من یه دوست داشتم اسمش "علی من" بود ولی باهاش دوست نبودم!
فقط یه مکالمه باهاش داشتم که روزی صد بار تکرارش می کردم!
این بود:
من:علی من
اون:بله
من:چرا صدات اینجوریه؟
اون:واسه این که از خواب پاشدم
من:چرا اینجوری حرف می زنی؟
اون:واسه اینکه از خواب پاشدم دیگه
من:باید چیکار کنی که خوب شی؟
اون:باید صبونه بخورم
من:خوب برو
خرچ خرچ خرچ خرچ(خورد مثلا)
اون:سلام من علی من بدم می خوام تورو بزنم!
من:جیـــــــــــــغ!

دیوونه بودم رسما!
فک کنم یکی از دلایل دوست خیالی تنهاییه من تنها نبودم خواهرم بود واس همینم به همین جا ختم شد!

ولی من تو دبستان یه دوست خیالی دیگه داشتم اسمش شوکول بود!
بعد این انقد کوچولو بود که هیشکی نمی دیدش!
ابته اون جوگیر بازی بود بیشتر!
 
پاسخ : دوست خیالی

من از کلاس اول دبستان کامپیوتر به دوست خیالیم تبدیل شد
هیچوقتم واسه بازی ازش استفاده نکردم
اما هر حرفی بهش زدم شنیده
در ضمن تا حالا چیزی ازش نخواستم که بهم نداده باشه
خیلی دوسش دارم هنوزم گاهی باهاش حرف میزنم
البته تو راهنمایی با همه اشیاء توی اتاقم همچن رفتاری داشتم
شاید باورتون نشه وقتی تلویزیون برفکی می شد یا واضح نبود یه ذره که باهاش حرف میزدم درست میشد
گاهی که فکر می کنم میخام شاخ درآرم!
امادلیلش دلیل خاصی واسه این کارم نداشتم
من یه جورایی معتقد به یه اصل فلسفی ام که میگه همه اشیا روح داره
من هم میخاستم دوست این ارواح باشم از همون اول دبستان
 
پاسخ : دوست خیالی

به نقل از error :
بچه ها بیاین دو مورد علل دوست خیالی بحث کنیم
حق با ایشونه... اینکه دوست خیالی داشتن یا نداشتن رو همه گفتن...

هر کسی بیاد نظرشو بگه که چرا یه بچه برای خودش دوست خیالی میسازه؟ علتش فقط تنهاییه؟

نوع ارتباطتونم با دوست خیالیتون بگین! باهاش حرف میزدین؟ اون باهاتون حرف میزد؟

اگه یادتونه بگین چی شد که این دوستو برا خودتون ساختین!!!!
 
Back
بالا