پاسخ : آموزش مقدمات ژنتیک
مقدمات
مقدمه
خب زیست شناسای قدیما زیاد پیشرفته نبودن اما متوجه این بودن که صفات از والدین به ارث میرسند و در واقع به دنبال کشف و پی بردن به نحوه ی کارکرد و قوانین حاکم بر این وراثت بودند.
خب همواره این سوال بود و خیلی ها به دنبالش بودن اما برای اولین بار شخصی به اسم مندل موفق به دست یافتن به این قوانین شد، شخصی که حالا اون رو پدر علم ژنتیک میخونیم.
مندل یک کشیش اتریشی زیست شناس بود از یک خانواده ی معمولی کشاورز، پدرش نخودفرنگی کشت میکرد. اون دوره دانشمندان و علاقه مندان به زیست شناسی دقیقا دنبال کشف همین قوانین وراثتی بودن و مندل هم براش جذاب بود و تصمیم گرفت تا روشون مطالعه کنه، [nb](دقت داشته باشین که ماهیت ماده ی ژنتیکی و میوز و میتوز که بعد ها کشف شد(ولی تو کتاب مدارس قبل این فصل هست) هنوز شناخته شده نبود)[/nb]
مندل بخاط همین که باباش نخودفرنگی میکاشت و باش آشنا بود گیاه نخودفرنگی رو برای تحقیقاتش انتخاب کرد و این بزرگترین شانسی بود که مندل نسبت به هم دوره ای های خودش آورد، در واقع مندل ناخواسته یک گیاه ایده آل و ساده و برای همچنین تحقیقی انتخاب کرد که باعث شد به هیچ وجه در جریان تحقیقاتش گیج نشه و همه چیز ساده بشن.[nb]مثلل فرض کنین که اگه بجای نخود فرنگی گاو رو برای تحقیق انتخاب میکرد چی میشد؟[/nb]
مندل از این جهات شانس آورد که رشتش ریاض بود و با قوانین احتمال آشنایی داشت و نخود فرنگی این خصوصیات رو داشت:
که نخود فرنگی نسل های زندگیش کوتاه[nb]نه مثل گاو چندین سال[/nb]
پرورش اون آسون و ارزونه و از همه مهمتر توی اینکار مهارت داشت. [nb]حالا یک گاو گروه قیمت پدر درار رو برای این تحقیقات فر کنید[/nb]
نخودفرنگی از اون گیاه هایی است که حالا فهمیدم صفات متنوع جفتی(یا این یا اون،بدون حد واسط) و قابل تشخیصی داره که دقیقا مستقلا عمل میکنن.[nb]در واقع فکر میکنم هفت صفت ظاهری داره که دقیقا روی هفت کرومزومش هستن، حالا گاو رو فرض کنید که کلی صفت میانه براش وجود داره و ....[/nb]
هربار کلی نخود فرنگی به عمل میومد و این کار رو برای استفاده از احتمال راحت میکرد،[nb]فرض کنید 300 تا نخود فرنگی میداد یک بوته در مقایسه با گاو که بعد کلی دردسر یک گوساله در نهایتش [/nb]
و مندل میتونست راحت روی تولید مثل اونها اونطور که حالا در ادامه میگیم کنتر و نظارت داشته باشه[nb]بوق[/nb]
آزمایش ها:
خب مندل چیکار کرد ، مندل اومد به سنجه ببینه چه ارتباطی وجود داره از لحاظ وراثتی بین والد و فرزندان، خب پس اومد نخود فرنگی هارو لقاح داد،
چطوری جلوی خود لقاحی رو گرفت و چطور باهم لقاح میداد؟ به سادگی :د اومد پرچمای یک گل نخود فرنگی رو هنوز غنچه بود باز میکرد و میبرید و مادش میکرد و پرچمای مثلا یک گل دیگه رو نگه میداشت و مادگی های اون رو میبریدف بعد با قلممو از پرچم این مادگی اون رو بارور میکرد و اینطور اونارو با هم لقاح میداد و به هم میرسوند . :د
خب اولین صفتی که مندل بررسی کرد که چطور میتونه انتقال پیدا کنه رنگ گل بود، مندل اول اومد و سعی کرد تا صفات خالص تولید کنه، چندین بار چندین تا نخودرنگی مثلا گل ارغوانی رو خودلقاحی داد و مثلا اگه ازش گل سفید بوجود میومد میذاشت کنار باز دوبار با بقیه ی باقی مونده ها همین کارو میکرد تا چندین دفعه که با احتمال بالایی مطمئین بشه دیگه این دونه بطور خالص گل ارغوانیه
- خب بعد همونایی که توی قسمت قبل گفتیم رو با این نمونه های خالص سفید و ارغوانی انجام داد، اومد نر ارغوانی رو با ماده ی سفید لقاح داد و بعد دید که همش گل ارغوانی میشه.
گفت که پس این صفت داره از نر به فرزندان میرسه.
- بعد اومد این رو اینطور آزمایش کرد که حالا نر سفید رو با ماده ی ارغوانی لقاح داد، و نتیجه بازم مثل دفعه ی قبل شد !
پس نتیجه گرفت جـنسیت نمیتونه عاملش باشه.
# مندل دید که هربار لقاح میده نسل اول همیشه گل ارغوانی میشن همشون، ولی اگه نسل اول رو با هم لقاح بده توی نسل دوم دوباره گل سفید هم دیده میشه در حالی که والدین این دفه هردو گل ارغوانی بودن،
بنابراین نتیجه گرفت که نسل اول احتمالا از نظر این صفات رنگ خالص نیستن و حامل هم هردو رنگ هستن ولی چون همیشه در نسل اول فقط ارغوانی بروز میکرد اسم صفت رنگ ارغوانی رو گذاشت صفت غالب ینی صفتی که همیشه تو نسل اول بارز میشد و اسم صفت دیگه ینی گل سفید رو گذاشت صفت مغلوب ینی صفتی که هیچوقت تو نسل اول بارز نمیشد.
[nb]عکس کار خودمه اگه بده عذر میخوام، همینه که هست!بقیه عکسام کاره خودمن همینن که هستن![/nb]
خب حالا بهتره با بعضی چیزا آشنا شیم:
ژنوتیپ: همینی که داریم الان بررسی میکنیم ینی همین که چی بروز میده طرف مثل رنگ گل رنگ مو رنگ چش رنگ پوست ...
الل یا آلل: همین صفت ها که بررسی میکنیم هرکدومش میگیم الل هستن که اینا حاصل بیان ژن ها هستن که اونموقع بهش نرسیده بودن.
الل یا صفت غالب: مثل همون گل ارغوانی؛ صفتی که همیشه نسل(F1) اول اونو بروز میداد، در واقع علمی ترش اگه حامل دو صفت باشه و در واقع ناخالص باشه اونی که همواره بروز میکنه میشه صفت خالص
الل یا صفت مغلوب: مثل گل سفید و در واقع برعکس قبلی.
صندلی نتجه گیری 
خب حالا میخوایم این آزمایشات رو بیشتر بررسی کنیم و یکم از یکم از دانسته های نوین بهش اضافه کنیم و بعد سعی کنیم نتیجه بگیریم[nb]اصلا نخواستم از اولش که خودمون رو زیادی درگیر جزئیات بی فایده کنیم یا زیادی به چیزی گیر بدیم ، از اینجا به بدش به درک که مندل چه غلطی کرد و چه اصولی ساخت و غیره، اون فقط برا |آمادگی ذهنه، من که کتاب وزارتی نیستم.[/nb]
خب ما میدونیم که عامل انتقال صفات از یک نسل به نسل بعد ماده ی وراثتی یا DNA که این صفات از طریق بیان ژن ها ی حاملشون بروز پیدا میکنن، هر کدوم از ما دارای دوسری کرومزوم هستیم ؛ دوسری n که باهم میشن 2n سری کرومزومی؛ در واقع یک سری اون از مادرمون میاد و یکسری از پدرمون چرا که گامت ها یا سلول های جـ-ـ-ـنسی فقط درای یکسری کرومزوم هستن که طی فرآیند لقاح با هم ترکیب میشن و یک سلول تخم 2n رو میسازن. تو نخود فرنگی هم همینه و از والدین همینطوریی کرومزوم میگیره، خب بعد هر صفت رو روی یک کرومزومشه و از هر صفت دوتا الل داره که یکیش روی کرومزوم های سریی هست که از بابش میاد و اون یکی روی کرومزوم های سریی که از مامانش اومده ، با توجه به قوانینی که در مورد غالب مغلوب بودن کشف کردیم[nb]مندل کشف کرد در حقیقت[/nb] متوجه هستید که داره چه اتفاقی میفته؟
خب ما دو الل از یک صفت رو دو کرومزوم نخود داریم که تنها یکیش بیان خواهد شد، این دو الل نسبت به هم غالب و مغلوب هستن، پس همواره نخودی که هتروزیگوت هست(ینی دو الل متفاوت در خودش داره) غالب رو بیان میکنه و فقط نخودی که هموزیگوت( دو الل مشابه) مغلوب(گل سفید) باشه کیتونه صفت مغلوب رو بروز بده کنه.
ژنوتیپ: به اینکاری که الان داریم میکنیم میگن بررسی ژنوتیپ طرف. ینی بررسی ژن های فرد از لحاظ الل ها.
معمولا این علل ها رو با حروف انگلیسی نشون میدن و و غالب و مغلوب بودنشون رو با کوچک و بزرگی حروف مشخص میکنن.
حالا فرض بگیرید که ما الل های صفت رنگ رو با
B (گل ارغوانی) و
b (گل سفید نشون بدیم)
حالا برگردیم به طرح مندل و تکمیلش کنیم و ببینیم واقعا چه اتفاقی افتاده:
اوه دیدید چقد باحال تر شد؟ در واقع در هنگام تشکیل گامت اعضای هرجفت ژن[nb](هرجفت حرف مثل BBیا bb یا Bb)[/nb] از هم جدا میشن و مستقل از هم وارد گامت میشن و بعد توی نسل بعد با لقاح این سری های کرومزومی وارد سلول نسل بعد میشن.
خب نسل اول که در واقع با خالص سازی که انجام داده بودیم دارای صفات خالص بودن هموزیگوت غالب یا مغلوب بودن و سفید و ارغوانی بودن اما توی نسل اول چه اتفاقی میفته؟ حروف از هم جدا میشن مستقلا با هم ترکیب میشن و در نتیجه فقط یک نوع فرزند میتونیم توی نسل اول داشته باشیم، فرزندان ناخالص هتروزیگوت که حالا فقط میتونن صفت غالب رو بروز بدن و میشن ارغوانی،
حالا بریم بعدش ببینیم چی میشه:
ووووو ایندفه خیلی باحال تر شد، در واقع این فرزندان در نسل اول اگه با هم لقاح داده بشن باز همون اتفاق میفته و حرف ها مستقل از هم با هم ترکیب شدن و چهار حالت رو بوجود آوردن، گندهی این با گنده ی اون، گندهی این با کوچیک اون، کوچیک این با گنده ی اون، کوچیک این با کوچیک اون. و فقط یک حالت که هموزیگوت مغلوب رو بوجود آورد حالا توی نسل دوم موفق شد تا دوباره صفات گل سفیدی الل مغلوب رو بروز بده.
مندل اینکارارو با دانه زد یا سبز بودن، با وضعییت گل که بالای شاخه باشه یا در امتدادش، با رنگ و شکل غلاف و اندازه ی بوته و دانه صاف یا چروکیده بودن هم تکرار کرد و به نتایج مشابهی رسید.
فکر میکنم برای درس اول کافی باشه، خب بچه ها زنگ خورده میتونید برید
