یادمه سر این بازی پوریا و سینا و من برگشته بودیم هتل. دوباره برگشتیم سالن مسابقات كه به بقیه راه رو بگیم چون همه وسائل حمل و نقل عادی تعطیل بود و گم میشدن!
رفتیم تو سالن خودمون ، فهمیدیم بازی انجام شده. رفتم به اون موجودی كه اون جا بود به اسم آندراس گفتم چند چند شد. ما رو برد سر لپ تاپش. چند ثانیه موس رو دور اون لینك نتیجه گردوند تا استرس بره بالاتر! بعد كه زد دیدیم یك هیچ شده شروع به شادی و خوشحالی كردیم. با لحن تمسخر آمیز گفت "Heh , Indirect free kick!" ( این تیكشو دوبعدیكارا میفهمن ) بعد صحنه ی گل و آورد. من و پوریا هم برای اینكه كم نیاریم به شادی و خوشحالی ادامه دادیم!! بیچاره مونده بود اینا دیگه از كدوم دهاتی اومدن.