من اعتماد به نفس خیلی کمی دارم، قبلا اینجوری نبودم البته، از بس پشت سرهم شکست خوردم به تواناییام شک کردم و شدم این
از چیزی که هستم راضی نیستم، نمیتونم حقمو بگیرم، وقتی یکی یه حرفی بهم میزنه که آزاردهندهس برام راحت نیس وایسم تو روش و از خودم دفاع کنم، بی عدالتی خیلی اذیتم میکنه ولی حتی صدامم نمیتونم دربیارم. زیادی منطقیم و درسته که خیلی گریه و اینا میکنم ولی ایناهمش تو خودمه معمولا احساساتم رو تصمیمام اثر نمیذارن به جز یه مورد خاص

و به خاطر همین مسئله همه بهم میگن خیلی تو ذوقی و بی احساسی و عاطفه نداری و اینا. اصلا اراده قوی ای ندارم و از شکست خوردن خیلی خیلی ناراحت میشم، احستس میکنم با هر شکست ذره ای وجودم ازم جدا میشه. برنامه میریزم و نمیتونم بهش عمل کنم، اصلا نمیدونم چجوریاس
بی نظم و شلخته بودن و خواب درست و حسابی نداشتنم به همه اینا اضافه کنین
*سمپادیا تنها جاییه که چون کسی منو نمیشناسه مثل دفتر خاطره ازش استفاده میکنم و میتونم هرچی تو دلمه بنویسمو بریزم بیرون، مرسی که هست♡