شب کنکور..!

[shnava]

خب اوضاع بد من به شب کنکور ختم نمی شد
از 3 شب قبل از کنکور من خوابم نبرد(سال دوم البته)
یعنی تا میومد خوابم عمیق بشه کابوس میدیدم و بلند میشدم و دیگه خوابم نمی برد
اصلا یه وضعیت بدی بود
اون سه روز هی یه کلمه از نکات آزمونا میخوندم یه نیم ساعت اشک میریختم
بعد از کنکور رو که نگو اومدم بیرون فقط 3 ساعت راه رفتم ( گریه نکردم کپ کرده بودم!!)
ولی در کل خیلی الکی به خودم استرس وارد کردم به شدت روی نتیجه ام تاثیر گذاشت یه سری بی دقتی های افتضاح کرده بودم
نکنید این کارو
اگر هم استرس گرفتید خودتون رو آروم کنید
ورزش هم جواب میده

 

[اُمـــــــیـــــــــد :)]

من شب کنکور خوابم نمی برد ، از 10 و نیم اینا تلاش کردم برای خواب ، هر از هر نیم ساعتی میومدم از اتاقم بیرون میگفتم خوابم نمی بره ، چکار کنم ؛ فقط به می گفتن فکر کن به فردات که خوابت میاد و زودی برو بخواب هر چی می گفتم ب خدا دست خودم نیست ، واقعا خوابم نمی بره ، می گفتن به فردات فکر کن و فقط بیشتر استرس می گرفتم ،
ولی آخرش خدا رو شکر خوابم برد یک و نیم دو بود فک کنم .
صبحش هم 5 از خواب بیدار شدم ، و از حجم استرس (استرس مثبت ) که سر جلسه دارید ، مطمئن باشید اگر خوابتون هم کم باشه ، اون قدر ها از مغزتون کار می کشید سر جلسه ک یادش بره خوابتون میاد برای من ک این جوری بود .
ولی در کل خواب شب امتحام رو خیلی جدی بگیرید .

 

[arvin.a]

خب بذارید منم شب کنکورمو بگم
اینطوری بود که من روز قبل کنکور رفتم استخر که کلی خسته شم و ازینجور صحبتا : ))
بعد شب هم خیلی زود رفتم که بخوابم
حالا من هی خوابم نمیبرد هی اعصابم خرد میشد
اصن از یه جایی به بعد استرس اینکه اگه خوابم نبره چی میشه نمیذاشت بخوابم : ))
خلاصه با یاری خدا و دعای والدین خوابم برد اتفاقا یادمه سنگین و خوبیم بود
همین

 

[Hotaru]

من تا ده و نیم شب درس خوندم.
یک ساعت هم وسیله‌های مربوط به آزمون رو جمع کردم.
ساعت یازده‌ونیم تا شش و نیم هم خوابیدم.
استرس هم نداشتم. : )

 

[*Reihan*]

تا ساعت 12 شب نمیتونستم از کتاب دل بکنم!
نکه ادم خرخونی باشما،
مرور اصلی ترین درسام مونده بود و حتی بعضی جاهای زیست بودن که تاحالا اصلا نخونده بودم...! -_-
بعدش یکم با خواهرم گفتیم خندیدیم که حالم عوض شه از درس دور باشم
بعدشم سرمو گذاشتم رو بالش،
ولی خوابم نبرد و هی تیک تاک ساعتو میشمردم...
حس عجیبیه کلا حتی وقتی حس میکنی استرس نداری،باز خوابت نمیبره...
صب 6 بیدار شدم دوش اب سرد گرفتم و رفتم سرجلسه :)

 

[arcana]

من خودم روز قبل کنکور سوالای ریاضیا رو زدم ، واسه شیمی ۱۹ تا غلط داشتم
ولی باز شب یه ذره مرور کردم و ساعت ۱۰ خوابیدم

من از استرس دوستای کنکوریم دو سه شبه نتونستم بخوابم بعد اونوخ شما چطوری شب کنکور خودتون ساعت 11 گرفتید خوابیدید؟=|

فردا هم دوستام کنکور دارن و میخوام یه جوری برناممو تنظیم کنم که تا وقتی کنکورشون تموم نشده بیدار نشم

 

[Mindy]

دیشب من کنکور نداشتم ولی چون ی نفر دیگه کنکور داشت خوابم نبرد
تا 3 بیدار بودم

 

[شانا]

من انقد توچند روز گذشتش و روز قبلش گریه کرده بودم ساعت ۱۱ شب بی حال شدم خوابیدم(((:
ولی هر چی بیشتر استرس نخوابیدن داشته باشین سخت تر خوابتون میبره خلاصه

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

موقع کارشناسی ارشد ساعت ۲۰ خوابیدم و ۵ صبح بیدار شدم:)
بدون هیچ اتفاق خاصی...چون تقریبا میدونستم نتیجه چیه
اما موقع کارشناسی؛خیلی استرس داشتم و اصلا خوب نخوابیدم

شب کنکور دکتری خیلی استرس داشتم
تا صبح این پهلو اون پهلو میشدم
صبح هم 6 بیدار شدم

 

[Becoming]

شب کنکور، همون چیزی که ازش می‌ترسیدم سرم اومد!
اصلا خوابم نمیبرد تا صبح فقط چشمام رو بسته بودم!

خداروشکر تموم شد رفت #

 

[lyamyy]

انقدر آروم و بیخیال خوابیده بودم که صبح مامان به زور بیدارم کرد

 

[s.zhr.s]

من از شروع سال تحصیلی دوازدهم میگفتم یه ماه آخر بم قرص آرام بخش بدین چون شب کنکور استرس میگرم و نمیتونم بخوابم(:
روز قبلش خیلی حس عجیبی داشتم ولی مقاوت میکردم ک همه چی عادیه/:سه تا فیلم دیدم...با یسری کار چرت سرم مشغول کردم...با خانواده گپ زدیم...از گوشیم استفاده نکردم اصلا...کنکور هنر نگاه نکردم و حتی هیچی مرور نکردم
و یادمه ب مامانم گفته بودم برای ناهار مرغ بپزه و حتی گفتم سرخ نکنه چون فک میکردم ممکنه رو دلم بمونه و فرداش گلاب ب رو تون اسهال بگیرم××
مامان گف زودتر بخواب و من ۹ شب رفتم توی تختم تو فکرم میگفتم خوابم نمیبره ولی سرم گذاشتم رو بالش خوابم برد و عمیق خوابیدم تا فرداش ساعت ۵یا ۶ ایناD:
بیدار شدم تازه استرسم شروع شده بود و لرز کردم و از سرما بندری میرفتم بعدش نمیدونم چرا ولی اومدم سمپادیا چک کردم چند تا از بچه بم پیام دادن و برام آرزوی موفقیت کرده بودن و من اشک شوق ریختم و ذوق کردم و حالم یکم بهتر شد ولی خب تا زمانی ک دفترچه سوال رو بدن استرس داشتم و یه چنتا سوال دیدم اوکیی شدم و هیچکدوم از توهمات رخ نداد^^

 

[sp.ring]

خوابم برد تازه دیرم پاشیدیم کل خانواده ...

 

[Cloudy]

3 خوابیدم 6پاشدم با اینکه کل روزو ورزش کرده بودم تا خسته شم و خوب بخوابم

 

[Vernal]

هر سه بار رو راحت خوابیدم.