چطوری دوباره قوی شیم

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mhmmdshirazi
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

mhmmdshirazi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
840
امتیاز
2,453
نام مرکز سمپاد
شهید Helli
شهر
tehran
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
:دی خواب موندم!!
دانشگاه
دانشگاه امیر کبیر
رشته دانشگاه
مهندسی مکاترونیک
تلگرام
اینستاگرام
سلام
خب این موضوع تا حدی شامل خودم هم میشه واسه همین اصلا ایجادش کردم ولی احتمالا فقط مشکل من نیست.
یسری افراد هستن خیلی قوی با انرژی به همه انگیزه میدن و و و ... ولی تو زندگیشون شرایط یجوری میشه به دلایل خاص خودشون دیگه اون آدم نیستن...
ضعیف میشن...
شکننده...
افسرده...
و بزرگترین مشکل و دردناک ترینش اینه که دلشون میخواد اون آدم قبلی باشن ولی نمیتونن و این خودش داغونشون میکنه...
حب حالا سوال من اینه که برای این افراد راه حل چیه؟؟
چجوری برگردن؟؟
و خب خودم هم شاملشونم :دی
 
من توي اون شرايط بعد از اين كه له له شد به اين نتيجه رسيدم افسرده شدنم و هواي خودمو نداشتن انتقام منه از خودم و من مهم ترين ادم زندگيمم و اين كار يه حماقت محضه
و وقتي برسي ب اون جايي ك بفهمي حقت از زندگي چيه انگيزه مي گيري براي بلند شدن
 
من اینطوری ام که از ناامید شدن های پشت هم ناامید و ضعیف میشم تا نتونم دوباره تلاش کنم و دوباره ناامید شم :| منظورم اینه که دلیل ضعیف شدنم ترس از تلاش و ناامید شدن دوبارس .
 
من قبلا خیلی اعتماد به نفس داشتم و ادم مثبتی بودم اماخیلی کم شد سال کنکور به صفر رسید اما از بعد کنکور تا الان که فکرکنم حدود ۲ماه شده فهمیدم هرچی بیشتر تو کارای گروهی شرکت میکنم اعتماد به نفسم بیشتر میشه
ورزش هم خیلی کمک میکنه
کلا هرکارکنید که هورمون اندروفینتون بیشتر ترشح بشه احساس بهتری پیدا میکنید
 
من توي اون شرايط بعد از اين كه له له شد به اين نتيجه رسيدم افسرده شدنم و هواي خودمو نداشتن انتقام منه از خودم و من مهم ترين ادم زندگيمم و اين كار يه حماقت محضه
و وقتي برسي ب اون جايي ك بفهمي حقت از زندگي چيه انگيزه مي گيري براي بلند شدن
حرفت رو تا یه جاییش قبول دارم!! ایرادی که من وارد میکنم به حرفت اینه که خیلی وقتا این ضعف میره سمت افسردگی و کلا ناخوداگاه دیگه آدم توان اینو نداره که خودش رو دوست داشته باشه یا مثلا خودش براش مهم باشه!! کاملا ناخوداگاه.
من اینطوری ام که از ناامید شدن های پشت هم ناامید و ضعیف میشم تا نتونم دوباره تلاش کنم و دوباره ناامید شم :| منظورم اینه که دلیل ضعیف شدنم ترس از تلاش و ناامید شدن دوبارس .
خب به نظرت راه حلش چیه؟؟ من نمیدونماا ولی شاید شاید شاید انجام یسری کار باشه که مطمعنی نتیجه مثبت میده و باعث میشه دوباره اون اعتمادی که به خودت داشتی رو به دست بیاری!!

من قبلا خیلی اعتماد به نفس داشتم و ادم مثبتی بودم اماخیلی کم شد سال کنکور به صفر رسید اما از بعد کنکور تا الان که فکرکنم حدود ۲ماه شده فهمیدم هرچی بیشتر تو کارای گروهی شرکت میکنم اعتماد به نفسم بیشتر میشه
ورزش هم خیلی کمک میکنه
کلا هرکارکنید که هورمون اندروفینتون بیشتر ترشح بشه احساس بهتری پیدا میکنید
کار گروهی!! ایده ی جالبیه کلا آدم وقتی درگیر با آدم های دیگه است ناخوداگاه حس بهتری پیدا میکنه کلا انزوا خیلی مزخرفه ولی سوال من اینجاست که وقتی تنها میشی چی؟؟
 
به نظرم باید برای خودش هدف دست و‌پا کنه ... هدفای کوچیک ولی مهم برای خودش .... شاید مثلا یکی که همیشه عاشق موسیقی و ساز زدن بوده حالا بره سمت مسابقه

من خودم با اینکه به روی خودم‌نیارم و‌ خودمو گول بزنم که چیزی نشده تا حد زیادی بهتر شدم ... مثلا ادای قبلا رو در میاوردم و بعد از یه مدت خیلی از اون فضای افسرده دور شدم البته سخته این قضیه ... شما ببینید یکی که هر مشکلی داره مثلا شکست عشقی خورده توی خونه بشینه وپرده ها رو‌بکشه هیچجا نره بهتره یا مث قبل از اون قضیه برخورد کنه و‌حداقل ادای کسی که حالش خوبه رو در بیاره؟ اوایل سخته ولی کم کم اسون میشه

و اینکه خودشو بیشتر دوست داشته باشه اون فرد :) که اینم کار راحتی نیست حدودا :)
 
دو قانون برای من وجود دارند
1.تا وقتی که هست قدرش را بدان و خوش باش،وقتی ک رفت غمش را نخور و مسیر روبرو را ببین.چون فکر کردن به آن فقط راه پیش رو را مبهم میکند
2.ورزش
.
یک گزینه ی دیگر هم هست
در خلوت نبودن هم گزینه ی خوبی ست(البته برای بیشتر افراد)برای مثال من و بعضی از اشخاصی که میشناسم میتوانیم خود را تقویت کنیم ولی دیگران این توانایی را ندارند
 
سوال من اینجاست که وقتی تنها میشی چی
خوب توخونه هم یه برنامه ریزی دقیق داشته باشی که فرصت اینکه بری تو فکر نداشته باشی
مثلا گیاه پرورش بدی
کارای خونه انجام بدی :D
کتاب بخونی و...
 
وقتی به جایی میرسی که هیچی‌ واست مهم نیست و واسه هیچی تلاش نمیکنی و واسه هیچی‌ ری اکشن نمیدی اونموقع باید چکار کنی؟
زندگی بی هدف ، بی انگیزه ،...
خیلی مزخرفه -_-
استرس هم یادم رفته چجوریه از بس به همه چی گفتم بدرک
 
Back
بالا