محمّد - ۹۴۵۶

[mohamad.ahmadi]

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست​

هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود​

صحنه پیوسته به جاست​

خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد​

قفسه ی کتاب خودم رو شروع می کنم! :د
لازمه میدونم که اشاره کنم من نه کتابخوان هستم؛نه نویسندگی یاد دارم؛نه از نقد، چیز خاصی سرم میشه و نه هیچ چیز دیگه.
خلاصه که هیچ نقطه ی مشترکی با کتاب و کتابخوانی و ادبیات ندارم.بنابراین امیدوارم در این قفسه کتابهای فوق العاده و
نقد های خوب و نه خلاصه های خوب و نه هیچ چیز خوب دیگه رو جویا نباشید.
با اطمینان میتونم بگم اینجا همه چیز زیر خط فقر خواهد بود!"
کتابها شامل کتابهای زیست شناسی (المپیاد و مطالعات تکمیلی) ، ادبیات داستانی ، شعر ، ادبیات کهن پارسی و...
خواهد بود و امیدوارم بتونم کتاب رو طوری که هست نشون بدم؛نه طوری که فهمیدم و برداشت کردم بصورت شخصی.
و امّا لیست کتابها:

شرق بهشت | جان اشتاین بک
من دانای کُل هستم | مصطفی مستور
خرده جنایات زناشوهری | اریک - امانوئل اشمیت
کافه پیانو | فرهاد جعفری
دخمه | ژوزه ساراماگو
زنی که مردش را گم کرد گزیده داستان های کوتاه | صادق هدایت
سووشون | سیمین دانشور
آن مرد دروغ می گفت اینجا بلدرچین نیست | رسول یونان
سیندارتا | هرمان هسه
بادبادک باز | خالد حسینی
هزار خورشید تابان | خالد حسینی
عامه پسند | چارلز بوکفسکی
جلاد لاغر | دارن شان
مجموعه ی نبرد با شیاطین | دارن شان
مجموعه ی تن تن خبرنگار جوان | هرژه
چشمهایش | بزرگ علوی
صد سال تنهایی | گابریل گارسیا مارکز
قلعه ی حیوانات | جورج اورول
دختر کشیش | جوروج اورول
موش ها و آدم ها | جان اشتاین بک
موج ها | ویرجینیا وولف
ناتور دشت | سالینجر
سمفونی مردگان | عباس معروفی
وغ وغ ساهاب | صادق هدایت
دیوان کامل | فروغ فرخزاد
هشت کتاب | سهراب سپهری
سه گانه | فاضل نظری
مجموعه اشعار | نادر نادرپور
دیوان حافظ | خواجه شمس الدّین محمد شیرازی
دیوان کامل | پروین اعتصامی
حفره ها | گروس عبدالملکیان
سطرها در تاریکی جا عوض می کنند | گروس عبدالملکیان
کلاغمرگی | لیلا کردبچه
تذکره الاولیا | شیخ فریدالدین خیام نیشابوری
قابوسنامه | کیکاووس بن اسکندر
فرج بعد از شدّت | ابو علی محسن بن ابراهیم تنوّخی
تکامل | مارک ریدلی
زیست شناسی سلولی | بروس آلبرتس
شمردنی ها را بشمار | پروفسور مجید میرزا وزیری
دا | سیده زهرا حسینی

چند نکته​

خب!:د
لیست بالا کتابهایی هستند که خواهم خواند و یا در حال خوندن هستم,چرا که من اصن تا بحال کتاب نمی خوندم و زمانم رو به چیزهای دیگه اختصاص میدادم!
لیست روز به روز کامل و تکامل تر خواهد شد اما هیچ وقتِ هیچ وقت کامل ترین نخواهد بود و همیشه جا برای کامل شدن خیلی داره.
در صورت امکان در نقدها[nb]البته اسمش رو نقد که نمیشه گذاشت[/nb] لینک گودریدز قرار خواهم داد.
پست ها نقد من رو[nb]که در آینده قرار خواهم داد[/nb] بهتره بعد از خوندن کتاب مورد نظر مطالعه کنید تا هم اشتباهات من در توصیفات رو پی ببرید و لطف کنید به من بگید؛ و هم دچار برداشت اشتباهی از کتاب نشید،چرا که بسیاری از نقد ها و تحلیل ها و خلاصه نویسی ها بنده کیفیت لازم رو نخواهند داشت.
سعی خودم رو در پی گیری پیاپی قفسه خودم خواهم کرد تا قفسه دچار سکون و سکوت نشه و کتب جدید و نقد های جدید در قفسه قرار داده بشه.
در انتها هم لازم میدونم از ارغوان تشکر کنم بابت مدیریت بسیار بسیار خوبش در قفسه همچنین ایجاد آرشیو جامع و کارآمد.
همچنین کمال تشکر رو از حمید و علیرضا دارم بابت قفسه های زیباشون که من رو به کتاب خوندن علاقه مند کرد!:د

 

[mohamad.ahmadi]

من دانای کُل هستم

من دانای کُل هستم​

نوشته ی مصطفی مستور | نشر ققنوس | 96 صفحه | چاپ هشتم؛1388​

9 از 10​

کتاب من دانای کُل هستم اثر مصطفی مستور و منتشر شده توسط نشر افق و چهارمین کتابی هستش که توسط آقای مستور نوشته شده و به چاپ رسیده؛چاپ اول کتاب سال 1383 بوده و تا بحال ادامه داره![nb]مشخصه خب:د[/nb]کتابی که دارای هفت داستان کوتاه هستش.در پِیِ این کتاب خوندن نقد حمید رو هم توصیه میکنم.
داستان های کتاب شامل:
چند روایت معتبر درباره ی سوسن
من دانای کُل هستم
مغول ها
وَ ما اَدریکَ مَریَم؟
ملکه الیزابت
مشق شب
دوزیستان
هستش؛نثر روون کتاب و سبک عشق و عاشقی و رئالیسم؛حضور بانوان همگانی[nb]همون فاحشه[/nb]در داستان ها و طرز برخورد و دیدگاه
های نویسنده در داستان ها مشهود و قابل توجه هستش. "وَ ما اَدریکَ مَریَم؟" بنظرم بهترین داستان کتاب هستش.

-) چند روایت معتبر درباره ی سوسن
داستان یک خانم همگانی به اسم سوسن و فردی شاعر بنام کیانوش ـه.
در ابتدای داستان نویسنده به نشون دادن وضعیت سوسن؛زندگیش و... میپردازه.در ادامه آشنایی او با کیانوش؛رفتار عجیب کیانوش که بجای
فعالیت های.... فقط شب تا صبح به سوسن زُل میزنه؛اینکه کیانوش برای سوسن شعری زیبا میگه؛اینکه کیانوش عاشق سوسن میشه
اینکه سوسن هم عاشق کیانوش میشه؛برای کیانوش از وضعیت ملال آورش؛از خسته شدنش از زندگیش و... میگه؛و اینکه نهایتن به هم نمیرسن
و خواننده ی داستان مبهوت خواهد موند در پایان داستان؛داستان رو زیبا کرده و اون رو به یک داستان خواندنی تبدیل کرده.
داستان "چند روایت معتبر درباره ی سوسن" داستانی خاص و زیباست که از دیدگاه دیگه ای به عشق و شهوت و تفاوتش نگاه میکنه.
معضلات اجتماعی و فرهنگی ایران رو بازتاب میکنه و میل شما رو به ادامه دادن کتاب بیشتر میکنه.توصیه میکنم حتمن بخونید داستان رو.

سیب های قرمز را که ریخت توی ظرفشویی؛گریه اش گرفت.سیب ها را رها کرد و رفت توی اتاق خواب.از کشوی میز توالت،از لا به لای کاغذ های درهم و برهم قبض های پرداخت شده تلفن و برق و گاز و آب؛کاغذی را پیدا کرد.نشست روی تختخواب و زانوهاش را توی سینه اش جمع کرد.برای چندمین بار شعری را که کیانوش درباره او گفته بود خواند. (صفحه ی چهارده)

-) من دانای کُل هستم
داستان فردی نویسنده که قصد دارد در پایان داستانی که مینویسد قهرمان داستانش "یوسف" را بُکُشد.در ادامه وقتی نویسنده میخواهد تایپ داستان را به همسرش بسپارد؛از سوی همسرش درباره ی کشته شدن یوسف در
کشمکش قرار میگیرد زیرا معصومه دوست ندارد یوسف با مرگ به پایان برسد.نویسنده ادعا میکند "من دانای کُل هستم" و من تصمیم میگیرم که کی زنده بماند و کی بمیرد.شاید مستور خواسته در این داستان رابطه ی خدا با بندگانش رو تجلی بده.

ببینم تو تاحالا چیزی از انواع روایت و زاویه دید و تکنیک های داستان نویسی شنیده ای؟جهت اطلاعت باید بگم این داستان به روایت دانای کل نوشته شده و در این داستان من دانای کل هستم.
وقتی گفته بودم "من دانای کل هستم" چنان با مشت کوبیده بودم روی میز که فنجان ها لرزیده بودند. (صفحه ی بیست و نُه)

-) مغول ها
داستان رو زیبا شروع کرده؛داستانی هستش که هر لحظه منتظر یک اتفاق جدیدی و هیچ پیش بینی ای نداری؛داستانی که از دیدگاه اول شخص بیان میشه و واقعا خوندنش لذت بخشه.داستان یک استاد تاریخ دانشگاه؛روابط احساسی با همسرش،لغزش هاش و ... ست.
شاید مستور خواسته کسی که به عنوان یک عشق دوم،یک هوس وارد زندگی یک مرد میشه،مانند حمله ی مغول ها که ایران را ویران کرد
فرد و زندگی او را ویران میکنه.در کل خوب بود.

-) وَ ما اَدریکَ مَریَم؟
داستان رابطه ی احساسی و علاقه ی یک زوج به نام های مریم و امیر که خانواده ی مریم میخوان مریم رو به عقد فرد دیگری دربیارند؛عشق بسیار زیبا در داستان تجلی یافته و واقعا زیبا نشون داده شده؛فضاسازی مناسب،درام عالی،همه چیز اندازه؛نه شورِ شور،نه تلخِ تلخ.
خلاصه که تو این داستان مستور هیچی کم نذاشته؛در پایان هم امیر و مریم به هم نمیرسند و مجبور به خداحافظی میشوند؛زیباست.
شده کتاب رو هم نخونید؛این داستان رو از دست ندید.

-) ملکه الیزابت
داستان چنتا نوجوون و رفیق هم محلی هست که یک بازی ابداء میکنند که نوعی قماره؛به این صورت که اسم اشیاء رو عوض میکنند و هرکس نام اون شیء رو اشتباه بگه؛پول ها بین بقیه تقسیم میشه.بچه های فقیری که از فقر دست به این کار میزنند.داستان با کشمکش های والدین بچه ها پیش میره تا یکی از بچه ها عاشق دختر همسایه میشه؛در جریان این عشق یه جورایی شکست میخوره و ناپدید میشه؛چند روز بعد هم جنازش پیدا میشه.
روند داستان طوری هستش که اصلا فکر نمیکنید قرار این اتفاق بیفته؛راستش از ابتدای داستان اصن قابل پیش بینی نبود که میخواد به کجا برسه.
داستان دوست داشتنی ای بود.

-) مشق شب
روایتی ادبی از زندگی که جریانات زندگی رو به زبان ادبی و پر از کنایه و تشبیه و غیره روایت میکنه.
متن فوق العاده زیباست؛دومین داستان برتر این مجموعه.

-) دوزیستان
دوباره یک خانم فاحشه که البته در داستان های مستور زیاد به چشم میخوره اما در هر داستان روایتی متفاوت از زندگی اونا و آدمای مرتبت با اونا رو نشون میده؛این بار داستان مردی ست که همسرش رو از دست داده یه جورایی و پیش پوری[nb]همون خانم فاحشه[/nb] اومده.
روایت و خلاقیت مستور در این داستان هم ستودنی عه؛چون روایات متفاوت و فضاسازی و محتوا کاملا متفاوت بود از حضور این داستان در کنار داستان اول در یک کتاب اصن ناراضی نیستم.این قدرت قلم مستوره.راضی ام.

جمع بندی
کتاب کوتاه،کم حجم و فوق العاده خوندنی ـه؛اگر دو ساعت فرصت دارید،کتاب رو حتمن مطالعه کنید.

خونده شده در خرداد ماه نود و دو