• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

نتایج جستجو

  1. شیمی 1 مفید یا ...؟!

    پاسخ : شیمی 1 مفید یا ...؟! عاره دیگه . صرفن میخونیمِشون انگار ..
  2. شیمی 1 مفید یا ...؟!

    پاسخ : شیمی 1 مفید یا ...؟! هالا اینا ک اینقد خوب همه چیُ توضیح دادنِ اینا! و مام تحسین میکنیم ، چرا کاری نمیکنیم؟! 8-|
  3. اصطلاحات شیمیایی 1 !

    پاسخ : اصطلاحات شیمیایی 1 ! نمک ..دی : از واکنش فلز با نافلز ؟ :-"
  4. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها کلن مث ک من خیلی سووتی میدم! امروز ، ک سوار تاکسی شدم ، من وسط بودم ، یه خانومه سمتِ راستم ، یه سربازِ گنده سمت چپم!!! کلن داشتم میمردم اون وسط ، هالا خوب بود خانومه پیاده شد! ..دی بعدش یه حشره ی زِشت من کشف کردم زیره پام ، تایی ک ماشین واستاد من زدم بیرون! ..دی بعدش، ماشینِ...
  5. بی تفاوتی ..

    پاسخ : بی تفاوتی .. الان شما جواب بده اصن چرا آدم باید نسبت ب چیز های اطارفش نظری داشته باشه؟! فک میکنم اینکه آدم بی تفاوت میشه، یعنی آدم افسردس! یعنی ...
  6. سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان ۱]

    پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1] فک کنم بحث سرِ روزه سمپاد تموم شده ، ولی صرفن یه چیز : من میدونم ک چی بود ، چی شد و چی کردن ! صرفن چیزیه ک میخوام بگم : ریحانه ، شخصِ شخیصت میومد میگف ک : تئاتر مونده ! وای ، فلانُ اینا . با این اوضاع من ، انتظار داشتم ک تئاتر خیلی بهتر از این حرفا...
  7. سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان ۱]

    پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1] واس چی میان ؟ :-"
  8. سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان ۱]

    پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1] من جدن مشتاقم ببینم پایه ی ما میخواد چیکار کنه؟ :|
  9. انتظارات از خانواده!

    پاسخ : انتظارت از خانواده! + ببین! آخه آزاد بودن یک حدی داره! بابام اینو بهم گف ک اونا یه سری تجربه ها دارن ک ما بچه ایم و نمیفهمیم ( از نظز عقلُ اینا داریم فعلن رُشد میکنیم! و اینو گفت ک " تو " با دوستت ، بهتر رابطه بر قرار میکنی ، چون اوونم ، عقلش ب اندازه ی تو ِ و تقریبن خطاها و کار هاتون...
  10. انتظارات از خانواده!

    سلام بچه ها! من الآن داشتم با بابام صُحبت میکردم ک ، شما ( مارد پدر ها ) هیچی نمیفهمین! یه مشت موجووده نفهمینُ اینا! ;D چون قبلش با یکی از بچه ها داشتم صُحبت میکردم ، ک یه مقدار مشکل داشت ، با خانواده ُ این جوور چیزها! بعد من ب بابام ( ک روانشناسی و تعلیم و تربیت خونده ) گفتم ک پا شین شما ها ک...
  11. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها رفتیم سره کلاس زبان ، معلمه گف news بدین! بعد گف یکی از بچه ها بگه ، بعد اینو گف : The Highest man In The World Is 2 cm >:D< یعنی کلن عالی بوود! ;;) تووو سانتیمیترز! >:D<
  12. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها الآن با هم سرویسیام ( لیلا و الهام ) پا شدیم رفتیم پاساژ چیپسُ ماست خریدیم ، اوومدیم توو حیاطه الهام اینا ، نشستیم خوردیم :-" بعدش ، مث ک ماست کم بوود! بعد من نفهمیدم جریان چیه ، گفتم ماست زیاد بوخور تموم شه ;;) بعد یه چیپس برداشتم کله مساحته ماست ُ طی کردم بعد میبینم الهام داره...
  13. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سحر زنگ زد خوونموون ، بعد لیلا رف گووشیو برداشت! بعد یهو دیدم داره میگه سحر !! نگوو منظوورش " مینا " بووده :)) اشتباه گف سحر :-جی سحر یه عالمه بش خندید!
  14. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها رفتیم کلاس زبان ، بعد اوومدم بگم فِلانی آذربایجانیه ! بعد گفتم آذرجایِبانی ;;) یه عالمه بم خندیدن : - <
  15. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها چن رووز پیش ک احساس کردیم آقای فاطمیُ اوون لهجه دار ارُ پیچووندیم اوومدیم ، نگوو نپیچیده بوودن! (:| فاطمی دیرووز اوومده بم میگه : شما پریرووز با چی رفتین خوونه؟ ;;) میگم ما پریرووز مدرسه نبوودیم ;;) :-" میگه : با چی رفتین خوونتون :-L میگم مدرسه نداشتیم :-L :-L :-L (:|...
  16. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها امرووز رفته بوودیم با هدیه دمه پیلُت ، بعد من داشتم ب هدیه میگفتم آیدیه پووریُ میخوام =p~ >:D< :-< بعد برگشتم ، دیدم پووری واستاده ، دستمو ب این صوورت >:/ بردم جلُ صوورتش ( پشتش بم بوود ) بعد گفت اِِِاِاِ!!! این!!! ;;) :-\ بعد پوری برگش ب صوورته :-اُ ک من چی میگم ، نگام...
  17. شکارچی شنبه

    پاسخ : شکارچی شنبه ساینا!!! موضووعه اصلیه فیلم های ما چیه؟! دووستی دختر با پسر؟ جدن فک میکنی فیلمای ما خووبن؟؟؟؟؟ ( بعضی هاشوون )
  18. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها دیرووز منُ هدیه آقای فاطمیُ اوون آقا لهجه دار ارُ پیچووندیم اوومدیم بیروون! بعدش هوا سرد بوود! سره کووچه یه مقدار از این جوانک ها وایستاده بودن ، بعد یکیشوون گف خب سرده توون میشه! یه چن بار اینو گف ، بعدش من یهو وایستادم ، دستمو دراز کردم گفتم : بده!! بعد پسره هنگ بوود ک من دارم...
  19. نمره ی دردسر ساز

    پاسخ : کمترین نمره تون فک کنم امتحان نیم ترم فیزیک امسال بود ;D شدم 12.5 +1 بعد ب لیلا ( خواهرم ) گفتم ! بچم :o شده بوود! ;D منُ بهنووش کلن داشتیم میخندیدم! ;D
  20. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سره کلاسه قرآن بوودیم ، رفته بوودم سر جایه ساینا ( ته ، وسط ) بعد اوومدیم از هاشمی سوال بپرسم ، گووشیه سوگلُ گرفتم ، زنگ زدم میگم : عععععععلو؟؟؟ ;;) :)) بعد سوگل اینجووری بوود ک بم گف : مینا خفه شو! آروومتر حرف بزن!! خیلی جالب بوود! :دی :-"
بالا