پاسخ : اولین نشست ادبی سایت
یه شعر دیگه از فاضل نظری که به نظر کم قوت تر از قبلی میاد :
آن کشته که بردند به يغما کفنش را
تير از پي تير آمد و پوشاند تنش را
خون از مژه ميريخت به تشييع غريبش
آن نيزه که ميبرد سر بي بدنش را
پيراهني از نيزه و شمشير به تن کرد
با خار عوض کرد گل پيرهنش را
زيبا تر...