از خدا یک کمی وقت خواست
وای ای داد بیداد
دیدی آخر خدا مهلتش داد
*
آمد و توی قلبت قدم زد
هر کجا پا گذاشت
تکه ای از جهنم رقم زد
*
او قسم خورد و گفت
آبروی تو را می برد
توی بازار دنیا
مفت قلب تو را می خرد
*
آمد دور روح تو پیچید
بعد با قیچی تیز نامریی اش
پیش از آنکه بفهمی
بالهای تو را چید
*
آمد و...