پاسخ : سوتیها
ی روز توسالن مدرس داشتم راه میرفتم ک متوجه شدم ی نفرداره باسرعت نور ب طرف من میاد...............
پامو اوردم جلو تا...........چشتون روزبد نبین طرف پخش زمین شد..حالامن ;D.. :>........
بعدرفتم کمکش کنم بلند ش دیدم دخترمعاونمون!!!!!!؟.......... :-[ :o کلی ازش معذرت خواهی کردم...