نتایج جستجو

  1. سین.

    شهری مملو از مردم بیمار بی حال تر از خماری چشم هایت تقلای زندگی کردن در میان این مردم به *** رفتن دوری از نفس ها و طعم گنگ لب هایت ... فکری مسخ شده از ترس شاید نبودنت ! ترس دود و باتون از روی تمبلی و اضافه وزن شاید من و 16 سالگی -مشق حسابان یا...- ! حمام خالی و کف در میان دستانم! و لیزیه صابون...
Back
بالا