پاسخ : خاطرات ورزشی!
رفته بودیم مسابقات قهرمان کشوری تبریز(تنیس) تو خوابگاه هیچی واسه خوردن نداشتیم(مربی مون یکم بیش از حد خسیس بودن) چشمامون مثل این قحطی زده ها زده بود بیرون :(( رنگا زرد حس حرف زدن نداشتیم البته بعد از دو تا باخت شیرین :( باز مربی خوشحالمون بچه ها ورزشکارا که باید تحملشون...