پاسخ : سانحه!
یه روز رفتیم خونه ی دختر دایی مامانم من حدودا 3 تا4سال داشتم پسرشونم از من 4 سال بزرگتر بود پسرا م که اصولا جنگی
یه فیلم جنگی گذاشت
خلاصه حوصلم سر رفت برای جلب توجه رفتم بالای مبلشون وخواستم تکیه بدم
مبلای ماهم اون موقع چسبیده بود به دیوار فکر کردم مال اونام...