پاسخ : اعترافگاه !
یه بار یه بچه ای از فامیلا یا داداش خودم بود تو اتاق تنها بودم اومدم بچه هرو بقل کنم چون رو تخت بود سرش خورد به دیوار #-o
اینم بچه نمیتونست حرف بزنه دیگه منم به مامانش گفتم خواستم بقلش کنم زد زیر گریه :-"
حالا اونا هم بعد از چک کردن پوشکش گرفته و شیر دادن بهش و کلی کار دیگه...