پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف میکنم کاملا تقصیر خودم بود که چونه برادرم شکست. دست و پاهاشو بسته بودم براش لنگ گرفتم. 8-| (الآن میفهمم چقدر مزخرف بودم) ولی در اعترافاتم نزد پدر مادر گرامی فقط گفتم که دست و پاشو بسته بودم و خودش خورد زمین. چه بازیهای زشتی میکردیم. همش گروگانگیری اینا بود.