نتایج جستجو

  1. گند های دوران كودكی

    پاسخ : گند های دوران كودكی یه دوست داشتم اسمش ساناز بود باهم مسابقه سه چرخه میدادیم جفتمونم میفتادیم تو جوب بد داداشم میومد دستمو میگرفت میبرد خونه مامانم بد وبیرا نبود که به من نگه :-L :-L هفته ای یه بارو باید میفتادم قشنگ یادمه هر چی اشغال بود میچسبید به سر وصورتم گریه میکردم :)) :))
  2. انتخاب کلمه در دوران کودکی

    پاسخ : انتخاب کلمه در دوران کودکی به محصول میگفتم مخصول یادمه دوم سوم بودم که داداشم اشکمو در اورد تا بفهمونه قلطه به هر چی ماشین گنده میدیدم میگفتم uttu(مخفف اتوبوس) به جف داداشامم میگفتمami(امیر)چیکار کنم تشخیص دوتاشون از هم سخت بود! به در باز شدم هم میگفتمda ba کلا خیلی باهوش بودم از جمله...
  3. خاطره از يادگيري الفبا

    پاسخ : خاطره از يادگيري الفبا من آ و ب رو بلد بودم اونم آ رو شکل چتر میکشیدم! خودشم چون چپ دست بودم همه یه جور دیگه نگام میکردن(انگار ادم فضایی بودم) نمیتونستن بم یاد بدن چون بازاویه زیادی مینوشتم همه دوستامم مسخرم میکردن >:p الانم که الانه مامانم از طرز نوشتنم ایراد میگیره :-/
  4. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم سوم ابتدایی که بودم مامانم برای این که شیر بخورم واسم شیشه شیر خرید =)) =))و من هر روز به هوای اون شیر میخوردم =)) =))
  5. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها داشتیم صبونه میخوردیم بادختر خالم خیلی کوچیکه در حال خوردن هی حرف میزد میخواستم خیلی محترمانه بش بگم دهن پر حرف نزن گفتم آتی دهنتو ببند حرف بزن!! اونم عین احمقا گفت باشه!! :)) :))
  6. اخراجی

    پاسخ : اخراجی منو باچن تا از دوستام که یه بار به جرم تبلیغ دین های دیگه کلا میخواستن بندازن بیرون ینی انقد گریه کردم دیگه چت کرده بودم نمیدونستم چی بگم :-ss :-ss یه بارم اول سال بود منو به خاطر همون قضیه بالا امسال انداختنم یه کلاس دیگه منم چشمه دیدنه بچه هاشونو نداشتم دنبال یه فرصت میگشتم که...
  7. جیم زدن

    پاسخ : جیم زدن چن دفه ازاین اقایون طلبه اوردن همرو به بهونه اب خوردن پیچوندم برنگشتم دوبارشم ناظممون دید گفت اینجا چیکار میکنی گفتم میخام درس بخونم گفت برو کلاست منم رفتم حیات افتاب گرفتم :) یکی دوبارم فیزیکو پیچوندم یه بارش الکی گریه کردم گفتم بدنم درد میکنه زدم بیرون :) تازه تو کلاسه ما هرکی...
  8. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم یه هفته اول شایدم بیشتر نمیدونستم چجوری باید لایک کنم همه جارو میگشتم که پیداش کنم ولی نمیدونم چرا پیداش نمیکردم به خدا یه ایرادی دارن چشمای من بد یهویی چشم افتاد بهش خرکیف شدم اعتراف میکنم برخلاف ظاهرم وقتی به امیرمون فش میدم مس سسسسسسسسسگ ازش میترسم واعتراف...
  9. چرا زیاد درس می‌خونیم؟ چرا خرخونیم؟

    پاسخ : چرا زیاد درس میخونیم؟ چرا خرخونیم؟ در این15سال عمری که کردم یادم نمیاد واقعا یادم نمیاد یه بار درسو واسه یادگرفتن با نیت خوب خونده باشم یاازش لذت برده باشم یا از ترس مامانم بوده یا از ترس مسخره کردن داداشام بوده یا به خاطر رو کم کنی شاگرد زرنگای کلاس بوده(همیشه هم نتیجه میداد :))) یا به...
  10. تا حالا تو مدرسه آب بازی كردی..؟

    پاسخ : تا حالا تو مدرسه آب بازي كردي....؟ ما خعلی زیاد بازی میکردیم بد از این سطلای بزرگ بود بااونا همو خیس میکردیم انقد زیاد بود که همه لباسامون آویزون میشد من که سویشرتم در حالت عادی آویزون هست انقد سنگین شده بود که داست میفتاد زمین ;D بد ما چارشنبه سوریم کله مدرسه بازی کردیم ناظممونم خیس...
  11. شیطنت ها

    پاسخ : شیطنت ها من هر سری که با داداشم دعوا میکردم البته بچه تر که بودم یکی از جورابای بوگندوی خودشو میکردم تو دهنش تو خواب اخه همیشه هم دهن باز میخابه! ولی خیلی حال میداد بیدار که میشد از خنده قش میکردم :)) :))
  12. روزه خواري در كوچه و خيابان

    پاسخ : روزه خواري در كوچه و خيابان ینی شما هر چی دینتون میگه رو انجام میدی؟که واسه چنین چیزی بری دینتو عوض کنی!!!!
  13. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها داشتم با داداشم جلو بابامینا دعوا میکردم برگشت گفت گوساله گفتم باباته... بنده خدا بابام قرمز شده بود :)) :))
  14. روزه خواري در كوچه و خيابان

    پاسخ : روزه خواري در كوچه و خيابان خوب اینی که تو میگی برعکسشم صدق میکنه اگه کسی که روزه میگیره اذیت میشه کسی که نمیگیره هم اذیت میشه طرف مرض نداره که اگه تشنش نی اب بخوره تو خیابون میشه من به شما بگم از فلان چیز استفاده نکن چون من استفاده نمیکنم؟بدشم ثوابشو کسی که روزه میگیره پس تو سختیاشم...
  15. بیشتر بودن سن مرد در ازدواج

    پاسخ : بیشتر بودن سن مرد در ازدواج یه کم سخته اوهوم اوهوم... :)) ببین دیدی بعضی وقتا باهم حرفشون میشه تو این موارد اگه هر دو طرف نخوان کوتا بیان خب نمیشه ممکنه کار به جاهای باریک بکشه ولی اگه اقا ه سنش بیشتر باشه میتونه راحت تر کوتا بیاد مثه دعوای بچه ها باهم دیگه اونجور که من تجربه کردم...
  16. ادبیات بد دانش آموزی

    پاسخ : ادبیات بد دانش آموزی چرا بده؟میشه ازت بپرسم به نظرت چیش بده؟ این هم یه نوع حرف زدنه که بعضی جاها کاربرد داره مثه جمه دوستا
  17. از زندگی خسته شدید؟ به زندگی برگشتید؟

    پاسخ : از زندگی خسته شدید؟ به زندگی برگشتید؟ منم همینطور دیگه داره حالم از همه کس و همه چی بهم میخوره یجورایی احساس میکنم هیچکسو ندارم نمیدونم تا کی قراره ادامه پیدا کنه ولی امیدوارم زود تر تموم شه یا از این ور یا از اون ور واقعا خسته شدم از زندگی کردن
  18. بیشتر بودن سن مرد در ازدواج

    پاسخ : بیشتر بودن سن مرد در ازدواج ولی من فک میکنم کاملا سن و سال میشناسه.خانوم تو هر سنی باشه نسبت به یه چیزایی حساسیت نشون میده که اقا ه به خاطر این که سنش بیشتره میتونه بهتر درکش کنه در غیر این صورت یه جورایی میشه بچه بازی هرچقدم که عاشق هم باشن در اون صورت یه لجبازی هایی پیش میادباید یکی...
  19. چی چی رو لایک میکنی ؟!!!

    پاسخ : چی چی رو لایک میکنی ؟!!! منم اگه باهاش موافق باشم و همینطور اگه به نظرم باهال باشه و بخندونتم ;D
  20. روزه خواري در كوچه و خيابان

    پاسخ : روزه خواري در كوچه و خيابان خواهش میکنم عزیزم بازم سوال در این رابطه داشتی میتونم کمکت کنم!
Back
بالا