نتایج جستجو

ترم یک هم اتاقیام ۲۷_۲۸ ساله بودن و هی منو میدیدن میگفتن وای احساس پیری میکنیم دهه هشتادیا وارد دانشگاه شدن :-"

خلاصه که ادم مثه خودتون پیدا میشه غوصه نخورید. ظرفاتونم بشورید :-"

خب این تعمدا میخواستن ازارت بدن، باید اتاقتو عوض میکردی.

این خیلی بده، واسه منم پیش اومده من سعی کردم یجایی خودم هم بخندم و واسم عادی باشه، یجاهایی هم خیلی جدی میگفتم که اینکارتون اذیتم میکنه و دیگه تکرارش نکیند

اگه تا الان با مال زیدش نکرده باشه :-"

اره

ما با شعار دانشجو میمیرد ذلت نمی پذیرد وارد خوابگاه شدیم، تهش دیدم واقعا ظرفشویی دورههههه و حموم نزدیکککککک

خواستم بگماااااا شب قبل خواب مقنعه رو بذارید زیر بالشت

هم خوابگاهیم ایده اش این بود در راستای نشستن ظرف رو ظرفا پلاستیک بکشیم. هنوز تن ندادیم :(

اتاق ما بغل دستشویی بود یچیز پشم ریزون بگم؟ تاحالا قاشقتونو تو روشویی حموم شسته اید؟ :-"

مظلوم گیرت اوردن. باید تو اول حمله میکردی

وقتی هنوز غذای سلف نخوردی:

اتاق ما:

یه نیمچه ارزشی داشتیم جلوش هی میخوندیم تا اخوند کفن نشود این وطن وطن نشود. این ترم روش کار کنیم ادم سالم میدیم بیرون :-"

والا ما که هی اصرار میکردیم دوستمون شلوارشو پاش کنه :-"

کلا اولش سنگاتونو وا بکنید سر قوانین اتاق :-"

بدترین بخشش همینجاست.

دهنی خوردن رو نرمال کنید

مورد داشتیم بچه ها لخت نیمه مادرزاد با حوله داشتن مثل همیشه تردد میکردن بعد یهو با خدماتی مرد در اسانسور مواجهه میشن :)))

بیشتر خوابگاه. چون اصولا ترم یک همه تون ترم یکید و هم رو نمیشناسید و هنوز اکیپی تشکیل نشده، بیشتر دور هم جمع میشید و حرف میزنید و بازی میکنید. یا حالا با هم میرید دانشگاه و بیرون، بعدتر میبینی تحمل یسری ادم ها واست سخته و بیخیالشون میشی، از یه جایی به بعد هم ادما با امثال خودشون اکیپ تشکیل میدن...