نتایج جستجو

پاسخ : تقلب وای ما یک معلم زبان زبان داریم قربونش برم اصلا خودش روشو اونور میکنه ما تقلب کنیم من و دوستم که اصلا برگه هامونو با هم عوض می کنیم چک می کنیم اگه اشکالی باشه رفع می کنیم =))

پاسخ : ورزشگـاه فوتبال بدون خانوم ـا ! کاملا موافقم میتونن جایگاهها رو دو قسمت کنن هم برای خانم ها هم برای آقایون

پاسخ : عصبانیت! گریه کردن واقعا آدمو آروم می کنه اصلا به این اهمیت ندین که بقیه بگن چه قدر لوسه برای من که خیلی کارسازه

پاسخ : سمپادی های مشهد اگر دو ها از نظر درسی بهتر نیستن بخاطر اینه که هیچ کدوم اهل درس خوندن نیستن نمونش همین من و humorous در چه مدت کوتاهی اینجا کاربر نیمه فعال شدیم

پاسخ : خوردن سر کلاس یکبار سر کلاس ریاضی داشتیم کرانچی می خوردیم اونوقت میز جلویی ما می خواست از میز عقبیمون پاکتو بگیره منم حواسم نبود مثه خلا از رو میز پاکتو بهشون دادم حالا قیافه ی معلممونو فرض کنین X-(

پاسخ : جای زخم ... من بدبخت که تا دلتون بخواد بلا سرم اومده هر جایی که میریم هیچکی هیچیش نمیشه فقط من یا میوفتم تو آب یا با مخ میام زمین #-o

پاسخ : تكاليف عيد معلم زیست یک جدول داده هم افقی داره هم عمودی خودمون باید هم سوال طرح کنیم هم جواب و فقطم از بخش اعصاب باشه جان من انیشتینم میتونه اینو طراحی کنه؟ ~X( 8-| X-(

پاسخ : سوتی‌ها دوستم می خواست بهم فحش بده جوگیر شد گفت خیلی خفه ای =))

پاسخ : رمان ماجرای بچه های بدشانس زیادی تخیلی بود اون مرده سرپرستشون که اسمش یادم نیست گاگول ترین آدم رو کره ی زمین بود ~X(

پاسخ : نارنیا وقتی که چهار تا خواهر و برادر از صحنه حذف شدن خیلی بد شد و آخرشم که معلوم شد سوزان نارنیا رو بوسیده گذاشته کنار خیلی مسخره بود مگه میشه تو ملکه ی یک جایی باشی اونجا همه دوست داشته باشن بعد فراموشش کنی :-\

پاسخ : درن شان فقط به نظرت نیاد مطمئن باش که همونه اصلا من مطمئن نیستم لارتن کرپسلی رو خود دارن شان نوشته باشه [-((راستی آواتارت خیلی باحاله =D>)

پاسخ : هری پاتر شاید بگین این دختره دیوونست ولی من کل تابستون سالی رو که می خواستم برم اول راهنمایی منتظر یک نامه از هاگوارتز بودم 8-^

پاسخ : تست های روانشناسی 46 فکر کنم اشتباه حساب کردم من مباید از20 بالاتر میشدم :-?

پاسخ : سوتی‌ها دیروز امتحان دفاعی داشتیم داشتیم سر کلاس ورزش می خوندیم که معلمون فهمید و اومد کتابا رو گرفت و برد گذاشت تو دفترش منم از ترس اینکه دیگه پس نده رفتم کتابو بردارم آخه داشت امتحان می گرفت و مطمئن بودم نمیاد دفترش خلاصه کتابو برداشتم و با خیال راحت در دفترو بستم ولی وقتی برگشتم دو...