پاسخ : سوتیها
رفته بودیم کیش سوار تاکسی شدیم تو تاکسی کلی بابام و راننده تاکسیه حرف زدنُ اینا بعد رسیدیم هتلمون طرف وایساده دمه هتل که مثلا بابام بگه چقدر میشه و پیاده شیمُ خدافظی کنیم یه دفه بعدِ چند لحظه سکوت بابام زل زده به راننده هه میگه:
-سلام ;;)
-سلامت باشین ;;)
=))
×خیلی وقت بود...