نتایج جستجو

پاسخ : اولین دوره ی مسابقه ی خوش خط ترین سمپادی 19.

پاسخ : تا حالا دقت کردین... تا حالا دقت کردین هر دفه می خواین فلشی چیزی بزنین به کامپیوتر هی فشارش می دین می بینین نمی ره تو بعد تازه می فهمین باید برعکسش کنین .... !؟

پاسخ : حدس تصاویر 3 بعدی بابا من از صفه ی یک این تاپیک خوندم ولی این عکس آخریارو نمی تونم ببینم..... 8-| :-\ کاری که به جز خیره شدن و جلو عقب بردن سر نباید انجام بدی ؟!

پاسخ : تا حالا دقت کردین... تا حالا دقت کردین آدامسای شیک در دو حجم و قیمت متفاوت (50 و 100 ت) به عنوان پول خرد ضرب(!) می شن ؟

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم اولین باری که کتابای هری پاترو خوندم )تابستون سالی بود که اول دبستانو تموم کرده بودم( ولد مورت رو می خوندم valed mooret !!! :-" ;D

پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف می کنم وقتی که بچه بودم فک می کردم فقط بقیه ی کشورا برا ما خارجن ما برا اونا خارج نیسیم :-"

پاسخ : اولین پادکست موسیقی سمپادیا من هنوز نشنیدم +لینک دوم کار می کنه ؟!

پاسخ : جای زخم ... من آمادگی بودم ... بعد از این میله های بارفیکس مانند می شد تو حیاط ! گرفته بودم داشتم یکی یکی می رفتم جلو که ی دفعه افتادم بعدش دیگه تا ی چند دقیقه یادم نیس چی شد . پا شدم دیدم پوست چونم رفته (ای خیلی افتض بود) ی بارم داشتم دوچرخه سواری می کردم که ماشین بهم زد .. بعد بازوم...

پاسخ : معدل! 19.72 دوم R ________________________ اینایی که کارنامشونو می گیرن بعد مستقیم می رن سر معلم و بعدشم دبیر خونه ینی چی واقعا !؟؟!

پاسخ : lyric(s) that U most love Katie Melua [Down the stairs to the sun] Can't say what came over me I wasn't what i used to be Hadn't seen how i lost control And i always thought that i was strong But one night, one situation, One sign, one devastation I could have said no to the walk...

پاسخ : lyric(s) that U most love Katie Melua [Mary Pickford] Mary Pickford used to eat roses Thought that they'd make her beautiful and they did, One supposes. Douglas Fairbanks, he was so handsome, He wore a moustache, Must-a had much cash, too, Worth a king's ransom, Charlie Chaplin, he...

پاسخ : آیا شما خوشبختید؟ آره بابا خیلی !! معلوم نیس ؟ ی چرخ بزنم ببینی !؟ من که خواستم هر کاری کنم ی مانع دیدم جلوم

پاسخ : سانحه! من بچه بودم تقریبا 4 5 ساله از پله ها افتادم پایین . فقط یادم میاد که ی لحظه انگار خودمو داشتم از بالا می دیدم بعدش دیگه یادم نمیاد چی شد.احتمالا ی لحظه بی هوش شده بودم

پاسخ : آندرویدی‌ها .

پاسخ : آندرویدی‌ها .

پاسخ : اعداد بر کفِ خیابان به نظر من وقتی تفریح درس حسابی نباشه این مدلی میشه با هم بودن پسر و دخترم از اول حالا تو هر جایی مدرسه و اینا شاید یکم وضع رو بهتر کنه ولی خب کلا که از بین نمی بره

پاسخ : سوتی‌ها صب کتاب شیمیمو باز کردم بخونم نوشته بود تامسون در شهر کمبریج انگلستان ..... خوندمش النگلستان (:| :-"

پاسخ : متضاد سازی پانوشت بادنجان ترشی کره ی بادوم زمینی

پاسخ : امتحانات ترم اول. چرا من به خودم اعتماد ندارم ؟ بگو ی ذره ... نخیر مث این که ما دنیا اومدیم همین جوری زندگی کنیم

پاسخ : وقتی فهمیدی تیز هوشان قبول شدی بابام : قبول شدی من : إ ! باشه پ.ن : فک نکنین مغرورم دارم این جوری می گم.از اول علاقه ی چندانی نداشتم