پاسخ : سوتیها
داشتم تو ماشین برای مامانو بابام در مورد یه اتفاقی حرف میزدم میخواستم بگم قالپاق ماشین افتادش گفتم قالتاق ماشین افتاد .. مامانمم کلی اذیتم میکرد یه چن دقیقه بعد که جلو تر رفتیم به یه تانکر حمل بنزین رد میشد گفتم وای بابا مواظب باش نزدیک بود بخوریم به اون تریلیه :| :-??